English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (18 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
horizontal U دراز کشیدن به صورت تخت یا حرمت از طرفی به طرف دیگر و نه از بالا به پایین
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
vertically U از بالا به پایین یا حرکت بالا و پایین در زاویه راست افق
athwart U از طرفی بطرف دیگر
scrolls U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
scroll U حرکت دادن متن نمایش داده شده به صورت عمودی بالا یا پایین صفحه نمایش یک پیکسل یا خط در واحد زمان
to get a word in edgewise U طرفی را میان صحبت شخص پرچانه دیگر انداختن
dat U سیستم ضبط صورت به صورت اطلاعات دیجیتال روی نوار مغناطیسی که تولید مجدد با کیفیت بالا دارد ونیز نوار با فرفیت بالا برای سیستم پشتیبانی
differential ailerons U ارتباط شهپرها به قسمتی که زاویه حرکت شهپری که به طرف بالا حرکت میکند اززاویه شهپر دیگر که بطرف پایین حرکت میکند بیشتر است
downhaul U پایین کشیدن رشته پایین کشنده
weight U بالا کشیدن لنگر نیروی لازم برای کشیدن زه
pull up U بالا کشیدن هواپیما بالا کشیدن
kick around <idiom> U دراطراف دراز کشیدن
repose U دراز کشیدن غنودن
lied U : دراز کشیدن استراحت کردن
lies U : دراز کشیدن استراحت کردن
lie دراز کشیدن استراحت کردن
hatchet face U صورت دراز وباریک
To crane ones neck . U گردن کشیدن (دراز کردن بیرون آوردن )
top-down U از بالا به پایین
up and down U بالا و پایین
bottom up U از پایین به بالا
top down U از بالا به پایین
fluctuates U حرکت به بالا و پایین
see-sawing U بالا و پایین روی
yo-yo U بالا و پایین رونده
dandle U بالا و پایین انداختن
see-sawed U بالا و پایین روی
fluctuation U حرکت به بالا و پایین
see-saw U بالا و پایین روی
bump U بالا و پایین رفتن
see-saws U بالا و پایین روی
yo-yos U بالا و پایین رونده
fluctuated U حرکت به بالا و پایین
top down development U توسعه از بالا به پایین
fluctuating U حرکت به بالا و پایین
fluctuate U حرکت به بالا و پایین
swaying U بالا و پایین رفتن ناو
jigging U بالا و پایین بردن طعمه در اب
bottom up technique U روش اجرا از پایین به بالا
jounce U بشدت بالا و پایین پریدن
heaving U بالا و پایین رفتن ناو
top down programming U برنامه سازی از بالا به پایین
dead center position U نقطه مرگ بالا یا پایین
drafts U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
uppercuts U ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
drafted U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
uppercut U ضربه کوتاه قوسی از پایین به بالا
draft U چاپ با کیفیت پایین و سرعت بالا
count down U از بالا به پایین شمردن شمارش معکوس
high/low/close/open graph U نمودار بالا / پایین / بسته /باز
tamp U بوسیله ضربات متوالی بالا یا پایین راندن
hair stroke U خط نازک بالا یا پایین حروف نوشته یا چاپی
rom U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان قطعه ROM با فرفیت بالا استفاده میشود. داده به صورت دودویی ذخیره میشود به صورت سوراخهای حکاکی شده روی سطح آن که سپس توسط لیزر خوانده می شوند
hoist U بالا کشیدن
climb U بالا کشیدن
hoisted U بالا کشیدن
heave U بالا کشیدن
raises U بالا کشیدن
embezzle U بالا کشیدن
hoists U بالا کشیدن
climbed U بالا کشیدن
climbing U بالا کشیدن
climbs U بالا کشیدن
heaved U بالا کشیدن
embezzles U بالا کشیدن
embezzling U بالا کشیدن
embezzled U بالا کشیدن
heave in U بالا کشیدن
raise U بالا کشیدن
elevations U تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
halliard U طناب ویژه بالا و پایین بردن بادبان یاپرچم
elevation U تنظیم دید با بالا و پایین اوردن مگسک تفنگ
pullovers U کشیدن به طرف بالا
to weigh anchor U لنگر بالا کشیدن
sniffing U اب بینی را بالا کشیدن
sniffed U اب بینی را بالا کشیدن
sniff U اب بینی را بالا کشیدن
sniffs U اب بینی را بالا کشیدن
pullover U کشیدن به طرف بالا
climb corridor U دالان بالا کشیدن
jungle gym U چهارچوبی که اطفال روی ان تاب خورده و بالا و پایین میروند
beaver U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
beavers U قسمتی از کلاه خود که پایین صورت را میپوشاند
tacit collusion U حالتی که قیمت کالاهای دو کمپانی رقیب دران واحد بالا رود حتی درحالتی که چنین تبانی یی عملا" صورت نگرفته باشددادگاه ممکن است با توجه به قرینه بالا رفتن قیمت اقدامات بازدارنده را با قائل شدن به وجود ان معمول دارد
weighed U بالا کشیدن لنگر ناو
weigh U بالا کشیدن لنگر ناو
weighing U بالا کشیدن لنگر ناو
weighs U بالا کشیدن لنگر ناو
scroll U متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
status U خط ی در بالا یا پایین صفحه که اطلاعات در مورد کار جاری میدهد روی
scrolls U متن نمایش داده شده که در هر لحظه یک خط بالا یا پایین صفحه می رود
dumping U فروش کالادر کشورهای دیگر با قیمتی پایین تر از قیمت داخلی
hunting U حرکت سریع لوله تانک به بالا و پایین دراثر تعقیب خودکار با رادار
highlight bar U میلهای که کاربر بالا و پایین میکند تا لیستی از موضوعات مورد انتخاب را ببینید
scroll U برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
scrolls U برداری که وقتی انتخاب شود محتوای پنجره را بالا یا پایین یا به اطراف می برد
checkerein U لگام برای بالا یا عقب کشیدن سر اسب
vertical diagraph U شکلی از سیستم رمز دو حرفی است که یک حرف بالا و یکی پایین نوشته میشود
snivel U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
sniveling U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivels U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelling U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
snivelled U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
sniveled U اب بینی رابا صدا بالا کشیدن دماغ گرفتن
jitter U خطایی که در آن حرکت سرعت بالا پایین نشانگر روی صفحه وجدو دارد و در یک ارسال فیش
windlasses U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
windlass U ماشین هایی که برای کشیدن یا بالا اوردن اب بکار میرود
upload U نیروئی که به صورت قائم بطرف بالا عمل میکند
line printer U وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
line printers U وسیله چاپ اطلاعات با سرعت بالا خروجی به صورت خط در دقیقه است
band project filter U فیلتر الکترونیکی که تنها یک باند معین از فرکانسها ونوسانات را عبور میدهد وحدود بالا و پایین انرا حذف میکند
fraction U که به صورت یک شکل زیر دیگر بیان میشود مثل bc1
fractions U که به صورت یک شکل زیر دیگر بیان میشود مثل bc1
roll scroll U متن نمایش داده شده که درهرلحظه یک خط بالا یا پایین صفحه نمایش می رود
What You See Is All You Get U برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
plotters U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
plotter U چاپگر با resolution بالا که از رسام تقلید میکند و رسمهای با reselution پایین ایجاد میکند
bottom up method U ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
bottom up programming U ترکیب دستورات سطح پایین به دستور سطح بالا
chip U اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
chips U اتصال به یک قطعه که در صورت فهور یک سیگنال دیگر قادر به انجام عمل نیست
three state logic U : بالای منط قی , پایین منط قی و امپدانس بالا
It is formed by alternatively lifting and lowering one warp thread across one weft thread U این است که توسط روش دیگر بلند کردن و پایین آوردن موضوع یکی پیچ و تاب در سراسر یک موضوع پود تشکیل
non maskable interrupt U سیگنال وقفه با ارجحیت بالا که توسط نرم افزار یا دستورات دیگر قابل آسیب دیدن نیست
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
notation U عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
notations U عملیات ریاضی به صورت منط قی که عملگر قبل از عملوند می آید و دیگر نیاز به کروشه نیست
feinted U حرکت از میله بالا به میله پایین
feints U حرکت از میله بالا به میله پایین
feinting U حرکت از میله بالا به میله پایین
feint U حرکت از میله بالا به میله پایین
pull up point U نقطه بالا کشیدن هواپیما نقطه صعود برای تک یا رهاکردن بمب
pillaring U بالا رفتن ستون دود به طورسریع تنوره کشیدن دود
hierarchy U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
hierarchies U روش سازماندهی شی یا داده یا ساختار آن . معمولا با مهمترین یا آنه حق تقدم بیشتر دارد یا کلی ترین موضوع در بالا و پس کارکردن یا پایین ساختار درختی
winchester disk U دیسک سخت با فرفیت بالا و فشرده که به صورت توکار در سیستم کامپیوتری وجود دارد و قابل حذف شدن نیست
translators U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
translator U برنامهای که برنامه زبان سطح بالا را به زبان دیگر ترجمه میکند
square wave U باس ای که عمودی حرکت میکند. به طرف بالا سپس سطح خود را تغییر میدهد وعمودی پایین می آید. بازیابی داده از پایگاه داده ها به کار می رود
secund U یک طرفی
impartiality U بی طرفی
neutrality U بی طرفی
one sidedness U یک طرفی
cubical U سه طرفی
one tideness U یک طرفی
neutralism U روش بی طرفی
triacontahedral U سی رویه سی طرفی
Do you know who you are dealing with? U میدانی با کی طرفی ؟
neutralism U سیاست بی طرفی
yon U شخص ان طرفی
inventory U از چیزی صورت برداشتن صورت ریز مواد اولیه موجودی انبار صورت تحریرترکه متوفی
migration U انتقال داده بین وسیله با تقدم بالا یا line-on با تقدم پایین یا line-off
arrow keys U مجموعهای از چهار کلید در صفحه کلید که نشانه گر را در صفحه به بالا و پایین و چپ و راست
neutral state U حالت بی طرفی سیاسی
neutralism U حفظ بی طرفی سیاسی
jack ring U حلقهای استوانهای که جهت نصب لوله جداریا بیرون کشیدن لوله از خاک به صورت طوق محافظ از ان استفاده میشود
disinterestedly U ازروی بی طرفی یابی علاقگی
shift key U که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
shift keys U که تابع دوم کلیدها را ایجاد میکند, مصل مجموعه حروف دیگر , با تغییر دادن خروجی به صورت حروف بزرگ
horizontal U میلهای در پایین پنجره که نشان میدهد صفحه پهن تر از پنجره است . کاربر میتواند به صورت افق در صفحه حرکت کند و این میله را بکشد
compacts U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compact U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacting U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
compacted U دیسک پلاستیکی کوچک که به عنوان ROM به فرفیت بالا به کار می رود داده ها به صورت دودویی روی سوراخ هایی از سطح ذخیره می شوند که بعداگ توسط لیزر قابل خواندن هستند
rio treaty U اکوادور ونیکاراگوئه به سال 7491 که به موجب ان در صورت حمله به یک از کشورهای امریکایی همه کشورهای دیگر حق حمله مسلحانه را دارند
zero wait state U که آن قدر سریع است که با سرعت قط عات دیگر در کامپیوتر کار میکند و نیاز نیست به صورت مصنوعی سرعت آن کم شود یا وضعیت انتظار درج شود
depress U پایین دادن لوله پایین اوردن
depresses U پایین دادن لوله پایین اوردن
Kurdish rug U فرش کردی [مناطق بافت به صورت پراکنده بوده و بافته های آن نیز تمایز خاصی از نظر نقشه با دیگر شهرها ندارند. در آن از لچک ترنج گرفته تا افشان و هراتی بافته می شود.]
documenting U نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
document U نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
documented U نرم افزاری که به کاربر امکان بدست آوردن و ذخیره متن چاپ شده به صورت دیجیتالی میدهد و معمولاگ همراه با اسکنر و رسانه با فرفیت ذخیره سازی بالا مثل ROM-CD قابل ضبط می آید
dims U نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dim U نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
dimmed U نرم افزاری که به کاربر اجازه میدهد متن چاپ شده را به صورت دیجیتالی ذخیره کند این کار توسط اسکنر و رسانه ذخیره سازی با حجم بالا مثل CDROM قابل ضبط انجام میشود
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
Beginner's All Purpose Symbolic Instruction Code U زبان برنامه سازی مط ح بالا برای توسعه برنامه به صورت محاورهای برای ایجاد یک مقدمه ساده برای برنامه نویسی کامپیوتری
prohibition U حرمت
reverence U حرمت
observancy U حرمت
unlawfulness U حرمت
observantly U با حرمت
down U سوی پایین بطرف پایین
deferentially U از روی حرمت
outraged U بی حرمت ساختن
outrage U بی حرمت ساختن
outraged U هتک حرمت
outrage U هتک حرمت
to regard with reverence U حرمت کردن
outrages U هتک حرمت
to hold in reverence U حرمت کردن
self-respect U حرمت نفس
outraging U بی حرمت ساختن
outrages U بی حرمت ساختن
devoir U حرمت گزاری
outraging U هتک حرمت
inviolable U صاحب حرمت
permanent bar U حرمت موبد
permanent bar U حرمت ابدی
desecrating U بی حرمت کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com