Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 11 (2 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
exteriorly
U
درخارج
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
externality
U
وقوع درخارج
clambake
U
اجتماعی درخارج
extracellular
U
واقع درخارج سلولهای بدن
ectogenic
U
قادر بادامه زندگی درخارج از میزبان خود
heterogenesis
U
تناسل ناهمجنس تولید شده درخارج بدن
extraterritorial
U
واقع درخارج قلمرو داخلی خارج مملکتی
inbound traffic
U
مسیر عبور و مرور وسایل نقلیه یا کشتی و هواپیما درخارج از کشور
imperialism
U
سیاست مبتنی بر استفاده از وسایل سیاسی برای بسط قدرت اقتصادی درخارج از محدوده کشورامپریالیستی
epicycloid
U
منحنی ترسیم شده بر نقطهای درمحیط دایره ثابتی که درخارج دایره بچرخد
witjout
U
بی بدون بیرون بیرون از درخارج فاهرا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com