English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
soybean U دانهی لوبیا مانند این گیاه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
legumen U حبه لوبیا و باقلاو مانند انها تخمدان
herbescent U گیاه مانند
herbaceous U گیاه مانند
herblike U گیاه مانند
plantlike U گیاه مانند
sprit U نی گیاه بوریا مانند
corm U ساقه پیاز مانند گیاه
soybean U دانهی سویا
beading U گویچه یا دانهی زینتی
beadings U گویچه یا دانهی زینتی
isomorph U جانور یا گیاه ویاگروهی که مشابه گیاه یاگروه دیگری است
gametophyte U گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
ear U خوشه [بخشی از ساقه گیاه غلاتی] [گیاه شناسی]
rhubarb U گیاه ریواس [از برگ های این گیاه در چین و هند جهت تهیه رنگ زرد لیمویی استفاده می شود.]
bean U لوبیا
beans U لوبیا
frijole U لوبیا
frijol U لوبیا
french or haricot bean U لوبیا
sweet pancake U زو لوبیا
French beans U لوبیا
kidney bean U لوبیا
French bean U لوبیا
french beans U لوبیا سبز
kidney bean U لوبیا قرمز
kidney beans U لوبیا قرمز
green beans U لوبیا سبز
wax bean U لوبیا چیتی
snap bean U لوبیا سبز
madder U گیاه روناس [از ریشه این گیاه رنگینه قرمز به دست می آید که یکی از اصلی ترین مواد رنگی در رنگرزی فرش محسوب می شود.]
shell bean U دانه مغذی لوبیا
black-eyed peas U لوبیا چشم بلبلی
string bean U انواع لوبیا سبز
string beans U انواع لوبیا سبز
haricots U خوراک راگو با لوبیا سبز
haricot U خوراک راگو با لوبیا سبز
halophyte U گیاه اب شور یا گیاه شوره زی
wildling U گیاه وحشی گیاه خودرو
succotash U غذای مرکب از لوبیا ومغزذرت پخته
lima bean U نوعی لوبیا بنام لاتین limensis Phaseolus
beanpoles U چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
beanpole U چوبه یا تیرچه یا ترکهای که بر زمین فرو میکنند تا بته لوبیا از آن بالا رود
hemp U گیاه شاهدانه [در فرش هند، افغانستان و بعضی از فرش های چین از ساقه های چوبی این گیاه، الیاف تهیه کرده و در تار فرش از آن استفاده می کنند.]
bushbabies U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
bushbaby U گونههای نخستیان میمون مانند جنگلهای حارهی افریقا از تیرهی Galagidae که شبگرد هستند و چشمان درشت و دم پرپشت و جارو مانند دارند
fossiliferous U فسیل مانند سنگواره مانند
lamellate U لایه مانند ورقه مانند
adjustable wheel U چرخ تنظیم پذیر [مانند بلندی] [چرخ تطبیق پذیر] [مانند نوع جاده]
herbage U گیاه
plants U گیاه
herbs U گیاه
herb U گیاه
plant U گیاه
greenstuff U گیاه
vegetable U گیاه
lungwort U شش گیاه
yearling U گیاه یک ساله
lithophyte U گیاه سنگ زی
herbivorous U گیاه خواری
lemon grass U گور گیاه
herbicide U موادسمی ضد گیاه
houseplant U گیاه خانگی
houseplants U گیاه خانگی
plant U گیاه نهال
plants U گیاه نهال
mandragora U مهر گیاه
herbalist U گیاه شناس
herbalists U گیاه شناس
cutting U قلمه گیاه
aromatic U گیاه خوشبو
legumen U گیاه خوردنی
azalea U گیاه ازالیه
xerophyte U گیاه خشک زی
herbivore U گیاه خوار
herbicides U موادسمی ضد گیاه
hybrid U گیاه پیوندی
cranesbill U گیاه شمعدانی
epiphyte U گیاه هوازی
aerophyte U گیاه هوازی
acotyledon U گیاه بی لپه
cullion U گیاه ثعلب
green meat U گیاه خوراکی
groundling U گیاه زمینی
crucifer U گیاه چلیپایی
herbal U گیاه نامه
facets U سطح گیاه
agaric U گیاه قارچی
air plant U گیاه هواخوریاهواروی
decumbent U گیاه خزنده
club moss U گیاه کبریت
castor oil plant U گیاه کرچک
exogen U گیاه برون رو
fig marigold U گیاه نیمروز
bidental U گیاه دوساله
flowerer U گیاه گل دهنده
forb U گیاه بوته
fuzz ball U گیاه قارچی
geophyte U گیاه خاکی
facet U سطح گیاه
gymnosperm U گیاه بازدانه
herbivora U گیاه خواران
herborist U گیاه فروش
herborist U گیاه شناس
herby U گیاه دار
sheaf U دسته گل یا گیاه
honey dew U شهد گیاه
herbist U گیاه فروش
botany U گیاه شناسی
hedysarum U گیاه ترنجبین
Aborigine گیاه بومی
ornamental U گیاه ارایشی
vegetative U گیاه پرور
herbary U گیاه زار
herbary U باغ گیاه
botanists U گیاه شناس
botanist U گیاه شناس
herbiferous U گیاه دار
herbiferous U گیاه اور
hydrophyte U گیاه ابزی
mandrake U مردم گیاه
plant food U غذای گیاه
fungus U گیاه قارچی
ratoon U جوانه گیاه
saxifrage U گیاه سنگروی
to water something U آب دادن [گیاه]
phanerogam U گیاه تخمدار
seed plant U بذر گیاه
undergrowth U زیر گیاه
sensitive plant U گیاه حساس
the stem of a plant U ساقه گیاه
vegetive U گیاه پرور
overgrown with plants U پوشیده از گیاه
overgrown with plants U گیاه پوش
orchis U گیاه ثعلب
oceanophyte U گیاه دریایی
phanerogam U گیاه گلدار
podophyllum U مهر گیاه
polycotylledon U گیاه چندلپه
phytosphere U گیاه- کره
phytosphere U گیاه- سپهر
turnsole U گیاه تورنسل
phytophagous U گیاه خوار
phytology U گیاه شناسی
phytogenic U گیاه زاد
grafts U گیاه پیوندی
grafts U پیوند گیاه
grafted U گیاه پیوندی
grafted U پیوند گیاه
graft U گیاه پیوندی
graft U پیوند گیاه
ramie U الیاف گیاه
crytogam U گیاه گمزاد
nicotiana U گیاه توتون
milk weed U گیاه پادزهر
milk weed U شیر گیاه
waterweed U گیاه ابزی
mucilage U لزوجت گیاه
husbands U گیاه پرطاقت
monocotyledon U گیاه تک لپه
manragora U مردم گیاه
musk root U گیاه مشکین
husband U گیاه پرطاقت
manragora U مهر گیاه
mandrake U مهر گیاه
sweet rush U گور گیاه
mimosa U گیاه حساس
microphyte U گیاه خرد
botanize U گیاه جمع کردن
herborization U جمع اوری گیاه
vegetarians U گیاه خوار گیاهخواری
tangelo نارنگی [گیاه شناسی]
botany U کتاب گیاه شناسی
star grass U هر نوع گیاه گل ستارهای
endogen U گیاه درون روییده
climber U گیاه نیلوفری یابالارو
botanist U متخصص گیاه شناسی
botanists U متخصص گیاه شناسی
vegetarian U گیاه خوار گیاهخواری
vegetarianism U گیاه خوار گیاهخواری
cryptogam U گیاه نهان زاد
cryptogamy U حالت گیاه گمزاد
sunflowers U گیاه افتاب گرا
sunflower U گیاه افتاب گرا
humus U خاک گیاه دار
cormophyte U گیاه ساقه دار
rareripe U میوه یا گیاه زود رس
pulvinus U بالشتک ساقه گیاه
herborize U گیاه جمع کردن
cycas U گیاه از خانواده سیکاس
aquatic U جانور یا گیاه ابزی
herborize U جستجوی گیاه کردن
tropicopolitan U گیاه یا جانور گرمسیری
hybridize U گیاه پیوندی باراوردن
cypress U سرو [درخت سرو] [گیاه شناسی]
botanical terms U اصطلاحات گیاه شناسی
Plantago major U بارهنگ [گیاه شناسی]
broadleaf plantain U بارهنگ [گیاه شناسی]
fly trap U گیاه حشره گیر
greater plantain U بارهنگ [گیاه شناسی]
foxtail lily U نوعی گیاه بادوام
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com