English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 102 (7 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
exterminator U دافع حشرات
exterminators U دافع حشرات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
insecta U حشرات
dipteron U حشرات دوبال
disinfestation U دفع حشرات
stinger U نیش حشرات
entomotomy U تشریح حشرات
moth U حشرات موذی
moths U حشرات موذی
insectifuge U دفع حشرات
insect vectors U حشرات بیماری زا
flyblow U نوزاد حشرات ومگس
insectile U در معرض هجوم حشرات
disinfestant U ماده کشنده حشرات
elytron U قاب یا بال حشرات
elytrum U قاب یا بال حشرات
holometabolism U دگردیسی کامل حشرات
neuroptera U حشرات عصبی الجناح
insect vectors U حشرات ناقل بیماری
nabidae U خانواده کک و ساس و حشرات
homopteran U حشرات نیم بال
nabid U خانواده کک و ساس و حشرات
gressorial U وابسته به حشرات دونده
chrysalises U شفیره حشرات جوانه
verminous U پر از حشرات یا جانوران موذی
flyblown U الوده بتخم حشرات
chrysalis U شفیره حشرات جوانه
hydragogue U دافع اب
repulsive U دافع
dejectory U دافع
repellent U دافع
expulsive U دافع
repellents U دافع
ejaculatory U دافع
eductor U دافع
waterproof U دافع اب
waterproofed U دافع اب
repeller U دافع
loathsome U دافع
waterproofs U دافع اب
water repellent U دافع اب
water proof U دافع اب
propulsive U دافع
preclusive U دافع
disinfest U حشرات موذی را دفع نمودن
biocid U قاطع حیات کشنده حشرات
vermin U جانور افت حشرات موذی
lygus bug U انواع حشرات کوچک مکنده
muzzle brake U دافع دهانه
preventively U بطور دافع
recoil system U سیستم دافع
recoil cylinder U استوانه دافع
bechic U دافع سرفه
forbidding U دافع ناخوانده
buffer body U بدنه دافع
icteric U دافع یرقان
self repelling U دافع همدیگر
bombproof U دافع بمب
smudging U ایجاد دود برای دفع حشرات
leafhopper U انواع حشرات ازراسته نیم بالان
verminate U تولید حشرات یا جانوران موذی کردن
flies blow meat U حشرات روی گوشت تخم میگذارند
smudge U ایجاد دود برای دفع حشرات
smudged U ایجاد دود برای دفع حشرات
smudges U ایجاد دود برای دفع حشرات
dactylus U بند یا مفصل بزرگ پای حشرات
haustellum U الت مکنده حشرات یاسخت پوستان
loathful U دافع بیرغبت سازنده
recoil system U دستگاه دافع توپ
repulsively U بطور زننده یا دافع
larvicide U دافع کرم حشره
antasthmatic U دافع تنگی نفس
expellant U خارج کننده دافع
expellent U خارج کننده دافع
acopic U دافع خستگی و کوفتگی
buffer U دافع اطاق خرج
ischuretic U دافع حبس پول
forewing U هریک از دوبال جلو حشرات چهار بال
acetabulum U محل اتصال پای حشرات ببدن لولهء
paedogenesis U تولید مثل بوسیله نوزاد حشرات یا شفیره
rejecter U دافع دستگاه دفع پارازیت
rejector U دافع دستگاه دفع پارازیت
sledge U کشوی عاید و دافع توپ
sledges U کشوی عاید و دافع توپ
fungicides U ماده دافع یا نابودکننده قارچ
fungicide U ماده دافع یا نابودکننده قارچ
imshi U فروارده نفتی که برای راندن مگس و حشرات دیگربکارمیبرند
muzzle bell U دافع دهانه شیپوری لوله توپ
muzzle compensator U دافع دهانه لوله توپ یا تفنگ
sleigh U درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
sleighs U درشکه برقی دستگاه کشوی عاید و دافع
emunctory U مربوط به پاک کردن بینی عضو دافع فضولات بدن
haustellate U دارای الت مکنده مربوط به حشرات مکنده مساعد برای مکیدن
buffer chamber U جان لوله محفظه ضربت گیر محفظه دافع
deodorants U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
anthelmintic U دافع کرم روده مربوط بداروی ضد کرم
deodorant U برطرف کننده بوی بد ماده دافع بوی بد
it is proof against cold U سرما در ان کارگر نسیت دافع سرما است
oil buffer U ضربت گیر روغنی یا دافع روغنی
weedicide U علف کش داروی دافع علف هرز
insecticidal U دافع حشره مربوط به حشره کشی
gun slide U دستگاه سرسره کشو توپ دستگاه کشوی عاید و دافع توپ
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com