Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 172 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
whodunit
U
داستان پلیسی
whodunits
U
داستان پلیسی
whodunnits
U
داستان پلیسی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
whodunits
U
فیلم پلیسی رمان پلیسی
whodunit
U
فیلم پلیسی رمان پلیسی
whodunnits
U
فیلم پلیسی رمان پلیسی
this story is improbable
U
این داستان راست نمینماید این داستان بعید بنظر میرسد
police states
U
حکومت پلیسی
standing light
U
چراغ پلیسی
police state
U
حکومت پلیسی
cloak and dagger
U
شبیه نمایشنامه پلیسی
cloak-and-dagger
U
شبیه نمایشنامه پلیسی
bracelets
[humor]
U
دست بند
[پلیسی]
handcuffs
U
دست بند
[پلیسی]
darbies
[colloq.]
U
دست بند
[پلیسی]
manacles
U
دست بند
[پلیسی]
chinkers
[colloq.]
U
دست بند
[پلیسی]
anecdotage
U
داستان
novella
U
داستان
marchen
U
داستان
fable
U
داستان
story
U
داستان
conte
U
داستان
apologue
U
داستان
fables
U
داستان
tale
U
داستان
tales
U
داستان
short story
داستان کوتاه
short stories
U
داستان کوتاه
novelette
U
داستان کوتاه
novelettes
U
داستان کوتاه
storyteller
U
داستان سرا
storytellers
U
داستان سرا
narrator
U
گوینده داستان
narrators
U
گوینده داستان
narration
U
داستان داستانسرایی
decameron
U
داستان نامه
episode
U
داستان فرعی
episodes
U
داستان فرعی
an iliad of woes
U
داستان بدبختبی
an interesting story
U
داستان با مزه
in a narrative style
U
بسبک داستان
to invent stories
U
داستان ساختن
novelet
U
داستان کوتاه
storybook
U
داستان نامه
underplot
U
داستان فرعی
fairy tale
U
داستان جن و پری
fairy tales
U
داستان جن و پری
to spin yarns
U
داستان ساختن
conte
U
داستان کوتاه
epitasis
U
حداعلای داستان
fictionist
U
داستان نویس
hermitically
U
هلوان داستان
storybook
U
کتاب داستان
flashbacks
U
بازگوی داستان
flashback
U
بازگوی داستان
hero
U
پهلوان داستان
heroes
U
پهلوان داستان
fiction
U
داستان اختراع
fictions
U
داستان اختراع
parable
U
داستان اخلاقی
parables
U
داستان اخلاقی
catastrophe
U
عاقبت داستان
novels
U
کتاب داستان
narrative
U
داستان داستانسرایی
novel
U
کتاب داستان
narratives
U
داستان داستانسرایی
catastrophes
U
عاقبت داستان
make-up
U
داستان ساختگی
fairy tale
U
داستان باور نکردنی
sob stories
U
داستان گریه اور
catastrophical
U
مربوط به عاقبت داستان
invention of a false story
U
جعل داستان دروغی
sob story
<idiom>
U
داستان اشک آور
story
U
اشکوب داستان گفتن
fictionize
U
داستان سرایی کردن
fictionize
U
بصورت داستان دراوردن
sob story
U
داستان گریه اور
novelistic
U
وابسته به داستان و رمان
novelize
U
بشکل داستان در اوردن
story recall test
U
ازمون یاداوری داستان
serialist
U
داستان نویس سریال
ruise
U
شایعات داستان ساختگی
fairy tales
U
داستان باور نکردنی
story
U
بصورت داستان در اوردن
fictionalizing
U
داستان سرایی کردن
fictionalising
U
داستان سرایی کردن
That's not so!
U
داستان اینطوری نیست!
personage
U
شخصیت بازیگران داستان
fictionalize
U
بصورت داستان دراوردن
personages
U
شخصیت بازیگران داستان
fictionalize
U
داستان سرایی کردن
fictionalized
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalized
U
داستان سرایی کردن
fictionalizes
U
بصورت داستان دراوردن
cliff-hanger
U
مطلب یا داستان جالب
science fiction
U
داستان تخیلی علمی
fictionalizing
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalising
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalises
U
داستان سرایی کردن
anecdotal evidence
U
شواهد داستان گونه
donnee
U
موضوع داستان یا درام
fictionalised
U
بصورت داستان دراوردن
fictionalizes
U
داستان سرایی کردن
cliff-hangers
U
مطلب یا داستان جالب
fictionalised
U
داستان سرایی کردن
fictionalises
U
بصورت داستان دراوردن
cliff hanger
U
مطلب یا داستان جالب
yarns
U
الیاف داستان افسانه امیز
yarn
U
الیاف داستان افسانه امیز
heroine
U
زنی که قهرمان داستان باشد
characters
U
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
character
U
شخصیتهای نمایش یا داستان نوشتن
heroines
U
زنی که قهرمان داستان باشد
cartoons
U
تصویر مضحک داستان مصور
lay
U
تخم گذاردن داستان منظوم
lays
U
تخم گذاردن داستان منظوم
tract
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
tracts
U
داستان یانمایشنامه ویاحوادث مسلسل
heroically
U
زنی که قهرمان داستان باشد
cartoon
U
تصویر مضحک داستان مصور
What's behind all this?
U
معنی این داستان چه است؟
to be back to square one
<idiom>
U
دوباره به اول داستان رسیدن
The scene of the nover is laid in scotland.
U
صحنه داستان دراسکاتلند است
pastorale
U
شعرویاموسیقی روستایی داستان شبانی
make up
U
ساختمان یاحالت داستان ساختگی
make a picture story test
آزمون داستان سازی مصور
iliad
U
داستان حماسی منسوب به هومر
romance
U
کتاب رمان داستان عاشقانه
romances
U
کتاب رمان داستان عاشقانه
folktale
U
افسانههای قومی واجدادی داستان ملی
That story is as old as the hills.
U
داستان خیلی طول و دراز است.
cycled
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
That's another story.
U
این داستان
[قضیه]
دیگری است.
cycle
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
this play does not stage well
U
این داستان خوب در نمایش در نمیاید
skald
U
شاعر قدیمی اسکاندیناوی داستان نویس
cock-and-bull story
U
داستان جعلی برای تعریف ازخود
The whole story was faked up .
U
تمام داستان قلابی وساختگه بود
cock and bull story
U
داستان جعلی برای تعریف ازخود
cycles
U
سیکل یک سری داستان درباره یک موضوع
cock-and-bull stories
U
داستان جعلی برای تعریف ازخود
Her sad story moved us to tears.
U
داستان غم انگیزش همه ما را بگریه انداخت
The moral of the story is that …
U
نتیجه اخلاقی این داستان اینست که ...
subplot
U
داستان یا موضوع فرعی وتبعی رمان یانمایشنامه
achilles
اشیل یا اخلیوس قهرمان داستان ایلیاد هومر
The moral point of this story is that…
U
مقصود از این کتاب داستان درواقع اینست که ...
rhapsodies
U
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
rhapsody
U
اشعار حماسی مخصوص نقالان و داستان گویان شعررزمی
pick wickian
U
شبیه پیکویک قهرمان داستان نگارش چارلز دیکنز
roman a clef
U
داستان واقعی که نام شخصیتهای ان بطور ناشناس برده شده
sikt
U
قطعه خوش مزه داستان مضحک کاباره هاونمایشهای واریته
agamemnon
U
اگاممنون پادشاه مایسنا که منازعهء او با اشیل مقدمهء داستان حماسی ایلیاد است
follow up
U
تعقیب کردن دنباله داستان را شرح دادن تماس با بیمارپس ازتشخیص یا درمان
Let me back up and explain how ...
U
به من اجازه بدهید از اول داستان در گذشته شروع بکنم و توضیح بدهم که چطور ...
What followed was the usual recital of the wife and children he had to support.
U
سپس داستان منتج شد به بهانه مرسوم زن و بچه ها که او
[مرد]
باید از آنها حمایت بکند.
dramatic monologue
U
نوعی داستان نمایشی که دران یکنفر بتنهایی فاهر میشودوبا متکلم وحده است
the story is probale
U
این داستان راست مینماید این حکایت احتمال داردراست باشد
name part
U
بازی کننده نمایش که نامش را روی داستان نمایش می گذارند
narrate
U
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrated
U
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrating
U
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
narrates
U
داستانی را تعریف کردن داستان سرایی کردن
romanticizing
U
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticizes
U
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticized
U
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticize
U
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticising
U
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticises
U
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
romanticised
U
بصورت خیالی دراوردن داستان خیالی نوشتن
Once upon a time .
U
یکی بود یکی نبود ( د رآغاز داستان )
graustark
U
سر زمین خیالی داستان خیالی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com