English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 12 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
sunken U درته اب غرق شده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
trawl U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawled U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawling U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
trawls U کیسهای که درته دریاکشیده میشود بند
fettling U شن یاکلوخهای که درته کوره می ریزند تا انرا محافظت کند خاکستر ته کوره
in bottom of bag U درته چنته
knitting pin U میل جوراب بافی یاکش بافی که درته ان دگمه یاگلولهای دارد
lagan U کالایی که درته دریابا گویهای نگاه داشته باشد
lake0dwelling U که درزمانهای پیش ازتاریخ روی تیرهای درته دریافرومی کرد
needleful U نخی که یکبار درته سوزن میکنند
At the end of the street. U درته خیابان
Partial phrase not found.
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com