English Persian Dictionary - Beta version		  
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
 ⌨ Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
 English Persian Menu
electrical degree U درجه الکتریکی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
electrostatic U ذخیره سازی داده به صورت ناحیههای بار الکتریکی کوچک روی وسیله الکتریکی
PSU U مدار الکتریکی که حاوی ولتاژ مستقیم است و نیز سطح دلتادی از منبع جریان به سایر مدارهای الکتریکی
beam attack U تک هواپیمای رهگیری که بازاویه افقی بیش از 54 درجه و کمتر از 531 درجه انجام میشود
shoulder patch U درجه روی بازوی درجه داران
elevation indicator U صفحه مدرج درجه طبلک درجه
sighting bar U ستون درجه ونک مگسک میله ستون درجه دستگاه نشانه روی اموزشی
third-class U درجه سوم بلیط درجه 3
third class U درجه سوم بلیط درجه 3
superelevation U درجه ارتفاع درجه بلندی
sighting leaf U ستون درجه تفنگ یا دستگاه نشانه روی شاخص درجه تفنگ
electrical and otherwise U الکتریکی و غیر الکتریکی
anti- U ماده کائوچویی خاص برای عبور بار الکتریکی ایستا به یک زمین الکتریکی . یک اپراتور ماده را پیش از کنترل اعضای الکترونیکی حساس که ممکن است در اثر الکتریسیته ساکن آسیب ببیند کنترل میکند
gas electric generating set U مولد برق بنزینی- الکتریکی مولد برق گاز الکتریکی
brevet U درجه افتخاری دادن فرمان درجه افتخاری
division police petty officer U درجه دار دژبان قسمت درجه دار انتظامات قسمت
master at arms U درجه دار انتظامات ناو درجه دار ارشد ناو
electric U الکتریکی
electrotechnical U الکتریکی
electrical U الکتریکی
dielectric stress U بار دی الکتریکی
electric apparatus U دستگاه الکتریکی
engine U موتورغیر الکتریکی
dielectric viscosity U لختی دی الکتریکی
dielectric strength U پایدار دی الکتریکی
electromotor U محرک الکتریکی
electromigration U مهاجرت الکتریکی
electron bombbardment U بمباران الکتریکی
images U تصویر الکتریکی
image U تصویر الکتریکی
electrical connections U اتصالات الکتریکی
electromagnet U اهنربای الکتریکی
resistors U مقاومت الکتریکی
resistor U مقاومت الکتریکی
dielectric polarization U قطبش دی الکتریکی
dielectric power U قدرت دی الکتریکی
dielectric strain U بار دی الکتریکی
electromotor U موتور الکتریکی
flux U فلوی الکتریکی
electric brake U ترمز الکتریکی
electric break down U شکست الکتریکی
electric bulb U لامپ الکتریکی
electric charge U بار الکتریکی
circuits U اتصال الکتریکی
circuits U جریان الکتریکی
circuit U جریان الکتریکی
electric circuit U مدار الکتریکی
electric clock U ساعت الکتریکی
electric balance U تعادل الکتریکی
spark erossion U فرسایش الکتریکی
electro erosion U فرسایش الکتریکی
electrise U الکتریکی کردن
circuit U اتصال الکتریکی
electric arc U قوس الکتریکی
electric attraction U جاذبه الکتریکی
electric component U قطعه الکتریکی
electrifying U الکتریکی کردن
electroplating U ابکاری الکتریکی
electric shock U شوک الکتریکی
electric shocks U شوک الکتریکی
hot seat U صندلی الکتریکی
gyro compass U قطبنمای الکتریکی
tachogenerator U دورسنج الکتریکی
electrolytic capacitor U خازن الکتریکی
electrical U سیستم الکتریکی
electrify U الکتریکی کردن
electrifies U الکتریکی کردن
electrified U الکتریکی کردن
specific conductance U رسانندگی الکتریکی
conduction U رسانایی الکتریکی
isolating U به صورت الکتریکی
isolates U به صورت الکتریکی
isolate U به صورت الکتریکی
voltaism U ولتاژ الکتریکی
electrolytic iron U اهن الکتریکی
electrode U قطب الکتریکی
electrovalency U فرفیت الکتریکی
discharges U تخلیه الکتریکی
discharge U تخلیه الکتریکی
electrovalence U فرفیت الکتریکی
gasoline electric U بنزین الکتریکی
corona discharge U تخلیه الکتریکی
electropathy U مداوای الکتریکی
voltages U فشار الکتریکی
electrodes U قطب الکتریکی
transcription U ضبط الکتریکی
transcriptions U ضبط الکتریکی
gold contacts U اتصالات الکتریکی
air dielectric U دی الکتریکی هوا
all electric U تماما" الکتریکی
galvano cautery U داغ الکتریکی
electrolysis U تجزیه الکتریکی
flash fuze U چاشنی الکتریکی
capacitance U فرفیت الکتریکی
conductivity U رسانندگی الکتریکی
voltage U فشار الکتریکی
electric heater U گرم کن الکتریکی
electrical analogue U مشابهات الکتریکی
electrical angle U زاویه الکتریکی
electric potential U پتانسیل الکتریکی
electric machine U ماشین الکتریکی
electric equipment U تجهیزات الکتریکی
electrical bounding U اتصال الکتریکی
electric welding U جوشکاری الکتریکی
electrical breeze U وزش الکتریکی
electrical insulator U عایق الکتریکی
static breeze U وزش الکتریکی
electrical conductance U رسانایی الکتریکی
electric eye U چشم الکتریکی
electrical conduction U رسانش الکتریکی
electric primer U چاشنی الکتریکی
electric resistance U مقاومت الکتریکی
electric energy U انرژی الکتریکی
electric tension U فشار الکتریکی
electric traction U کشش الکتریکی
electric flux U شار الکتریکی
electric drive U محرکه الکتریکی
electric traction U قوه الکتریکی
electric filter U صافی الکتریکی
electric unit U واحدهای الکتریکی
electric wave U موج الکتریکی
electric wind U باد الکتریکی
electric discharge U تخلیه الکتریکی
electrical transcription U ضبط الکتریکی
electrical model U مدل الکتریکی
charges U بار الکتریکی
electric connection U اتصال الکتریکی
electric force U نیروی الکتریکی
electrical prospecting U کاوش الکتریکی
electrical resistivity U مقاومت الکتریکی
electric coupling U پیوست الکتریکی
electric control U کنترل الکتریکی
electric contact U کنتاکت الکتریکی
electrical schematic U نمودار الکتریکی
electric constant U ثابت الکتریکی
electrical interface U تداخل الکتریکی
electrical conductivity U هدایت الکتریکی
electrical conductivity U رسانندگی الکتریکی
charge U بار الکتریکی
electric coupling U تزویج الکتریکی
electric field U میدان الکتریکی
magic eye U چشم الکتریکی
brainwaves U موج الکتریکی مغز
electric field intensity U شدت میدان الکتریکی
electric field strength U شدت میدان الکتریکی
brainwave U موج الکتریکی مغز
discharges U اخراج تخلیه الکتریکی
electric flux density U چگالی شار الکتریکی
flash fuze U ماسوره الکتریکی یا جرقهای
connector U مین مسیر الکتریکی
conservation of charge U بقای بار الکتریکی
galvano cautery U داغ کردن الکتریکی
full-load adjustment screw پیچ تنظیم الکتریکی
intensity electric field U شدت میدان الکتریکی
discharge U اخراج تخلیه الکتریکی
back voltage U نیروی ضد محرکه الکتریکی
voltage stabilization U تثبیت فشار الکتریکی
voltage stability U ثبات فشار الکتریکی
conduction U رسانش الکتریکی هدایت
strobe U پاس مدار الکتریکی
failure U مین توان الکتریکی
failures U مین توان الکتریکی
electrical double layer U لایه مضاعف الکتریکی
oil filled cable U کابل روغنی الکتریکی
electrical insulation U عایق سازی الکتریکی
pelorus U پایه قطبنمای الکتریکی
specific electrical conductivity U هدایت الکتریکی مخصوص
permitivity U نفوذ پذیری الکتریکی
shielded arc welding U جوشکاری قوسی الکتریکی
photoelectric reader U خواننده فتو الکتریکی
portable electric tool U ابزار الکتریکی دستی
klaxons U بوق الکتریکی پرصدا
klaxon U بوق الکتریکی پرصدا
residual charge U بار الکتریکی مانده
mechanical energy reservoir U منبع انرژی الکتریکی
electric chair U صندلی اعدام الکتریکی
line of electric field strength U خط شدت میدان الکتریکی
voltage source U منبع فشار الکتریکی
voltage drop U افت فشار الکتریکی
absolute electrical units U واحدهای الکتریکی مطلق
electric horsepower U اسب بخار الکتریکی
collectors U جاروی الکتریکی جارو
collector U جاروی الکتریکی جارو
ignition voltage U فشار الکتریکی احتراق
inductor U اندوکتور جاروی الکتریکی
industrial electric locomotive U لکوموتیو الکتریکی صنعتی
intensity of current U شدت جریان الکتریکی
intensity of electric field U شدت میدان الکتریکی
bias U سطح مرجع الکتریکی
biases U سطح مرجع الکتریکی
low loss ceramics U سرامیک با تلفات دی الکتریکی کم
internal electerical potential U پتانسیل الکتریکی داخلی
latent electronic image U تصویر الکتریکی پنهان
rheostat U جنبه مقاومت الکتریکی
electric discharge lamp U لامپ تخلیه الکتریکی
lead U سیر هدایت الکتریکی
contacted U اتصال الکتریکی برخورد
leads U سیر هدایت الکتریکی
contacts U اتصال الکتریکی برخورد
electric arc current U جریان قوس الکتریکی
electroerosive U فرسایش قوس الکتریکی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | Terms |• Privacy  © 2009 Perdic.com