English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 112 (6 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
state university U دانشگاه ایالتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
Master of Arts U صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
Masters of Arts U صاحب درجهای از دانشگاه که اصولا` میتواند در دانشگاه اموزگاری کند
provincial U ایالتی
state hood U ایالتی
statewide U ایالتی
house of assembly U مجلس ایالتی
landesgericht U دادگاه ایالتی
statehouse U مجلس ایالتی
interstates U بین ایالتی
statehouses U مجلس ایالتی
intrastate U درون ایالتی
state prison U زندان ایالتی
state guard U ارتش ایالتی
interstate U بین ایالتی
Capitol U عمارت پارلمان ایالتی
statehouses U مجلس مقننه ایالتی
state guard U نیروی نظامی ایالتی
statehouse U مجلس مقننه ایالتی
statehood U حالت ایالتی داشتن
Goa U ایالتی ساحلی در غرب هندوستان
fcc U شبکههای تلفنی و رسانههای ارتباط جمعی میان ایالتی میباشد
universities U دانشگاه
colleges U دانشگاه
college U دانشگاه
university U دانشگاه
academy دانشگاه
Univ U دانشگاه
senior technical college U دانشگاه فناوری
staff college U دانشگاه جنگ
state university U دانشگاه دولتی
college of [music, technology,...] U دانشگاه فناوری
University of Applied Sciences [UAS] U دانشگاه فناوری
academy U دانشگاه هنر
the institution of a universit U تاسیس دانشگاه
technical university U دانشگاه فنی
polytechnic U دانشگاه فناوری
academical U دانشجوی دانشگاه
presidents U رئیس دانشگاه
Chancellor U رئیس دانشگاه
Chancellors U رئیس دانشگاه
president U رئیس دانشگاه
academies U دانشگاه اموزشگاه
vice-chancellor U معاون رئیس دانشگاه
semester U دوره 61 هفتهای دانشگاه
oxonian U وابسته به دانشگاه اکسفورد
chairs U کرسی استادی در دانشگاه
proctor U مدیر اجرایی دانشگاه
war college U دانشگاه عالی جنگ
vice chancellor U معاون رئیس دانشگاه
semesters U دوره 61 هفتهای دانشگاه
vice-chancellors U معاون رئیس دانشگاه
chairing U کرسی استادی در دانشگاه
matriculant U قبول شده در دانشگاه
rectors U رئیس دانشگاه رهبر
chair U کرسی استادی در دانشگاه
extramural U مربوط به خارج از دانشگاه
chaired U کرسی استادی در دانشگاه
rector U رئیس دانشگاه رهبر
matriculated U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculate U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
alma mater U سرود رسمی مدرسه یا دانشگاه
matriculating U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
As a university professor , his performance stank. U طرف گند زد به هر چه استاد دانشگاه !
matriculation U دخول یا نام نویسی در دانشگاه
matriculation U امتحان ورودی دانشگاه کنکور
He was not admitted to the university. U اورا به دانشگاه راه ندادند
He is majoring in mathematic at the university. U در دانشگاه رشته ریاضیات می هواند
matriculates U در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
send down U دانشجویی را از دانشگاه بیرون کردن
academic costume U لباس رسمی استادی دانشگاه
donnish U وابسته به یا همانند استاد دانشگاه
in the schools U مشغول دادن امتحانات دانشگاه
academicals U لباس رسمی استادی دانشگاه
faculty U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
mattriculation U نام نویسی دردانشکده یا دانشگاه
spring practice U دوره تمرینهای بهاری دانشگاه
faculties U استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
general staff college U دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
command and general staff college U دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
sixth forms U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
chancellory U رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
chancellery U رتبه و مقام صدراعظم یا رئیس دانشگاه
berkeley unix U گونهای از UNIX که توسط دانشگاه کالیفرنیا
ox man U کسیکه در دانشگاه OXFORDپرورش یافته است
underclassman U شاگرد سالهای اول و دوم دانشگاه
school and college ability test آزمون توانایی تحصیل درمدرسه و دانشگاه
varsity U تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
sixth form U دورهی آماده سازی برای دانشگاه
prep schools U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
prep school U دبیرستان آمادگی برای ورود به دانشگاه
upper classes U وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
matriculate U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
upper class U وابسته به کلاسهای بالای دانشگاه و دبیرستان زبرپایه
matriculates U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
advisee U کسی که از مشاور در مدرسه یا دانشگاه کمک می گیرد
academia U حیطه ای از فعالیت ها و کار مرتبط با تحصیل در دانشگاه
great go U امتحان نهایی در دانشگاه برای گرفتن درجه
jayvee U عضو تازه کار تیم ورزشی دانشگاه
matriculating U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
poll degree U درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
school doctor U استاد دانشگاه یا اموزشگاه الهیات در قرنهای میانه
matriculated U در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
he went out in the poll U امتحان دانشگاه را گذراندولی امتیاز ویژهای نگرفت
matricular U وابسته بصورت اعضای یک انجمن یا دانش جویان دانشگاه
upperclassman U کسیکه در کلاسهای عالی دانشگاه یا دبیرستان درس میخواند
O level U آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
O levels U آزمون پایان دبیرستان و ورود به دانشگاه در سطح عادی
university extension U تعمیم مزایای دانشگاه بدانش جویانی که دردانشگاه اقامت ندارند
bachelors U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
bachelor U مردیا زنی که بگرفتن اولین درجهء علمی دانشگاه نائل میشود
campus environment U محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com