English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
peer rating U درجه بندی همسالان
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
evaluation rating U درجه بندی اطلاعات یا طبقه بندی ان از نظر اعتبار وصحت و دقت
ratings U طبقه بندی کردن درجه بندی
rating U طبقه بندی کردن درجه بندی
carpet classification U طبقه بندی [درجه بندی] فرش
downgrading U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgraded U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrades U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
downgrade U کم کردن طبقه بندی اسناد ومدارک پایین اوردن درجه طبقه بندی
regrade U تجدید طبقه بندی اطلاعات درجه بندی مجدد اطلاعات ازنظر اهمیت
gradation U درجه بندی
gradations U درجه بندی
graduation U درجه بندی
scaling U درجه بندی
ratings U درجه بندی
grading U درجه بندی
rating U درجه بندی
scale U درجه بندی
grades U درجه بندی
calibrate U درجه بندی
calibrated U درجه بندی
calibrates U درجه بندی
grade U درجه بندی
calibration U درجه بندی
calibrating U درجه بندی
logarithmic scale U درجه بندی لگاریتمی
calibration error U خطای درجه بندی
calibration curve U منحنی درجه بندی
grades U درجه بندی کردن
graduate U درجه بندی کردن
rate U درجه بندی کردن
scscalable U قابل درجه بندی
rates U درجه بندی کردن
grades U درجه بندی رتبه
graduates U درجه بندی کردن
linear scale U درجه بندی خطی
merit rating U درجه بندی شایستگی
credit rating U درجه بندی اعتبار
ratee U درجه بندی شونده
rater U درجه بندی کننده
rating scale U مقیاس درجه بندی
rating schedule U مقیاس درجه بندی
performance rating U درجه بندی عملکرد
echelonment U درجه بندی کردن
intergradation U درجه بندی داخلی
grade U درجه بندی کردن
graduating U درجه بندی کردن
grade U درجه بندی رتبه
graduation line U خط درجه بندی شده
calibration constant U ثابت درجه بندی
suppliers rating U درجه بندی نمودن فروشنده ها
tricked U درجه بندی عدسی دوربین
trick U درجه بندی عدسی دوربین
maximum scale value U مقدار درجه بندی حداکثر
tricking U درجه بندی عدسی دوربین
graphic rating scale U مقیاس درجه بندی نگارهای
dan gup jeado U سیستم درجه بندی تکواندو
forced distribution rating U درجه بندی با توزیع معین
grade U نوع درجه بندی کردن
unscourced wool U پشم درجه بندی نشده
grades U نوع درجه بندی کردن
peers U همسالان
ranks U درجه دادن دسته بندی کردن
grand division U مقیاس درجه بندی بزرگ طبلک
graduate collar U حلقه یا طوقه درجه بندی شده
direct reading dial U درجه بندی برای قرائت مستقیم
ranked U درجه دادن دسته بندی کردن
degree of difficulty U درجه بندی حرکات مشکل شیرجه
dial collar U طوقه یا حلقه درجه بندی شده
rank U درجه دادن دسته بندی کردن
grades U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
grade U درجه بندی کردن رتبه بندی کردن
peer groups U گروه همسالان
peer group U گروه همسالان
color value U درجه بندی رنگ ها بر حسب تیره و روشن بودن
dial U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialled U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dialed U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
dials U تنظیم کردن درجه بندی مدور صفحه نمره گیر تلفن
grader U ماشینی که برای درجه بندی کردن مواد و محصول بکارمیرودو بانها شیب منظم میدهد
vernier U درجه یا تقسیم بندی فرعی تقسیم بدرجات جزء
gradate U درجه بندی کردن مخلوط کردن
gaduate U درجه بندی کردن تغلیظ کردن
segregation U جدا کردن درجه بندی کردن
compass rose U دایره بزرگی روی کره زمین که در جهت گردش عقربه ساعت از صفر تا 063 درجه بندی شده و بعنوان مبداسنجش و تنظیم قطبنماهای هواپیما روی زمین بکارمیرود
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
word warp U فرمت بندی مجدد پس از حذف ها و اصلاحات ویژگی که درصورت جانگرفتن یک کلمه درخط اصلی ان را به ابتدای خط بعدی می برد سطر بندی
telescopic U دستگاه شکسته بندی تلسکوپیک چوبهای شکسته بندی مربوط به دوربین تلسکوپی یادستگاه نشانه روی
packaging U ماده محافظ اشیا که بسته بندی می شوند. مواد جذاب برای بسته بندی کالاها
defense classification U طبقه بندی اطلاعات مربوط به پدافند سیستم طبقه بندی مدارک وزارت دفاع
classifications U طبقه بندی رده بندی
classification U طبقه بندی رده بندی
lineaments U طرح بندی صورت بندی
lineament U طرح بندی صورت بندی
wording U جمله بندی کلمه بندی
laggin U اب بندی کردن اب بندی ناوها
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
gift wrap U بسته بندی کردن در کاغذ بسته بندی روبان دارپیچیدن
security classification U طبقه بندی منطقه تامینی طبقه بندی حفافتی
declassification U از طبقه بندی خارج کردن حذف طبقه بندی
line astern U صورت بندی ستون هوایی صورت بندی یک ستونه
black designation U علامت مخصوص برای ارتباط طبقه بندی شده حامل پیام طبقه بندی شده
master at arms U درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
transparently U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
transparent U نرم افزاری که به کاربر امکان دسترسی به محل حافظه در سیستم حافظه در سیستم صفحه بندی شده میدهد به صورتی که گویی صفحه بندی نشده است
grades U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
group U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
grade U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
groups U دسته بندی کردن طبقه بندی کردن
insulation testing apparatus U دستگاه ازمایش عایق بندی دستگاه اندزه گیری عایق بندی
unitized load U بار بسته بندی شده یا باردست چین شده بار تقسیم بندی شده
approach formation U صورت بندی تقرب به باند صورت بندی تقرب به دشمن
army class manager activity U سازمان مدیریت طبقه بندی اماد در نیروی زمینی مدیریت طبقه بندی اماد
classification U طبقه بندی کردن طبقه بندی
classifications U طبقه بندی کردن طبقه بندی
phasing U مرحله بندی مرحله بندی عملیات
elevation U درجه
chinical t. U درجه
ranks U درجه
rank U درجه
copacetic U درجه یک
degrees U درجه
ranked U درجه
clinical thermometer U درجه
classy U درجه یک
elevations U درجه
run of the mine U بی درجه
third rate U درجه سه
third-rate U درجه سه
proportions U درجه
proportion U درجه
degree U درجه
copesetic U درجه یک
second class U درجه دو
second class U درجه 2
grades U درجه
aquastat U درجه
top-notch U درجه یک
slap-up U درجه یک
number one U درجه یک
high-class U درجه یک
grade U درجه
gauges U درجه
gauged U درجه
gauge U درجه
echelons U درجه
echelon U درجه
scalage U درجه
length U درجه
lengths U درجه
marks U درجه
mark U درجه
top hole U درجه یک
tophole U درجه یک
topnotch U درجه یک
top U درجه یک
gauge=gage U درجه
equally <adv.> U به یک درجه
first string U درجه یک
pitch U درجه
kyu U درجه
pitches U درجه
rates U درجه
nobby U درجه یک
titles U درجه
title U درجه
just as well <adv.> U به یک درجه
low grade U کم درجه
rate U درجه
second rate U درجه دو
second-rate U درجه دو
scale U درجه
gage U درجه
gage=gauge U درجه
gauge glass U درجه اب
first class U درجه یک
black concept U علامت حاوی پیام طبقه بندی شده سیستم ارتباطی حاوی پیام طبقه بندی شده
by U درجه دوم
pipping U درجه سردوش
baccalaureate U درجه باشلیه
pips U درجه سردوش
coarse wool U پشم درجه دو
secondary alcohol U الکل 2 درجه
second degree of readiness U امادگی درجه دو
octan rating U درجه اکتان
second class U دومین درجه
secondary carbon U کربن 2 درجه
shelving U درجه شیب
water hardness U درجه سختی آب
bar sight U شکاف درجه
second-class U درجه دوم
secondary amine U امین 2 درجه
bar sight U ستون درجه
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com