English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
captain U درجه ناخدا یکمی دریایی
captained U درجه ناخدا یکمی دریایی
captaining U درجه ناخدا یکمی دریایی
captains U درجه ناخدا یکمی دریایی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
petty officers U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
petty officer U معاون افسرنگهبان دریایی درجه دارنیروی دریایی
reefer U لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
commodores U کمودور درجه بین افسر ارشدی وژنرالی دریایی
reefers U لباس دانشجویان و درجه داران نیروی دریایی یخچال
commodore U کمودور درجه بین افسر ارشدی وژنرالی دریایی
seabee U گردان ساختمان دریایی گردان مهندسی دریایی مخصوص ساختن پایگاه ولنگرگاه یکان استحکامات دریایی
captaining U ناخدا
captains U ناخدا
commodore U ناخدا
shipmaster U ناخدا
commodores U ناخدا
pilots U ناخدا
piloted U ناخدا
captain U ناخدا
pilot U ناخدا
captained U ناخدا
captain junior grade U ناخدا دوم
mate U کمک ناخدا
crew U کمک ناخدا
crewed U کمک ناخدا
crewing U کمک ناخدا
crews U کمک ناخدا
lieutenant colonel U ناخدا دوم
mated U کمک ناخدا
Capt U مخفف ناخدا
mates U کمک ناخدا
midshipman U افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
mate's receipt U رسید معاون ناخدا
piratic U درخوردزدان دریایی مربوطبه دزدان دریایی مبنی بردزدی
cockpits U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
cockpit U محل ناخدا یا سکاندار یا راننده
kite U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
pilot chart U نقشههای راهنمای دریایی نقشه ناوبری دریایی
kites U کایت دریایی هدف کش دریایی غوطه وردر اب
oceanography U تهیه نقشههای دریایی و نقشه برداری دریایی
running lights U فارهای شناور دریایی چراغهای راه دریایی
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
chine U عضو طولی در کنار بدنه شناورهای دریایی یاهواپیماهای دریایی که محل برخورد سطوح فوقانی وتحتانی میباشند
stadimeter U مسافت یاب دریایی الیداد دریایی
sea mark U راهنمای دریایی :چراغ یافانوس دریایی
sea cucumber U حلزون دریایی از جنس راب دریایی
barratry U خسارات ناشی از جرم عمدی ناخدا یا ملوان کشتی
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sea power U قدرت دریایی منظور کشوری است که بادریا ارتباط ویژه دارد ودارای نیروی دریایی قوی است
convoy joiner U ناوهای منفردی که به کاروان دریایی پیوسته اند ناوهای متفرقه اضافی درستون دریایی
naval activity U تاسیسات دریایی قسمت دریایی
marine U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
tern U پرستوک دریایی چلچله دریایی
marines U تفنگداران دریایی تکاوران دریایی
terns U پرستوک دریایی چلچله دریایی
task unit U نیروی واگذار کننده ماموریت دریایی یکان یا بخشی ازگروه ماموریت دریایی که زیر امر فرمانده گروه قرارمی گیرد
attack director U وسایل محاسباتی سیستم کنترل اتش دریایی وسیله هادی تک اتش دریایی
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
light lists U کتابهای راهنمای محل فارهای دریایی فهرست راهنمای چراغهای دریایی
summary areas U مناطق اطلاعاتی دریایی مناطق یاد شده در خلاصه وضعیت دریایی
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
knot U میل دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
knot U گره دریایی [واحد اندازه گیری] [واحد سرعت دریایی]
maritime U ناوگان مستقل دریایی ناوگان دریایی دریایی
naval aviation U قسمت هوایی نیروی دریایی هواپیمایی نیروی دریایی
rear commodore U سرپرست کاروان دریایی جانشین فرمانده کاروان دریایی
bureau of naval personnel U اداره پرسنل نیروی دریایی دفتر پرسنل دریایی
light period U دوره تناوب روشنایی چراغ دریایی دوره تناوب روشن شدن فار دریایی
crash position indicator U برج اعلام محل وقوع سوانح دریایی برج مراقبت سوانح دریایی
Marine Corps U نیروی تکاوران دریایی نیروی تفنگداران دریایی
convoy commodore U فرمانده ستون دریایی فرمانده کاروان دریایی
naval gunfire U تیراندازی توپخانه دریایی اتش توپخانه دریایی
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
convoy schedule U برنامه کلی حرکت ستون دریایی برنامه حرکت کاروان دریایی
convoy routing U تعیین مسیر کاروان دریایی تعیین مسیر حرکت ستون دریایی
crash locator beacon U برج اعلام سوانح دریایی برج تعیین محل سوانح دریایی
mate U معاون کشتی معاون ناخدا
mated U معاون کشتی معاون ناخدا
mates U معاون کشتی معاون ناخدا
light ship U کشتی حامل فار دریایی کشتی حامل فانوس دریایی
commandant of marine corps U فرمانده نیروی تکاوران دریایی فرمانده نیروی تفنگداران دریایی
convoy route U مسیر حرکت ستون دریایی مسیر حرکت کاروان دریایی
sofar U سیستم مسافت یابی صوتی دریایی نوعی روش مسافت یابی صوتی دریایی
lobster U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
lobsters U خرچنگ دریایی گوشت خرچنگ دریایی
master at arms U درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
commanders U فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
commander U فرمانده یکان ناخدا سوم فرمانده سوم ناو
spotting board U طرح تیر توپخانه دریایی طرح تنظیم تیر توپخانه دریایی
naval U دریایی
pelagian U دریایی
sea born U دریایی
marine U دریایی
nautical U دریایی
saltier U دریایی
saltiest U دریایی
sharks U سگ دریایی
salty U دریایی
shark U سگ دریایی
sea pier U سد دریایی
marines U دریایی
benthic U ته دریایی
maritime U دریایی
seas U دریایی
sea U دریایی
thalassic U دریایی
thalaesic U دریایی
dogfish U سگ دریایی
usura maritima U رباخواری دریایی
pirated U راهزنی دریایی
naval U افسرنیروی دریایی
pirate U راهزنی دریایی
seaplanes U هواپیمای دریایی
gunnery U توپخانه دریایی
sea cucumber U راب دریایی
sea cow U گاو دریایی
algae U خزه دریایی
pirate U دزد دریایی
pirated U دزد دریایی
naval U نیروی دریایی
marines U تکاور دریایی
pirates U دزد دریایی
marines U تفنگدار دریایی
pirates U راهزنی دریایی
navy U نیروی دریایی
marine U تفنگدار دریایی
way bill U بارنامه دریایی
jellyfish عروس دریایی
sea anemone U شقایق دریایی
water nymph U حوری دریایی
water nymph U الهه دریایی
navy U ناوگان دریایی
navies U ناوگان دریایی
navies U نیروی دریایی
pirating U راهزنی دریایی
marine U تکاور دریایی
submarine U زیر دریایی
submarines U زیر دریایی
water spot U گردباد دریایی
cruised U سفر دریایی
sea monster U هیولای دریایی
sea nymph U حوری دریایی
sea nymph U پری دریایی
sea plane U هواپیمایی دریایی
sea power U کشور دریایی
ship's corporal U دژبان دریایی
sea rover U دزد دریایی
sea stores U فروشگاه دریایی
sea surveillance U مراقبت دریایی
sea marks U علامات دریایی
porpoises U گراز دریایی
porpoise U گراز دریایی
beacon U چراغ دریایی
cruises U سفر دریایی
sea elephant U فیل دریایی
cruising U سفر دریایی
thalassocracy U سلطه دریایی
sea flower U شقایق دریایی
sea frontiers U مرزهای دریایی
sea locust U ملخ دریایی
sea mail U پست دریایی
sea weed U جلبک دریایی
sea weed U علف دریایی
seadrome U فرودگاه دریایی
sill of a dock U سد حوض دریایی
rip U گرداب دریایی
seebreeze U نسیم دریایی
siren U حوری دریایی
siren U اژیر دریایی
sirens U حوری دریایی
sirens U اژیر دریایی
otter U سمور دریایی
otters U سمور دریایی
ripped U گرداب دریایی
rips U گرداب دریایی
sirenic U حوری دریایی
seaman guard U گارد دریایی
tidal wave U سیلاب دریایی
seamount U کوه دریایی
seapower U قدرت دریایی
sea dog U گاو دریایی
seawall U دیوار یا سد دریایی
seaway U راه دریایی
seaway U مسیر دریایی
lanterns U چراغ دریایی
shore dinner U غذای دریایی
u boat U زیر دریایی
sea lanes U مسیر دریایی
armada U نیروی دریایی
armadas U نیروی دریایی
triphibious U هواپیمای دریایی
triphibian U هواپیمای دریایی
sea lane U مسیر دریایی
sea lane U جاده دریایی
lantern U چراغ دریایی
seaweed U جلبک دریایی
seaweed U خزه دریایی
seaweed U علف دریایی
seaplane U هواپیمای دریایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com