English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
purchase requisition U درخواست خرید
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
purchase request U درخواست خرید جنس تقاضای عقد پیمان خرید
Other Matches
close price U دز خرید وفروش سهام حالتی را گویندکه قیمت خرید و فروش به هم خیلی نزدیک باشد
request modify U درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
field buying U خرید کردن در صحرا خرید محلی
call-ups U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-up U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
requisitions U درخواست کردن درخواست وسایل
requisitioning U درخواست کردن درخواست وسایل
excess demand U درخواست بیش از حد درخواست اضافی
requisitioned U درخواست کردن درخواست وسایل
requisition U درخواست کردن درخواست وسایل
call mission U درخواست پشتیبانی فوری هوایی ماموریت هوایی طبق درخواست
purchase price variance U سپرده اختلاف قیمت خرید سپرده تضمینی خرید
order U خرید سفارش خرید
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
central purchase U خرید اماد به طور تمرکزی خرید اماد به طور یکجا
fire call U درخواست اتش توپخانه درخواست اتش
request U درخواست اماد کردن درخواست کردن
requests U درخواست اماد کردن درخواست کردن
requested U درخواست اماد کردن درخواست کردن
requesting U درخواست اماد کردن درخواست کردن
purchased U خرید
buy U خرید
purchases U خرید
underwrites U خرید
underwrite U خرید
purchase U خرید
buying U خرید
buys U خرید
purchasing U خرید
shopping U خرید
bondwoman U زن زر خرید
bond servant U زر خرید
procurement U خرید
underwrote U خرید
underwritten U خرید
underwriting U خرید
businesses U خرید یا فروش
purchase rate U نرخ خرید
purchase order U سفارش خرید
purchasing power U توان خرید
purchase order U دستور خرید
regional purchase U خرید محلی
dealing U خرید و فروش
purchasing office U دفتر خرید
business U خرید یا فروش
purchasing officer U مامور خرید
purchasing officer U مسئول خرید
purchasing patterns U الگوی خرید
purchasing department U دفتر خرید
purchasing department U قسمت خرید
purchasing analyst U تحلیل گر خرید
purchasing office U قسمت خرید
rebuy U خرید مکرر
redemption yield U بازده خرید
purchase notice agreements U پیمان خرید
purchase notice agreements U قراردادهای خرید
field buying U خرید در صحرا
dear bought U گران خرید
credit purchase U خرید نسیه
counter purchase U خرید متقابل
conditions of purchase U شرایط خرید
coemption U خرید کل محصول
bulk buying U خرید فله
buying rate U نرخ خرید
bid U پیشنهاد خرید
buying price U قیمت خرید
nundination U خرید و فروش
buying and selling U خرید و فروش
buyers market U بازار خرید
buyer's market U بازار خرید
redemption U باز خرید
blanket buying U خرید کلی
achate U عقیق خرید
advance purchase U خرید سلف
forward purchase U خرید سلف
forward purchase U پیش خرید
purchasable U باب خرید
oniomania U جنون خرید
open purchase U خرید ازاد
offer to purchase U پیشنهاد خرید
monopsony U انحصار خرید
monopolist U انحصار خرید
lump sum purchase U خرید یکجا
lump sum purchase U خرید کلی
local purchase U خرید از محل
local purchase U خرید محلی
buy U خرید کردن
bids U پیشنهاد خرید
buys U خرید کردن
impulse buying U خرید بی مقدمه
futures exchange U خرید اتی
forward purchasing U پیش خرید
acquisition authority U اجازه خرید
shopping cart U گاری خرید
bargain U خرید ارزان
local procurement U خرید محلی
real estate U خرید زمین
corner U خرید یکجا
corners U خرید یکجا
cornering U خرید یکجا
short covering U پیش خرید
hire purchase U خرید اقساطی
purchasing power U قدرت خرید
shopping basket U سبد خرید
to make a purchase U خرید کردن
procurement cycle U دوره خرید
claiming U درخواست
requisitioning U درخواست
imploration U درخواست
indenting U درخواست
claimed U درخواست
claim U درخواست
claims U درخواست
indent U درخواست
requisitions U درخواست
demands U درخواست
d. of a request U در درخواست
demanded U درخواست
demand U درخواست
suit U درخواست
applications U درخواست
enquiry U درخواست
application U درخواست
suits U درخواست
suited U درخواست
postulate U درخواست
requisition U درخواست
postulates U درخواست
appeals U درخواست
appealed U درخواست
appeal U درخواست
postulating U درخواست
on request of which [at his request] U به درخواست او
requesting U درخواست
requests U درخواست
supplication U درخواست
requisitioned U درخواست
indents U درخواست
tendered U درخواست
request U درخواست
requistion for money U درخواست
tender U درخواست
tendering U درخواست
tenderest U درخواست
postulated U درخواست
solicitation U درخواست
requested U درخواست
call option U خرید به شرط خیار
course of dealing U دوره مذاکرات خرید
real account U حساب خرید املاک
average purchase rate U نرخ متوسط خرید
blanket buying U خرید بصورت عمده
salable U قابل خرید معاملهای
purchasing power of money U قدرت خرید پول
stock trading U خرید و فروش سهام
real purchasing power U قدرت خرید واقعی
brokerage U کارمزد خرید سهام
buy in advance U پیش خرید کردن
purchasing research U تحقیق در خصوص خرید
purchasing power parity U برابری قدرت خرید
the longs U پیش خرید کنندگان
Examine it first before buying. U قبل از خرید امتحانش کن
automated purchasing U خرید بصورت اتوماتیک
procurement lead time U زمان انجام خرید
open indent U سفارش خرید باز
open purchase U خرید از بازار ازاد
oligopsony U خرید نیمه انحصاری
income effect U تناسب خرید با درامد
institute of purchasing and supply U موسسه خرید و عرضه
saleable U قابل خرید معاملهای
offer to purchase U پیشنهاد جهت خرید
off-market purchases U خرید در بیرون از بورس
home trade U خرید وفروش داخلی
overbuy U در خرید افراط کردن
collaborative purchase U خرید با تشریک مساعی
course of dealing U دوره خرید و فروش
current purchasing power U قدرت خرید فعلی
on approval U خرید کالا به شرط
duopsony U انحصار دو قطبی خرید
duopsony U انحصار دو جانبه خرید
purchase ledger U دفتر بزرگ خرید
purchase journal U دفتر روزنامه خرید
value for money U قدرت خرید پول
furriery U خرید وفروش خز خزدوزی
procuration U تحصیل چیزی خرید
procuance U تحصیل چیزی خرید
preclusive buying U خرید پیشگیری کننده
handles U خرید و فروش کردن
shop U کارخانه خرید کردن
hedging U خرید و فروش تامینی
shops U کارخانه خرید کردن
shopped U کارخانه خرید کردن
bulk buying U خرید درحجم زیاد
demanded U تقاضای خرید کالا
credit U خرید وفروش اعتباری
purchase U خرید خریداری کردن
bulk buying U خرید بصورت عمده
demands U تقاضای خرید کالا
handle U خرید و فروش کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com