English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 110 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
to pulp coffee beans U دانههای قهوه را مغز کن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
pulper U اسبابی که دانههای قهوه رابان مغز می کنند
coffee mills U دستگاهی که با آن دانههای قهوه را آرد میکنند
Other Matches
storage granules U دانههای اندوزش
rice U دانههای برنج
prayer beads U دانههای تسبیح
measles U دانههای سرخک
oaten U مرکب از دانههای جو
nissl granules U دانههای نیسل
granular U دارای دانههای ریز
catenary U چون دانههای زنجیر
chromogen U دانههای رنگی گیاهان
beads U دانههای حاصل ازجوشکاری
bead U دانههای حاصل ازجوشکاری
globular seeds U دانههای گوی سان
moniliform U مثل دانههای تسبیح
pruinose U پوشیده از دانههای سفیدمانندژاله
granular snow U برف سفت با دانههای درشت
beadings U آراستن لباس با دانههای مروارید
beading U آراستن لباس با دانههای مروارید
superfine U دارای دانههای خیلی ریز
catenate U چون دانههای زنجیر مسلسل کردن
haricot U دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
haricots U دانههای رسیده یانارس لوبیای سبز
hominy grits U ذرت پوست کنده با دانههای متحد الشکل
blizzard U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
blizzards U باد تند و سردی که همراه ان دانههای برف باشد
needle bath U شستشو در زیر ابی که با دانههای خیلی ریز بر تن میریزد
granulation U شکل و اندازه دانههای خرج نوع حبه باروت
wed thickness U حداقل ضخامت یا فاصله بین سطح خارجی و داخلی دانههای خرج
pebrine U یکجور ناخوشی درکرم ابریشم که نشان ان دانههای فلفلی سیاه است
regression rate U سرعت خطی سوختن دانههای سوخت جامد در امتداد عمودبر سطح در نقطه موردنظر
coffeebean U بن قهوه
coffees U قهوه
Brown قهوه ای
coffee قهوه
coffee berry U بن قهوه
coffee pots U کتری قهوه
teahouse U قهوه خانه
white coffee U قهوه با شیر
iced coffee U قهوه سرد
coffee mills U قهوه خرد کن
mocha U قهوه مکا
coffee pots U قهوه جوش
black coffee U قهوه سیاه
coffee pots U قهوه ساز
tea tray U سینی قهوه
coffee pots U قوری قهوه
black coffee U قهوه بی شیر
coffee berry U دانه قهوه
black coffee U قهوه تلخ
coffees U درخت قهوه
coffee U درخت قهوه
tea house U قهوه خانه
coffee roaster U قهوه بوده
percolators U قهوه جوش
percolator U قهوه جوش
coffee grounds U تفاله قهوه
coffee house U قهوه خانه
coffee and milk U شیر قهوه
coffee and milk U قهوه و شیر
coffeepot U قهوه ریز
coffeepot U قهوه جوش
coffeehouse U قهوه خانه
coffeebean U حبه قهوه
coffeebean U دانه قهوه
coffee tree U درخت قهوه
coffee shop U قهوه خانه
Sienna <adj.> <noun> U رنگ قهوه ای سوخته
black coffee U قهوه بدون شیر
decaffeined coffee U قهوه بدون کافئین
dark brown U رنگ قهوه ای تیره
I'd like some coffee. من یه مقدار قهوه میخواهم.
tea shops U نهارخوری قهوه خانه
sepia رنگ قرمز قهوه ای
tea shop U نهارخوری قهوه خانه
coffee roaster U اسباب بودادن قهوه
suntans U قهوه مایل بسرخ
demitasse U فنجان قهوه خوری
durian U درخت قهوه سودانی
suntan U قهوه مایل بسرخ
umber قهوه ای مایل به زرد
brownstone U [ماسه سنگ قهوه ای رنگ]
Rosewood U رنگی میان بنفش و قهوه ای
rust U رنگ قرمز مایل به قهوه ای
To color a room brown. U اتاقی را رنگ قهوه ای زدن
Tan <adj.> <noun> U رنگی میان قهوه ای و کرم
ocher <adj.> <noun> U رنگی میان قهوه ای و زرد
I'd like a cup of coffee, please. لطفا یک فنجان قهوه میخواهم.
kolanut U مغز تلخ قهوه سودانی
slivers U دانههای خرج نیم سوخته بقایای باروت خرج
espresso U نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
cybercafe U نیز قهوه و شیرینی در آن موجود است
espressos U نوعی قهوه که بوسیله فشاربخاراماده میشود
kola U مغز قهوه سودانی درخت کولا
A strong (weak)coffee (tea,etc. ) U قهوه ( چای وغیره ) پررنگ (کم رنگ )
Two coffees please . U لطفا" دو فنجان قهوه بیاورید ( بدهید )
I could do with a cup of coffee. U از یک فنجان قهوه بدم نمی آید
This tie tones in with a brown jacket(coat). U این کروات با کت قهوه ای جور می آید
estaminet U قهوه خانهای که سیگارکشیدن درانجا ازاداست
The coffee is piping hot. U این قهوه خیلی داغ است
irish coffee U قهوه داغ شیرین با ویسکی ایرلندی و کرم
Would you care for a cup of coffee? U آیا دوست دارید یک لیوان قهوه داشته باشید؟
granulary U دان دان دارای دانههای ریز
coffee break U تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
coffee breaks U تعطیل چند دقیقهای کار برای استراحت و صرف قهوه
karakul U کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
kratom U [درختی همیشه بهار و در عین حال برگریز استوایی که از خانواده قهوه است و برگش مصرف داروئی دارد]
tea leaf U برگ چای [از این گیاه جهت تهیه رنگینه قهوه ای یا بژ استفاده می شود و خصوصا در رفوگری جهت تیره تر کردن رنگ های دیگر بکار می رود.]
Turkaman rugs U فرش های ترکمن [اینگونه فرش ها دارای طرح های ساده و هندسی شکل می باشند و غالبا زمینه قرمز یا قهوه ای ته قرمز با لبه ها و نوارهای سفید رنگ بافته می شوند.]
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com