Perdic | دردست | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

✘ Close


Total search result: 29 (3 milliseconds)		ارسال یک معنی جدید
Menu	English	Persian	Menu
	in the course of U	دردست

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	hat in hand U	کلاه دردست
	take up U	دردست گرفتن
	to enter U	دردست گرفتن
	to take in hand U	دردست گرفتن
	to take up U	دردست گرفتن
	under construction U	دردست ساختمان
	under development U	دردست توسعه
	under repairing U	دردست تعمیر
	under way U	دردست اقدام
	holds U	دردست داشتن
	hold U	دردست داشتن
	It is in the hands of God . U	دردست خدا ست
	records available U	امار دردست
	It is in progress. It is under way. U	دردست اقدام است
	situated to the right U	واقع دردست راست
	new fashioned U	بطرزنوین دردست شده
	it is the p of construction U	دردست ساختمان است
	hand in hand U	دست دردست یکدیگر
	gynaecocracy U	حکومتی که دردست اناث باشد
	For the moment he is in the saddle. U	فعلا که ایشان سوارند ( قدرت را دردست دارد )
	empire U	امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
	empires U	امپراتوری چند کشور که دردست یک پادشاه باشد فرمانروایی
	ag nus dei U	صورت برهای که پرچم فچلیپایی دردست داردوکنایه ازعیسی است
	wands U	دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
	wand U	دستگاه کد میلهای خوان یا وسیله نوری که دردست قرار می گیرد با کدهای میلهای محصولات مغازه را بخواند
	cyphers U	مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
	ciphers U	مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست
	cipher U	مجموعه حروف واعدادی که مامورین سیاسی برای ارتباط سری با کشورخود از انها استفاده می کنندو درک مفاهیمشان بدون دردست داشتن کلید ممکن نیست

Recent search history

Forum search

more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)

Contact | Terms | Privacy