English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 203 (20 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
retard U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
refire time U زمان لازم بد از پرتاب موشک برای اماده شدن سکوی پرتاب برای موشک بعد
illuminating shell U گلوله روشن کننده
starshell U گلوله روشن کننده
illumination round U گلوله روشن کننده
ballistics U مبحث پرتاب گلوله واجسام پرتاب شونده
velocity jump U جهش لوله توپ یا جهش گلوله در اثر سرعت اولیه پرتاب گلوله
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
surveillant U مراقبت کننده دیدبان
deliveries U پرتاب گلوله
delivery U پرتاب گلوله
shoot U پرتاب کردن گلوله
volley fire U پرتاب همزمان گلوله ها با هم
muzzle wave U موج پرتاب گلوله
powder charge U خرج پرتاب گلوله
shoots U پرتاب کردن گلوله
shots U پرتاب وزنه گلوله سربی
aeroballistics U فن پرتاب گلوله یا موشک درفضا
shot U پرتاب وزنه گلوله سربی
ballistic U پرتابهای وابسته به علم پرتاب گلوله
deliver U تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
arbalest U الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
delivers U تحویل دادن پرتاب بمب یا گلوله
arbalist U الت پرتاب تیر وزوبین و گلوله
billiard point U در بازی بیلیارد انگلیسی 2امتیاز برای کارامبول و 3امتیاز برای کیسه انداختن در بازی امریکایی 1 امتیازبرای کارامبول و امتیازهای دیگر برای کیسه انداختن
execution U 1-زمان لازم برای اجرای یک برنامه یا مجموعه دستورات . 2-زمان لازم برای یک سیکل اجرا
on application U در زمان [حالت] درخواست
time of flight U زمان پرواز گلوله
flash U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashes U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
flashed U روشن و خاموش کردن چراغ . روشن و خاموش شدن شدت روشنایی نشانه گر برای نشان دادن
lift off U جهش اولیه موشک یا گلوله هنگام شروع پرتاب جدا شدن از سکو
HTTP U دستوری که جستجوگر برای درخواست وب سرور اینترنت برای اطلاعات صفحه وب میدهد
turn on U بجریان انداختن روشن کردن
spare U انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
spared U انداختن هر 01 میله بولینگ بادو پرتاب
cue U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
cues U پیام ارسالی روی صفحه نمایش برای یاد آوری به کاربر برای درخواست یک ورودی
line haul U زمان لازم برای حمل بار به وسیله ستون زمان حمل باریا زمان حرکت ستون موتوری
splits U زمان ثبت شده برای فواصل معین یک مسابقه زمان ثبت شده برای قهرمان دو 004متر
observers U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
observer U نافر عینی نافر یا مشاهده کننده دیدبان جلوی توپخانه
runs U به کار انداختن روشن کردن موتور
run U به کار انداختن روشن کردن موتور
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
to start U روشن کردن [به کار انداختن] [موتور یا خودرو]
liberal education U اموزش و پرورشی که برای روشن کردن فکر باشد نه برای مقاصد پیشهای
switched U روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switch U روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
switches U روشن کردن برق بخط دیگر انداختن قطار
applicants U درخواست کننده
demandant U درخواست کننده
applicant U درخواست کننده
applicator U درخواست کننده
warm up U اجازه داده به یک ماشین برای بیکار ماندن برای مدتی پس از روشن شدن تا به وضعیت عملیات مط لوب برسد
to postpone U عقب انداختن [زمان]
to defer U عقب انداختن [زمان]
to delay U عقب انداختن [زمان]
to put off U عقب انداختن [زمان]
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
requesting unit U یکان درخواست کننده
Please allow for at least two weeks' notice [to do something] [for something] [prior to something] . U درخواست می شود که لطفا دو هفته برای پیشگیری [کار] اعطاء کنید [تا ما ] [برای چیزی] [قبل از چیزی] .
asylum seeker U درخواست کننده پناهندگی [سیاسی]
person seeking [political] asylum U درخواست کننده پناهندگی [سیاسی]
access time U کل زمان لازم برای رسانه ذخیره سازی از وقتی که تقاضای داده میشود تا زمان بازگشت داده
lunger U پرتاب کننده
launcher U پرتاب کننده
caster U پرتاب کننده
references U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
reference U نقط های در زمان که به عنوان مبدا برای زمان بندی هادی دیگر یا اندازه گیریهای دیگر به کار می رود
steer roping U کمند انداختن به گاو ونگهداشتن ناگهانی اسب برای انداختن گاو بزمین
marking round U گلوله نشان کننده
illuminant U روشن کننده
illuminator U روشن کننده
illuminative U روشن کننده
launcher U سکو پرتاب کننده
doubled U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
doubled up U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
double U استفاده از دو بافر یکی برای خواندن و دیگری در همان زمان برای نوشتن
turnaround time U زمان لازم برای فعال کردن برنامه برای تولید که کاربر خواسته است
compiler U اسمبلر یا کامپایلری که یک برنامه را برای یک کامپیوتر کامپایل و در همان زمان برای دیگری اجرا میکند
illuminant U ماده روشن کننده
flares U فشفشه روشن کننده
translucid U روشن کننده زجاجی
flare U فشفشه روشن کننده
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
launcher U حمله کننده وسیله پرتاب
stabilizing fin U پرههای متعادل کننده گلوله در مسیر
application [for something] U درخواست نامه [برای چیزی]
appeal [to] or [for] U درخواست [برای] [استیناف در دادگاه]
an a for a position U درخواست دهنده برای کار
full beam spread U باند کامل روشن کننده
catapulted U سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
catapulting U سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
catapult U سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
catapults U سنگ قلاب اژدرانداز پرتاب کننده
ejector U وسیله پرتاب کننده پوکه به خارج
launched U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launch U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launches U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
launching U به اب انداختن کشتی پرداخت کردن گلوله یا موشک شروع کردن کار
to call somebody to [for] something U از کسی برای چیزی درخواست کردن
pyrotechnics U مواد فشفشفهای فشفشه روشن کننده
lightening bug ship U هلی کوپتر روشن کننده گشتی
station time U زمان اماده شدن برای پرواز زمان بارگیری و اماده شدن هواپیما برای پرواز
dive schedule U جدول حداکثر زمان و عمق استخر برای شیرجه جدول نشاندهنده عمق و زمان ماندن زیر اب غواص
referral order U درخواست برای اماد غیرموجود یا جایگزین در انبار
audio U تجزیه کننده صوت که به کامپیوتر اجازه میدهد پاسخ را به درخواست ها بیان کند
status U سیگنال کامپیوتری برای درخواست اطلاعات از وضعیت خط ی ترمینال
reversed U سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reverse U سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reversing U سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
reverses U سیگنال ارسالی با گیرنده برای درخواست خاتمه ارسال
boomerang U چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
boomeranged U چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
boomeranging U چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
boomerangs U چوب خمیدهای که پس ازپرتاب شدن نزد پرتاب کننده برمیگردد
times U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
timed U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
time U 1-سیگنالی که به صورت پایه برای مقاصد زمان بندی استفاده شود.2-سیگنال پیاپی در اسیلوسکوپ برای جابجا کردن اشعه روی صفحه نمایش
epexegetically U برای روشن شدن معنی
free throw U پرتاب بدون مانع برای یار
cultivation U جلب محبت برای استفاده درکسب اطلاعات دانه پاشیدن تماس برای جلب و به دام انداختن افراد
boost phase U مرحله دوم پرتاب موشک مرحله روشن شدن موتورمرحله دوم
future promissory U زمان اینده التزامی که برای اول شخص will و برای شخص دوم shall بکار می برند
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
carry light U نورافکن روشن نگهداشتن هدف برای تعقیب
clutch start U روشن و اماده بودن موتورسیکلت برای مسابقه
brush back U پرتاب توپ از بالا برای عقب راندن توپزن
blockhouse U ساختمان محکمی نزدیک سکوی پرتاب برای محافظت پرسنل
pork barrel U برنامه دولتی دارای منافع مادی برای اشخاص تصویب کننده ان یا برای دولت
cartridge U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
run-up [start-up] U نزدیکی به مکان شروع با دویدن [برای جهش یا پرتاب کردن] [ورزش]
fly casting U مسابقه پرتاب طعمه مصنوعی بدون قلاب برای سنجش دقت
cartridges U محفظه پرتابل سوخت جامد یاسیستم خودسوزی برای پرتاب پرتابه
request modify U درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
frame U مدت زمان به کیسه انداختن تمام گویهای بازی اسنوکر یک دهم از بازی بولینگ
posterior U بعداز
point of presence U شماره دستیابی تلفن برای تامین کننده سرویس که برای اتصال به اینترنت از طریق مودم به کار می رود
to jump-start someone's car U کمک برای روشن کردن [خودروی کسی را با باتری مستقلی یا ماشین دیگری]
cartridge actuated device U وسیلهای که با فشار گازفشنگ کار میکند وسیله فشنگی برای پرتاب صندلی خلبان
behinds U بعداز دیرتراز
behind U بعداز دیرتراز
post meridiem U بعداز فهر
postmeridiem U بعداز فهر
sensing U تخمین محل اصابت گلوله به زمین مشاهده ترکش گلوله
trend U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
missed U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
miss U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
misses U موفق نشدن عدم اصابت گلوله به هدف خطای گلوله
trends U مسیرانحراف گلوله در برد که معمولا باعث گذارخوردن گلوله میشود
putted U ضربه برای انداختن به سوراخ
putts U ضربه برای انداختن به سوراخ
putt U ضربه برای انداختن به سوراخ
QBE U زبان ساده برای بازیابی اطلاعات از سیستم مدیریت پایگاه داده ها توسط وارد کردن درخواست با مقادیر مشخص که سپس با پایگاه داده تط بیق میشود و برای بازیابی داده صحیح استفاده میشود
temporarily U برای زمان مشخص یا نه همیشه
monitor U برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitored U برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
monitors U برنامهای مقیم در ROM برای بار کردن سیستم عامل پس ا ز روشن شدن ماشین
sabot U کمربند گلوله حلفه تمرکز یا وسیله ثبات گلوله در مسیر بوش استقرار لوله جوفی
stand off U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-offs U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
stand-off U برتری رزمی جنگ افزار فاصله لازم برای نفوذ گلوله ثاقب در لحظه عمل کردن
morning call U دیدنی بعداز فهر
post hostilities U بعداز خاتمه مخاصمات
to cause trouble for oneself U برای خود دردسر راه انداختن
get hold of (someone) <idiom> U (برای صحبت)به گیر انداختن شخص
holeable U گوی اسان برای به سوراخ انداختن
raise the wind U پول برای مقصودی راه انداختن
clue U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
frangible bullet U گلوله غیر فلزی بی استحکام گلوله نرم
clues U گلوله کردن بشکل کلاف یا گلوله نخ درامدن
fire ball U گلوله انفجاری گوی اتشین اتمی گلوله
access time U زمان لازم برای پاسخگویی کامپیوتر
check out time U زمان لازم برای ازمایش یک وسیله
check out time U زمان لازم برای تخلیه محل
operated U کل زمان لازم برای انجام یک کار
operate U کل زمان لازم برای انجام یک کار
operates U کل زمان لازم برای انجام یک کار
metronomes U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
metronome U اسبابی که برای تعیین زمان دقیق
microcycle U برای دادن زمان اجرای دستورات
impulsive U آنچه برای زمان کوتاهی می ماند
kernels U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
kernel U تعداد دستورات ابتدایی لازم برای روشن کردن پیکسهای صفحه به رنگهای مختلف و با سایه .
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
delivery groups U مکانیسم پرتاب موشک یا مهمات وسایل سیستم پرتاب
one and one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
free drop U پرتاب وسایل و تدارکات بدون چتر پرتاب ازاد
one plus one U جایزه پرتاب دوم اگر پرتاب اول گل شود
lie in state <idiom> U بعداز مرگ دیدن جسد
wait time U خیر بین یک درخواست برای داده و ارسال داده از حافظه
pentathlon U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
pentathlons U مسابقه پنجگانه شامل پرش طول و پرتاب نیزه و دو 002متر و پرتاب دیسک و دو0051 متر
offense U توپ اندازی وتلاش برای انداختن میله
quail U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
quails U نوعی موشک فریبنده که برای کور کردن رادارها و یاسیستم پدافند هوایی دشمن ازهواپیما پرتاب میشود
warm standby U وسیله پشتیبان جانبی که قابل تنظیم برای روشن شدن است در یک لحظه کوتاه پس از خرابی سیستم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com