Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 121 (4 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
freshman
U
دانشجوی سال اول دانشکده
freshmen
U
دانشجوی سال اول دانشکده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
fresher
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
freshers
U
نواموزدانشکده یادانشگاه دانشجوی نخستین سال دانشکده یادانشگا
cadet
U
دانشجوی دانشکده افسری
cadets
U
دانشجوی دانشکده افسری
junior
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
juniors
U
دانشجوی سال سوم دانشکده یا دبیرستان
gymnasiast
U
دانشجوی دانشکده یاگیمنازدرالمان یاکشورهای دیگر
midshipman
U
افسر پایین رتبه نیروی دریایی دانشجوی سال دوم دانشکده دریایی
Other Matches
medico
U
دانشجوی طب
kiwi
U
دانشجوی هوانوردی
academical
U
دانشجوی دانشگاه
kiwis
U
دانشجوی هوانوردی
flying cadet
U
دانشجوی هوایی
cadet
U
دانشجوی نظامی
cadets
U
دانشجوی نظامی
freshmen
U
دانشجوی سال اول
agriculturalist
U
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
sophomore
U
دانشجوی سال دوم
sophomores
U
دانشجوی سال دوم
junior
U
دانشجوی سال سوم
juniors
U
دانشجوی سال سوم
graduate student
U
دانشجوی بعد از لیسانس
undergraduate
U
دانشجوی دوره لیسانس
freshman
U
دانشجوی سال اول
agriculturist
U
دانشجوی دانشکدهء کشاورزی
undergraduates
U
دانشجوی دوره لیسانس
hebraist
U
دانشجوی زبان عبری
students
U
دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
student
U
دانشجوی دورههای تخصصی نظامی
plebe
U
دانشجوی سال اول نیروی دریایی
midshipman
U
دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
plebeian
U
دانشجوی سال اول نیروی دریایی
plebeians
U
دانشجوی سال اول نیروی دریایی
middy
U
دانشجوی سال دوم نیروی دریایی
academist
U
عضو فرهنگستان فارغ التحصیل یا دانشجوی اکادمی
student teacher
U
شاگرو دانشسرای عالی دانشجوی تعلیم وتربیت
pleb
U
خشن ورذل دانشجوی سال اول نیروی دریایی
rushee
U
دانشجوی داوطلب شرکت درشبانه روزی پسرانه ودخترانه
salutatorian
U
دانشجوی ایراد کننده نطق افتتاحیه جشن فارغ التحصیلی
humanist
U
دانشجوی رشته انسانیت یا ادبیات و اثار باستانی یونان و روم
school
U
دانشکده
schools
U
دانشکده
faculty of law
U
دانشکده حقوق
provost
U
نافم دانشکده
bursars
U
گنجور دانشکده
collegial
U
مربوط به دانشکده
technical colleges
U
دانشکده فنی
collegian
U
عضو دانشکده
provosts
U
نافم دانشکده
state college
U
دانشکده دولتی
military college
U
دانشکده افسری
polytechnical
U
دانشکده صنعتی
medical college
U
دانشکده پزشکی
bursar
U
گنجور دانشکده
lawfaculty
U
دانشکده حقوق
school of law
U
دانشکده حقوق
law faculty
U
دانشکده حقوق
technical college
U
دانشکده فنی
intercollegiate
U
بین دانشکده ها
polytechnic
U
دانشکده صنعتی
polytechnics
U
دانشکده صنعتی
medical college
U
دانشکده طبی
student of law
U
شاگرد دانشکده حقوق
mattriculation
U
دخول در دانشکده یادانشگاه
gaudyday
U
روزمهمانی دانشکده روزشادی
professors
U
معلم دبیرستان یا دانشکده
professor
U
معلم دبیرستان یا دانشکده
principal
U
رئیس دانشکده یا دبیرستان
principals
U
رئیس دانشکده یا دبیرستان
medical
U
دانشکده پزشکی سرپزشک
faculties
U
اولیای مدرسه دانشکده
faculties
U
نیروی ذهنی دانشکده
academian
U
عضو دانشکده یادانشگاه
faculty
U
اولیای مدرسه دانشکده
faculty
U
نیروی ذهنی دانشکده
deanship
U
مقام ریاست دانشکده یا کلیسا
matriculating
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
faculties
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
matriculating
U
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
matriculates
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculates
U
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
mortar board
U
کلاه چتر گوش دانشکده
junior college
U
دانشکده مقدماتی تا دو ساله اموزشکده
matriculated
U
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
faculty
U
استادان دانشکده یا دانشگاه استعداد
trencher cap
U
کلاه چهار گوش دانشکده
matriculate
U
در دانشکده یادانشگاه پذیرفته شدن
rectorate
U
مقام ریاست دانشکده یااموزشگاه
matriculate
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
matriculated
U
در دانشکده یا دانشگاه پذیرفته شدن
presentation day
U
روز دادن درجات در دانشکده
non collegiate
U
در باب شاگردی گفته میشود بی دانشکده
major seminary
U
دانشکده علوم روحانی جماعت کاتولیک
varsity
U
تیم اول دانشگاه یا دانشکده دانشگاهی
eton
U
دانشکده ایتون درانگلستان برای پسران
dons
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
general staff college
U
دانشکده فرماندهی و ستاد دانشگاه جنگ
command and general staff college
U
دانشکده فرماندهی وستاد دانشگاه جنگ
donning
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
proms
U
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
don
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
donned
U
رئیس یا استاد یا عضو دانشکده پوشیدن
prom
U
مجلس رقص رسمی دبیرستان یا دانشکده
campuses
U
زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
campus
U
زمین دانشکده ومحوطه کالج پردیزه
colleger
U
دانشجویی که ازبنگاه خیریه دانشکده بهرمند میشود
matriculating
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
caddying
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
matriculates
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
caddies
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
matriculate
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
caddied
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
caddie
U
دانش اموز دانشکده افسری پسر کهتر
intrant
U
کسی که وارد انجمن یا دانشکده یامقامی میشود
matriculated
U
در دفتر دانشگاه یا دانشکده نام نویسی کردن
valedictorian
U
دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
valedictorians
U
دانشجوی ممتاز فارغ التحصیل که خطابه جشن فارغ التحصیلی را میخواند
dramatics
U
کارهای هنری وخارج ازبرنامه دبیرستان و دانشکده روش نمایش
rah rah
U
دارای روحیه دانشجویی شعار دهنده برای دانشکده هورا هورا گفتن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com