English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
engineman U درجه دار متصدی موتور
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
firemen U متصدی اتش خانه موتور
fireman U متصدی اتش خانه موتور
pointers U متصدی کنترل درجه توپ
pointer U متصدی کنترل درجه توپ
jet a U سوخت موتور توربینی که دردمای 04 درجه منجمدمیشود
broad arrow engine U موتور پیستونی با سه ردیف سیلندر که با زاویه کمتر از09 درجه نسبت به یکدیگرقرارگرفته اند
necrologist U متصدی فهرست مردگان متصدی تهیه اگهی در باره مرگهای تازه
air dispatcher U متصدی بارریزی هوایی متصدی پرتاب بار از هواپیما
taximan U متصدی تاکسی کردن هواپیماها متصدی عبور ومرور هواپیماها روی باند
motoring U گرداندن موتور اصلی توسط استارتر بمنظوری جزاستارت موتور
engine U موتور بنزینی موتور احتراق داخلی
external combustion engine U موتور احتراق خارجی موتور برونسوز
variable geometry engine U موتور مکنده هوای مافوق صوت که بمنظور افزایش راندمان نه تنها شکل ومساحت دهانه ورودی ونازل خروجی بلکه مسیرجریان داخل موتور نیز تغییرکند
engine mounting U نصب موتور قرارگاه موتور
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
firing order U ترتیب احتراق موتور وایرچینی موتور ترتیب تیراندازی سلاح
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
slip ring induction motor U موتور القائی اسلیپ رینگ موتور اندوکسیونی اسلیپ رینگ موتور رتور اسلیپ رینگ
double squirrel cage motor U موتور قفس سنجابی دوبل موتور با شیار دوبل
flat twin engine U موتور بوکسر دو سیلندر موتور سیلندر متقابل با دوسیلندر
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
single phase induction motor U موتور القائی یک فازه موتور اندوکسیونی یک فازه
operator U متصدی
user U متصدی
vacant U بی متصدی
in charge U متصدی
runners U متصدی
operator U متصدی
runner U متصدی
operators U متصدی
responsible U متصدی
incumbents U متصدی
incumbent U متصدی
operators U متصدی ها
quartermasters U متصدی
quartermaster U متصدی
users U متصدی ها
clerks U متصدی
clerk U متصدی
warden U متصدی
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
salespeople U متصدی فروش
auctioneers U متصدی حراج
auctioneers U متصدی مزایده
radar operator U متصدی رادار
turf accountants U متصدی شرطبندی
radarman U متصدی رادار
signal man U متصدی علائم
auctioneer U متصدی حراج
curators U نگهبان متصدی
signalman U متصدی علائم
radio operator U متصدی بی سیم
salesperson U متصدی فروش
officer U مامور متصدی
receptionist U متصدی پذیرش
machine operator U متصدی ماشین
rulings U رایج متصدی
radioman U متصدی بی سیم
ruling U رایج متصدی
acting U کفیل متصدی
litter bearer U متصدی برانکارد
unattended U بدون متصدی
harbour master U متصدی بندر
ammunition handler U متصدی مهمات
adman U متصدی اعلانات
freshwater king U متصدی اب شیرین کن
officers U مامور متصدی
radar man U متصدی رادار
auctioneer U متصدی مزایده
suppliers U متصدی ملزومات
operator U متصدی ماشین
receiver U متصدی دریافت
operator console U پیشانه متصدی
cataloger U متصدی کاتالوگ
cataloguer U متصدی کاتالوگ
chartulary U متصدی بایگانی
time keeper U متصدی اوقات
infirmarian U متصدی بیمارستان
receivers U متصدی دریافت
operator command U فرمان متصدی
groundskeeper U متصدی زمین
curator U نگهبان متصدی
operator U متصدی دستگاه
salespersons U متصدی فروش
operators U متصدی ماشین
supplier U متصدی ملزومات
yard man U متصدی محوطه
operators U متصدی دستگاه
winch driver U متصدی دوار
fitter U متصدی نصب
fitters U متصدی نصب
stevedore U متصدی بارگیری و تخلیه
pressman U متصدی ماشین چاپ
stevedores U متصدی بارگیری و تخلیه
majordomo U متصدی امور خانوادگی
liftman U اسانسورچی متصدی اسانسور
time keeper U متصدی اوقات کار
titular U متصدی دارای عنوانی
prontonotary U متصدی امضاء احکام
wagoner U متصدی حمل ونقل
titular charge daffaires U متصدی شغل سیاسی
hold captain U متصدی انبار کشتی
keypunch operator U متصدی منگنه زنی
plate layer U متصدی تعمیر خط اهن
pressmen U متصدی ماشین چاپ
peripheral equipment operator U متصدی تجهیزات جانبی
word processing operator U متصدی پردازش کلمه
heaters U متصدی گرم کردن
orchardist U متصدی باغ میوه
heater U متصدی گرم کردن
data entry operator U متصدی داده دهی
orchardman U متصدی باغ میوه
mess treasurer U متصدی صندوق باشگاه
turf accountant متصدی شرط بندی
biddy U متصدی نظافت خانه
carriers U متصدی حمل و نقل
my p U متصدی پیش ازمن
oilking U متصدی سوخت و اب کشتی
church warden U متصدی دارایی کلیسا
stoker U متصدی سوخت کوره
common carrier U متصدی حمل ونقل
contracting officer U افسر متصدی پیمان
watertender U متصدی مخازن اب ناو
boiler maker U متصدی دیگ بخار
officer U متصدی ضابط عدلیه
officers U متصدی ضابط عدلیه
army postal clerk U متصدی پست ارتشی
ammunition handler U متصدی جابجایی مهمات
carrier U متصدی حمل و نقل
fish warden U متصدی امور شیلات
forwarder U متصدی حمل و نقل
teletypist U متصدی دوره نگاره
forwarding agent U متصدی حمل ونقل
liquidators U متصدی امورتصفیه شرکت
liquidator U متصدی امورتصفیه شرکت
prothonotary U متصدی امضاء احکام
vigorish U سود متصدی شرط بندی
stenotypisht U متصدی دستگاه ضبط سخنرانی
forwarder's receipt U رسید متصدی حمل و نقل
signal boxes U توقف گاه متصدی علائم
stevedore U متصدی بارگیری و حمل و نقل
checkman U متصدی کنترل اب دیگ بخار
stevedores U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
signal box U توقف گاه متصدی علائم
stevedores U متصدی بارگیری و حمل و نقل
stevedore U متصدی یانافر بارگیری وباراندازی
billposter U متصدی نصب اعلانات بدیوارهاوغیره
harbour master U مسئول بندر متصدی لنگرگاه
bee-keepers U متصدی نگهداری از زنبور عسل
bee-keeper U متصدی نگهداری از زنبور عسل
gamekeepers U متصدی جانوران شکاری قرقچی
time keeper U متصدی ثبت اوقات کار
gamekeeper U متصدی جانوران شکاری قرقچی
account executive U متصدی رسیدگی به حساب مشتریها
to put in possession U مالکیت دادن متصدی کردن
blast furnaceman U مسئول یا متصدی کوره بلند
weeder U متصدی چیدن علف هرزه
stickboy U متصدی نگهداری چوبهای هاکی
pantler U متصدی ابدارخانه و خوراک خانه
throttleman U متصدی دستگیره سرعت ناو
proetor U متصدی امور قضایی وکشوری
machinist U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
machinists U ماشینیست متصدی دستگاه تراش
common carrier U متصدی حمل ونقل حامل مشترک
hotwalker U متصدی گرداندن اسب بعد ازمسابقه
brakeman U متصدی ترمز ماشین وترن وغیره
pointer U متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
pointers U متصدی کنترل ارتفاع لوله توپ
masters of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
major-domos U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major-domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
major domo U متصدی امور خانوادگی دراسپانیا و ایتالیا
pollsters U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
sacrist U متصدی نگهداری فروف مقدسه کلیسا
lictor U پیشرو حاکم وغیره متصدی مجازات
master of ceremonies U متصدی تفریحات یا معرف نطاق جلسه
clerk of the scale U متصدی توزین سوارکار ووسایلش پس از مسابقه
pollster U متصدی اخذرای یا مراجعه به اراء عمومی
aviarist U کسی که مرغداری میکند متصدی مرغان
vertical control operator U متصدی اندازه گیری تراز وارتفاع
sacristan U متصدی حفافت فروف مقدسه کلیسا
king of arms U متصدی تشخیص وتعیین نشانهای خانوادگی
raid clerk U نگهبان یا متصدی مرکزاطلاعات سیستم اعلام خطرهوایی
verderer U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
verderor U متصدی قضائی امور وابسته به جنگلهای سلطنتی
propety man U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
verger U متصدی نشان دادن محل جلوس مردم در کلیسا
property master U متصدی اثاثیهای که در روی صفحه نمایش بکار میرود
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms U درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
parish clerk U کشیش یا عامی که متصدی برخی کارهای کلیسای بخش می گرد د
lord of misrule U متصدی وسرپرست تفریحات ونمایشات مخصوص عید تولد مسیح
machinery U موتور
double row U موتور
engine U موتور
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com