Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 177 (8 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
galactopoietic
U
داروی شیرزا
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lactigenic
U
شیرزا
galactopoietic
U
شیرزا
galactogogue
U
شیرزا
exsiccative
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
exsiccant
U
داروی خشکاننده داروی خشکی اور
antimalarial
U
داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
pyretic
U
داروی تب بر
antipyretic
U
داروی تب بر
pulmonic
U
داروی شش
antifebrine
U
داروی تب بر
febrifnge
U
داروی تب بر
allheal
U
داروی هر درد
toxicant
U
داروی سمی
cholagogue
U
داروی زرداب کش
antiparalytic
U
داروی ضدفلج
antimanic ru
U
داروی ضد شیدایی
tickicide
U
داروی کنه کش
nepenthe
U
داروی غمزدا
antidepressive
U
داروی ضد افسردگی
antidepressant
U
داروی ضد افسردگی
stimulant drug
U
داروی محرک
anticonvulsive
U
داروی ضد تشنج
relaxant
U
داروی بیحالی
anesthetic
U
داروی بیحسی
all heal
U
داروی هردرد
roborant
U
داروی نیروبخش
anesthetic
U
داروی بیهوشی
aperient
U
داروی ملین
obstruent
U
داروی قابض
jalap
U
داروی مسهل
eye wash
U
داروی چشم
galenical
U
داروی گیاهی
narcitic
U
داروی مخدر
gossypium
U
داروی فشار
haematogen
U
داروی خون زا
miticide
U
داروی موش کش
pain killer
U
داروی درد کش
digestant
U
داروی گوارنده
ataractic
U
داروی مسکن
psychoactive drug
U
داروی روانگردان
ataraxic
U
داروی مسکن
psoric
U
داروی جرب
bute
U
داروی ضد درد
carminative
U
داروی ضد نفخ
cephalalgic
U
داروی سردرد
corrobrant
U
داروی نیروبخش
liverwort
U
داروی جگر
drug
U
داروی مخدر
nepenthes
U
داروی غمزدا
sedative
U
داروی مسکن
sedatives
U
داروی مسکن
anodyne
U
داروی دردزا
patent medicine
U
داروی اسپسیالیته
drugged
U
داروی مخدر
drugging
U
داروی مخدر
depilatory
U
داروی ازاله مو
drugs
U
داروی مخدر
eyewash
U
داروی چشم
patent medicine
U
داروی اختصاصی
psychedelic
U
داروی توهم زا
antihistamine
U
داروی ضد هیستامین
rubella
U
داروی محمره
wormseed
U
داروی ضد کرم
wormroot
U
داروی ضد کرم
vomitoryt
U
داروی قی اور
downer
U
داروی مسکن
downers
U
داروی مسکن
pep pill
U
داروی انگیزان
patent medicines
U
داروی اختصاصی
patent medicines
U
داروی اسپسیالیته
pep pills
U
داروی انگیزان
anorexic
U
داروی اشتها کم کن
sudatory
U
داروی عرق اور
narcotize
U
داروی مسکن دادن
narcotism
U
اثر داروی مخدر
narcitic
U
داروی خواب اور
anti-histamine
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
odontalgic
U
داروی دندان درد
truth drug
U
داروی کشف حقیقت
tranquilizer
U
داروی تسکین دهنده
anti-histamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
splenetic
U
اسپرزی داروی اسپرز
downer
U
داروی خواب آور
downers
U
داروی خواب آور
antihistamines
U
داروی ضد حساسیت یا آلرژی
permissible dosage
U
میزان داروی مجاز
psychedelic
U
داروی روان گردان
parturifacient
U
داروی درد تند کن
vomitive
U
برگرداننده داروی قی اور
ophthalmic
U
داروی چشم درد
detergents
U
داروی پاک کننده
aphrodisiac
U
داروی مقوی غرایزجنسی
aphrodisiacs
U
داروی مقوی غرایزجنسی
anaesthesia
U
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetic
U
بی حسی داروی بیهوشی
anaesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
anesthetics
U
بی حسی داروی بیهوشی
dope
U
اگاهی داروی مخدر
dopes
U
اگاهی داروی مخدر
restrictive
U
داروی پیش گیر
acopon
U
داروی نیرو بخش
detergent
U
داروی پاک کننده
patent medicines
U
داروی ثبت شده
patent medicine
U
داروی ثبت شده
panacea
U
داروی همه درد
panaceas
U
داروی همه درد
astringent
U
سفت داروی قابض
injection
U
داروی تزریق کردنی
soporific
U
داروی خواب اور
emetic
U
داروی استفراغ اور
emetics
U
داروی استفراغ اور
cure-all
U
داروی همه درد
cure-alls
U
داروی همه درد
overdose
U
داروی بیش از حد لزوم
overdoses
U
داروی بیش از حد لزوم
alleviative
U
داروی تسکین دهنده
ataractic
U
داروی ارام کننده
escharotic
U
داروی سوزاننده یا خشکاننده
elixir of life
U
داروی زندگی بخش
ataraxic
U
داروی ارام کننده
salve
U
داروی تسکین دهنده
haemostatic
U
داروی خون بند
antiphlogistic
U
داروی اماس نشان
elaterium
U
داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
galenical
U
دوای نباتی داروی جالینوسی
vulnerary
U
بهبود دهنده داروی زخم
arcanum
U
راز کیمیاگری داروی سری
to drug somebody
U
به کسی داروی مخدر دادن
toxins
U
ترکیب زهردار داروی سمی
suppressant
U
داروی جلوگیر
[مثال اشتها]
mercurochrome
U
داروی ضدعفونی قرمز رنگ
calefacient
U
داروی گرم کننده گرمی ده
sympathomimetic drug
U
داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
toxin
U
ترکیب زهردار داروی سمی
disinfectant
U
داروی ضد عفونی ماده گندزدا
styptic
U
داروی بند اور خون
agglutinant
U
چسب داروی جوش دهنده
psychomotor stimulant
U
داروی محرک روانی- حرکتی
tonic medicine
U
داروی نیرو بخش یامقوی
sternutator
U
داروی عطسه واشک اور
psychoactive drug
U
داروی فعال کننده روان
hydragogue
U
داروی پیشاب اور یادافع اب
anesthetic
U
داروی بی هوشی بی هوش کننده
herb doctor
U
پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
methadon
U
داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
patent medicines
U
داروی دارای جواز وزارت بهداری
under the counter
U
داروی بدون نسخه وغیر مجاز
kaoline
U
داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
to overdose a patient
U
داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
patent medicine
U
داروی دارای جواز وزارت بهداری
tetanic
U
داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
fly agaric
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly bane
U
یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
lupulin
U
خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
kaolin
U
خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
helleborism
U
معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
placebo
U
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebos
U
دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
dispensary
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
totaquina
U
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
totaquine
U
داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
quassia
U
یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
dispensaries
U
محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
to spray a tree
U
داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine
U
ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
specialty
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
speciality
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
mercurialize
U
جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
specialities
U
کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
weedicide
U
علف کش داروی دافع علف هرز
barbiturate
U
نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
deobstruent
U
مسهل داروی منضج یا مسهل
insecticide
U
حشره کشی داروی حشره کش
insecticides
U
حشره کشی داروی حشره کش
anticoagulant
U
مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com