Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
dead ahead
U
درست درسمت سینه ناو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
dead ahead
U
درست سینه
dead ahead
U
درست در سینه ناو
bow wave
U
موجی که از سینه کشتی تولید میشود موج سینه
righted
U
درسمت راست
right
U
درسمت راست
traverse
U
حرکت درسمت
traverses
U
حرکت درسمت
traversing
U
حرکت درسمت
on the sunny side .
U
درسمت آفتاب رو
righting
U
درسمت راست
traversed
U
حرکت درسمت
sinisteral
U
واقع درسمت چپ
turn table
U
سینی گردش درسمت
bears
U
درسمت قرار گرفتن در سمت
bear
U
درسمت قرار گرفتن در سمت
windage
U
پیچ خوردگی حرکت دادن دستگاه درجه درسمت
leeboard
U
ورق فلزی یاتخته واقع درسمت باد پناه قایق
crossing target
U
هدفی که درسمت حرکت میکند هدف عبور کننده در مسیر رژه
brooches
U
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
brooch
U
گل سینه باسنجاق سینه مزین کردن باسنجاق اراستن
joins
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
and
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
meet
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
coincidence function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که هر دو ورودی درست باشد
join
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
joined
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست میدهد
OR function
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست میدهد که یک ورودی درست باشد
intersections
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
intersection
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
meets
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند
disjunction
U
تابع منط قی که در صورتی که ورودی درست باشد خروجی درست تولید میکند
either or operation
U
تابع منط قی که وقتی خروجی درست دارد که یک ورودی درست داشته باشد
false
U
1-اشتباه نه درست و نه صحیح . 2-اصط لاح منط قی معادل دودویی مخالف درست
assertion
U
1-عبارت برنامه از یک قاعده یا قانون 2-قاعدهای که درست است یا درست فرض میشود
conjunctions
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
union
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
alternation
U
تابع منط قی که یک خروجی درست را در صورتی که هر یک از ورودی ها درست باشد ایجاد میکند
conjunction
U
تابع منط قی که اگر همه ورودی ها درست باشند درست خواهد بود
unions
U
تابع منط قی که اگر هر ورودی درست باشد نتیجه درست خواهد بود
tempered
U
درست ساختن درست خمیر کردن
temper
U
درست ساختن درست خمیر کردن
tempers
U
درست ساختن درست خمیر کردن
judiciousness
U
قضاوت درست تشخیص درست
be the spitting image of someone
<idiom>
U
درست مثل کسی بودن
[درست شبیه کسی به نظر رسیدن]
transferring
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfers
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
transfer
U
حرکت سمتی لوله حرکت درسمت
end on
U
سینه به سینه شدن با دشمن روبرو شدن با دشمن یاچیزی
redbreast
U
پرنده سینه سرخ سینه سرخ
The convict cannot distinguish between right and wrong
[distinguish right from wrong]
.
U
این مجرم نمی تواند بین درست و نادرست را تشخیص
[تشخیص درست را از نادرست]
بدهد.
EXOR
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
exjunction
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و وقتی نادرست است که هر ورودی مشابه باشند
difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
alternatives
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
alternative
U
تابع منط قی که خروجی آن در صورتی که تمام ورودی ها درست باشند نادرست است و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
differences
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشد و نادرست است وقتی ورودی ها مشابه اند
exclusive
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یک ورودی درست باشد و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
denials
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
denial
U
تابع منط قی که نتیجه آن نادرست است وقتی همه ورودی ها درست باشد و درست است اگر ورودی نادرست باشد
symmetric difference
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی درست است که یکی از ورودی ها درست باشند و وقتی نادرست است که هر دو ورودی مثل هم باشند
NAND function
U
تابع منط قی که خروجی آن وقتی نادرست است که تمام ورودی ها درست باشند و وقتی درست است که یک ورودی نادرست باشد
dispersion
U
تابع منط قی که خروجی آن نادرست است وقتی تمام ورودی ها درست باشند و درست است وقتی یک ورودی نادرست باشد
heart
U
سینه
ball flower
U
گل سینه
bowing
U
سینه
chest to chest
U
سینه به سینه
bows
U
سینه
white steaming light
U
سینه
end on
U
سینه به سینه
bosom
U
سینه
forecastle
U
سینه
bosoms
U
سینه
breast
U
سینه
breasts
U
سینه
hearts
U
سینه
thorax
U
سینه
bust
U
سینه
busted
U
سینه
busting
U
سینه
busts
U
سینه
thoraces
U
سینه
thoraxes
U
سینه
bowed
U
سینه
petto
U
سینه
bow
U
سینه
pulmonory
U
سل سینه
mandrel or dril
U
سینه
except
U
تابع منط قی که مقدار آن وقتی درست است که هر دو ورودی درست باشند. و وقتی نادرست است که ورودی ها مشابه باشند
equality
U
تابع منط قی که وقتی خروجی آن درست است که یا دو ورودی درست باشند و وقتی نادرست است که ورودی ها مثل هم باشند
pectoralgia
U
سینه درد
pectoriloquy
U
صدای سینه
commission pennant
U
پرچم سینه
pectorla fins
U
بالهای سینه
peripeneumony
U
سینه پهلو
rib-cages
U
قفسه سینه
rib-cage
U
قفسه سینه
chest
U
قفسه سینه
chests
U
قفسه سینه
underfoot
U
زیر سینه
thoraxes
U
قفسه سینه
on the bow
U
درجهت سینه
thorax
U
قفسه سینه
scatter pin
U
سنجاق سینه
thoraces
U
قفسه سینه
pectoral cross
U
صلیب سینه
Union Jacks
U
پرچم سینه
Union Jack
U
پرچم سینه
rib cage
U
قفسه سینه
ratite
U
سینه پهن
brooch
U
سنجاق سینه
targetting
U
سینه حریف
targetted
U
سینه حریف
targets
U
سینه حریف
targeting
U
سینه حریف
targeted
U
سینه حریف
target
U
سینه حریف
quartering wind
U
باد سینه
pneumonic
U
سینه پهلویی
poitrel
U
سینه بند
pulmonitis
U
سینه پهلو
brooches
U
سنجاق سینه
chimney breasts
U
سینه بخاری
pigeon breast
U
سینه کفتری
preens
U
سنجاق سینه
preening
U
سنجاق سینه
preened
U
سنجاق سینه
preen
U
سنجاق سینه
crawls
U
سینه خیز
crawled
U
سینه خیز
crawl
U
سینه خیز
chimney breast
U
سینه بخاری
nap of the earth
U
سینه مال
gasoem
U
قفسه سینه
busty
U
خوش سر و سینه
chesty
U
سپر سینه
chesty
U
خوش سینه
crawlingly
U
سینه مال
corslet
U
سینه بند
corslet
U
زره سینه
corselet
U
زره سینه
compass plane
U
رنده سینه
lubber's line
U
نشانگر سینه
To beat ones breast.
U
سینه زدن
chest trap
U
استوپ سینه
lumber's line
U
خط سینه ناو
bustiest
U
خوش سر و سینه
decolletage
U
سر و سینه راباز
sternalgia
U
سینه درد
forward turret
U
توپ سینه
he beat his breast
U
او به سینه خودزد
forward spring
U
اسپرینگ سینه
head rope
U
طناب سینه
heart ache
U
سینه سوزی
foresail
U
بادبان سینه
heart burninig
U
سینه سوز
stomacher
U
سینه بند
kist
U
قفسه سینه
thoracic cage
U
قفسه سینه
thoracic duct
U
مجرای سینه
trim forward
U
نشست سینه
chemisette
U
پیش سینه
brisket
U
سینه انسان
brisket
U
گوشت سینه
shirt front
U
پیش سینه
pneumonia
U
سینه پهلو
breastplates
U
زره سینه
breastplate
U
زره سینه
bullrings
U
حلقه سینه
bullrings
U
چشمی سینه
bullring
U
حلقه سینه
sputum
U
خلط سینه
with folded arms
U
دست به سینه
breast plate
U
زره سینه
breast bone
U
استخوان سینه
bowman
U
ملوان سینه
bower anchor
U
لنگر سینه
bow wave
U
موج سینه
stertor
U
صدای خس خس سینه
bow grace
U
دفرای سینه
lungwort
U
سینه دارو
line of attack
U
سینه شمشیرباز
bullring
U
چشمی سینه
napkin
U
سینه بند
bodice
U
سینه بند
bosom
U
پیش سینه
bodices
U
سینه بند
bows
U
سینه کشتی
bowing
U
سینه کشتی
forward
U
به سمت سینه
face
U
سینه کار
faces
U
سینه کار
napkins
U
سینه بند
bowed
U
سینه کشتی
forwarded
U
به سمت سینه
bosoms
U
پیش سینه
bow
U
سینه کشتی
robins
U
سینه سرخ
robin
U
سینه سرخ
on the bow
U
در جهت سینه کشتی
groveling
U
سینه مال رونده
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com