Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
rodenticide
U
دارو یا عامل کشنده جانوران جونده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
resolutive
U
دارو یا عامل گدازنده
dose rate
U
نواخت جذب دارو میزان جذب دارو مقدار اثر دارو
colony
U
گروهی از جانوران یا گیاهان یا جانوران تک سلولی هم نوع که با هم زندگی یا رشد می کنند
[زیست شناسی]
rodential
U
جونده
masticator
U
جونده
gnawing
U
جونده
gnawer
U
جونده
rodents
U
جانور جونده
rodent
U
جانور جونده
dosages
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
dosage
U
مقدار معینی از یک دارو مقدار دوز یک خوراک دارو
lagomorph
U
پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
lagomorphous
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
lagomorpha
U
پستانداران جونده دارای دوردیف دندان
lagomorphic
U
وابسته به پستانداران جونده دو ردیف دندانی
cyanogen agent
U
عامل لخته کننده خون عامل شیمیایی سیانوژن
reserved character
U
حرف مخصوص درسیستم عامل یا حرفی که تابع خاصی برای کنترل سیستم عامل داردوبرای مصارف دیگربه کارنمیرود
actuator
U
محرک بازوی عامل مکانیسم عامل
capital intensive goods
U
کالاهایی که سهم عامل سرمایه در انها بیش از سهم عامل کار یا سایر عوامل تولید است
derived demand
U
تقاضابرای یک عامل تولید که خوداز تقاضا برای کالایی که ان عامل تولید در ان بکار میرودناشی میشود .
shell
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shelling
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
shells
U
نرم افزار واسط بین کاربر و سیستم عامل , معمولاگ برای اینکه سیستم عامل دوستانه تر وساده تر شود
gopher
U
لاک پشت نقب زن نوعی جونده نقب زن امریکایی
class a agent officer
U
افسر عامل پرداخت حقوق وجیره نقدی افسر عامل
blood agent
U
عامل شیمیایی لخته کننده خون عامل ضدحرکت خون
piggybacks
U
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
piggyback
U
سیستم عامل که از سوی سیستم عامل دیگر اجرا میشود
enticing
U
کشنده
deadly
U
کشنده
death ful
U
کشنده
tracker
U
کشنده
alluring
U
کشنده
trackers
U
کشنده
tensioner
U
کشنده
suicidal
U
کشنده
murderous
U
کشنده
puller
U
کشنده
killers
U
کشنده
attractive
U
کشنده
killer
U
کشنده
lethiferous
U
کشنده
murderers
U
کشنده
murderer
U
کشنده
deadlier
U
کشنده
perishing
U
کشنده
deadliest
U
کشنده
pestilent
U
کشنده
inviting
U
کشنده
tractive
U
کشنده
delineator
U
کشنده
assassinator
U
کشنده
prepossessing
U
کشنده
deathy
U
کشنده
drainer
U
اب کشنده
tensor
U
کشنده
sorbent
U
کشنده
lethal
U
کشنده
mortal
U
کشنده
mortals
U
کشنده
pernicious
U
کشنده
inhalant
U
بو کشنده
fatal
U
کشنده
plotters
U
کشنده
plotter
U
کشنده
EXE file
U
در یک سیستم عامل مشخصه سه حرفی نام فایل که بیان میکند فایل حاوی داده دودویی برنامه است . فایل مستقیم از طریق سیستم عامل قابل اجراست
nonlethal
U
غیر کشنده
killing
U
کشنده دلربا
ovicidal
U
کشنده تخم
tractive effort
U
نیروی کشنده
death blow
U
ضربت کشنده
mortally
U
بطور کشنده
killer whales
U
وال کشنده
killer whale
U
وال کشنده
pestilently
U
بطور کشنده
killings
U
کشنده دلربا
dragman
U
میکشد کشنده
lancinating
U
تیر کشنده
herbicidal
U
کشنده گیاهان
inhaul
U
به داخل کشنده
howling
U
زوزه کشنده
introversive
U
بدرون کشنده
introvertive
U
بدرون کشنده
it is mortal to him
U
کشنده اوست
howling
U
جیغ کشنده
drawers
U
کشنده برات یا چک
hauling part
U
قسمت کشنده
drum plotter
U
کشنده طبله
stertorous
U
خرناس کشنده
lethality
U
کشنده بودن
fungicidal
U
کشنده قارچ
drawer
U
کشنده برات یا چک
lethal
U
وابسته به مرگ کشنده
pesticides
U
کشنده حشره موذی
ejector
U
پوکه کش بیرون کشنده
pesticide
U
کشنده حشره موذی
invitingly
U
بطور جالب یا کشنده
adducent
U
بداخل کشنده مقرب
downhaul
U
طناب پایین کشنده
disinfestant
U
ماده کشنده حشرات
median lethal dose
U
دوز متوسط کشنده
dead ground
U
اتصال به زمین کشنده
attractively
U
بطور کشنده یا جاذب
nitrogen mustard
U
گاز کشنده خردل
MS DOS
U
سیستم عامل کامپیوترهای شخصی IBM PC که داده ذخیره شده روی دیسک را مدیریت میکند و خروجی و ورودی کاربر را نمایش میدهد.DOS-MS سیستم عامل تک کاربر و تک کار کاره است و توسط واسط خط دستور در کنترل میشود
biocid
U
قاطع حیات کشنده حشرات
boat falls
U
طناب بالا کشنده قایق
adductive
U
استشهادی بسوی محور کشنده
electron withdrawing substituent
U
گروه استخلافی الکترون کشنده
slaughterous
U
مبنی بر خونریزی و کشتار کشنده
raymond hook
U
قلاب بالا کشنده قایق
to cach one's death
U
دچار سرماخوردگی کشنده شدن
faunology
U
جانوران
cures
U
دارو
remedy
U
دارو
medics
U
دارو
pills
U
حب دارو
drugs
U
دارو
drugging
U
دارو
drugged
U
دارو
drug
U
دارو
materia medica
U
دارو
medication
U
دارو
medications
U
دارو
pharmaceutical
U
دارو
medicament
U
دارو
pharmaceuticals
U
دارو
medicines
U
دارو
medicine
U
دارو
medicaments
U
دارو
medicinally
U
با دارو
natural philosophy
U
دارو
puisne judge
U
دارو جز
remedying
U
دارو
cure
U
دارو
cured
U
دارو
pharmaceutic
U
دارو
pill
U
حب دارو
remedies
U
دارو
remedied
U
دارو
caricaturists
U
کشنده تصویرهای مضحک واغراق امیز
It is murder driving on this freeway ( motorway , highway ) .
U
رانندگی دراین بزرگراه کشنده است
caricaturist
U
کشنده تصویرهای مضحک واغراق امیز
faunistic
U
وابسته به جانوران
animal kingdom
U
جهان جانوران
arachnida
U
جانوران عنکبوتی
kit
U
بچه جانوران
kits
U
بچه جانوران
vermin
U
جانوران موذی
acephali
U
جانوران بیسر
zoodvnamics
U
فیزیولوژی جانوران
halobiont
U
جانوران اب شور
menagerie
U
نمایشگاه جانوران
menageries
U
نمایشگاه جانوران
bimana
U
جانوران دودست
faunae
U
مربوط به جانوران
herbivora
U
جانوران علفخوار
animals kingdom
U
جهان جانوران
lights
U
ریه جانوران
implacentalia
U
جانوران بی جفت
invertebrata
U
جانوران بی مهره
zooplankton
U
جانوران شناور
animalist
U
پیکرنمای جانوران
animality
U
زندگی جانوران
faunis
U
الهه جانوران
dosages
U
یک خوراک دارو
calomel
U
کرم دارو
hyssop
U
اشنان دارو
dosage
U
یک خوراک دارو
alkahest
U
نوش دارو
philter
U
مهر دارو
pouch kit
U
جعبه دارو
philtre
U
مهر دارو
pouch kit
U
جای دارو
chemic
U
دارو فروش
dosed
U
یک خوراک دارو
doses
U
مقدار دارو
lungwort
U
سینه دارو
male fern
U
کیل دارو
withdrawal
U
ترک دارو
withdrawals
U
ترک دارو
dosing
U
یک خوراک دارو
dosing
U
مقدار دارو
substance withdrawal
U
ترک دارو
doses
U
یک خوراک دارو
dosed
U
مقدار دارو
troche
U
قرص دارو
muller
U
دارو ساز
cure all
U
نوش دارو
dose
U
یک خوراک دارو
dose
U
مقدار دارو
lanciation
U
سوراخ کردن یا تیر کشیدن دردتیر کشنده
counter check
U
چکی که فقط کشنده چک میتواند ان را از بانک بگیرد
king of beasts
U
پادشان جانوران :شیر
zootaxy
U
طبقه بندی جانوران
oestrum
U
شهوت ومستی جانوران
claw
U
سرپنجه جانوران ناخن
instinct
U
هوش طبیعی جانوران
instincts
U
هوش طبیعی جانوران
wild beasts
U
جانوران وحشی وحوش
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com