Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
schoolgirl
U
دختر مدرسه
schoolgirls
U
دختر مدرسه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
interwed
U
در یمان هم ازدواج کردن دختر دادن و دختر گرفتن
cousin
U
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
cousins
U
پسرعمو یا دختر عمو پسردایی یا دختر دایی
sluts
U
دختر بی شرم دختر پیشخدمت
slut
U
دختر بی شرم دختر پیشخدمت
school mate
U
هم مدرسه
academy
U
مدرسه
school fellow
U
هم مدرسه
school age
U
سن مدرسه
academies
U
مدرسه
school
U
مدرسه
schoolmate
U
هم مدرسه
schoolmates
U
هم مدرسه
schools
U
مدرسه
senior high school
U
مدرسه متوسطه
school phobia
U
مدرسه هراسی
school truancy
U
مدرسه گریزی
secondery school
U
مدرسه متوسطه
schoolma'am
U
مدیره مدرسه
schoolmarm
U
مدیره مدرسه
schoolyard
U
حیاط مدرسه
school counselor
U
مشاور مدرسه
private school
U
مدرسه ملی
trade schools
U
مدرسه حرفهای
private schools
U
مدرسه ملی
summer school
U
مدرسه تابستانی
summer schools
U
مدرسه تابستانی
grammar school
U
مدرسه ابتدایی
grammar schools
U
مدرسه ابتدایی
head master
U
مدیر مدرسه
philosophy of the lyceum
U
فلسفه مدرسه
preliminary school
U
مدرسه ابتدائی
grade school
U
مدرسه ابتدایی
prep
U
مدرسه مقدماتی
trade school
U
مدرسه حرفهای
technical school
U
مدرسه فنی
school shooting
U
تیراندازی در مدرسه
unschooled
U
مدرسه نرفته
schoolteacher
U
معلم مدرسه
schoolteachers
U
معلم مدرسه
schoolyard
U
محوطهی مدرسه
schoolyards
U
حیاط مدرسه
schoolyards
U
محوطهی مدرسه
drop out (of school)
<idiom>
U
ترک مدرسه
truancy
U
مدرسه گریزی
janitor
U
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
satchels
U
کیف مدرسه
schooling
U
مدرسه رفتن
janitor
U
فراش مدرسه
janitors
U
فراش مدرسه
janitors
U
راهنمای مدرسه راهنمای مدرسه
schoolwork
U
درس مدرسه
satchel
U
کیف مدرسه
school
U
تحصیل در مدرسه
schools
U
تحصیل در مدرسه
prep
U
مدرسه ابتدایی دبستان
faculty
U
اولیای مدرسه دانشکده
faculties
U
اولیای مدرسه دانشکده
play hooky
<idiom>
U
از مدرسه یا کار دررفتن
junior college
U
مدرسه فوق دیپلم
schooltime
U
ساعات درس مدرسه
high schools
U
مدرسه متوسطه دبیرستان
finshing school
U
مدرسه تکمیلی دختران
He ran away from scool .
U
از مدرسه فرار کرد
These shoes dont fit me.
U
زنگ مدرسه خورده
The last school day.
U
آخرین روز مدرسه
seminary
U
مدرسه علوم دینی
reform school
U
مدرسه تهذیب اخلاقی
scholastic
U
اقتصادی مدرسه ایها
theological school
U
مدرسه علوم دینی
the school is out
U
مدرسه تعطیل است
school of tecnology
U
مدرسه عالی فنی
seminaries
U
مدرسه علوم دینی
high school
U
مدرسه متوسطه دبیرستان
technical college
U
مدرسه عالی فنی
technical colleges
U
مدرسه عالی فنی
school readiness
U
امادگی ورود به مدرسه
subprincipal
U
معاون رئیس مدرسه
PTA
U
مخفف انجمن خانه و مدرسه
parochial school
U
مدرسه وابسته به کلیسای بخش
industrial school
U
اموزشگاه حرفهای مدرسه صنعتی
alma mater
U
سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
schoolmaster
U
نافم مدرسه مکتب دار
Since I left school.
U
ازوقتیکه مدرسه را ترک کردم
to be excused
[from work or school]
U
معاف بودن
[از کار یا مدرسه]
PTA's
U
مخفف انجمن خانه و مدرسه
It is some distance to the school .
U
تا مدرسه فاصله زیاد است
schoolmasters
U
نافم مدرسه مکتب دار
I must take the kid to school .
U
باید بچه راببرم مدرسه
schoolmaster
U
مثل رئیس مدرسه رفتار کردن
old school tie
U
کراوات ویژهی دانش آموزان هر مدرسه
public school
U
دبیرستان شبانه روزی مدرسه عمومی
The boy is fresh from school.
U
پسرک تازه مدرسه راتمام کرده
schoolmasters
U
مثل رئیس مدرسه رفتار کردن
It reminds me of my schooldays .
U
مرا بیاد دوران مدرسه می اندازد
nursery schools
U
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
Children start school at the age of 7.
U
بچه از سن 7 سالگی؟ مدرسه راشروع می کند
nursery school
U
مدرسه بچههای کمتر از پنج سال
This is the site for a new scool .
U
اینجامحل ( احداث) مدرسه جدید است
sissified
U
دختر
wenches
U
دختر
phoebe
U
دختر گا
quean
U
دختر
wench
U
دختر
daughter
U
دختر
she
U
ان دختر یا زن
lass
U
دختر
lasses
U
دختر
girls
U
دختر
girl
دختر
girlie
U
دختر
daughters
U
دختر
daughtren
U
دختر
granddaughter
U
دختر دختر
girly
U
دختر
grand daughter
U
دختر دختر
maids
U
دختر
maid
U
دختر
fille
U
دختر
granddaughters
U
دختر دختر
advisee
U
کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
schoolman
U
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
packed lunch
غذایی که به صورت بسته به مدرسه یا سر کار میبرید
schoolastic
U
پیرو روش تحقیقی قرون وسطی مدرسه یی
alma mater
U
مدرسه یا دانشگاهی که شخص در آن پرورش یافته است
whipping boy
U
بچه تازیانه خور بجای شاهزاده در مدرسه
grader
U
جاده صاف کن شاگرد مدرسه ابتدایی یامتوسطه
grand son
U
پسر دختر
grandsons
U
پسر دختر
grandson
U
پسر دختر
demoiselle
U
دختر خانم
czarevna
U
دختر تزار
cowgirl
U
دختر گاوچران
colleen
U
دختر بور
colleen
U
دختر موخرمایی
bobby soxer
U
دختر نابالغ
gamine
U
دختر کوچه
teeny-boppers
U
دختر بچه
goddauhgter
U
دختر تعمیدی
granddaughters
U
دختر پسر
god daughter
U
دختر تعمیدی
granddaughter
U
دختر پسر
nursemaids
U
دختر پرستار
hussy
U
دختر جسور
gamine
U
دختر ولگرد
teeny-bopper
U
دختر بچه
inheritress
U
زن یا دختر ارث بر
bobby socker
U
دختر نابالغ
maidens
U
دختر باکره
maiden
U
دختر باکره
periwinkle
U
گل تلفونی دختر
tomboy
U
دختر پسروار
periwinkles
U
گل تلفونی دختر
tomboys
U
دختر پسروار
stepdaughter
U
دختر خوانده
stepdaughters
U
دختر خوانده
nursemaid
U
دختر پرستار
balletgirl
U
دختر رقصنده
hussies
U
دختر گستاخ
proserpine
U
دختر زاوش
belle
U
دختر خوشگل
ingenue
U
دختر ساده
trull
U
دختر جوان
girl guide
U
دختر پیشاهنگ
wenches
U
دختر دهقان
inheritrix
U
زن یا دختر ارث بر
belles
U
دختر خوشگل
proserpina
U
دختر زاوش
wench
U
دختر دهقان
nurse maid
U
دختر پرستار
minx
U
دختر گستاخ
lass n
U
دختر بچه
whose d. is she?
U
او دختر کیست
first cousins
U
دختر عمه
girlfriend
U
دوست دختر
girlfriends
U
دوست دختر
girl scouts
U
پیشاهنگ دختر
hoyden ar hoi
U
دختر گستاخ
girl scout
U
پیشاهنگ دختر
first cousins
U
دختر دایی
hussies
U
دختر جسور
first cousins
U
دختر خاله
first cousins
U
دختر عمو
age of consent
U
سن قانونی دختر
hussy
U
دختر گستاخ
hoyden ar hoi
U
دختر بی شرم
first cousin
U
دختر عمو
first cousin
U
دختر خاله
first cousin
U
دختر عمه
first cousin
U
دختر دایی
hoyden
U
دختر گستاخ
juniorate
U
مدرسه شبانه روزی متوسطه محصلین دو ساله مقدماتی یسوعیون
spinster
U
دختر خانه مانده
filly
U
دختر شوخ و جوان
nymphet
U
دختر کوچک و زیبا
princess of the blood
U
دختر یا نوه پادشاه
senorita
U
دوشیزه دختر خانم
spinsterish
U
مثل دختر ترشیده
townswoman
U
دختر شهری فاحشه
who is this girl ?
U
این دختر کیست
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com