English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 196 (9 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
relaxant U داروی بیحالی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lackadaisically U از روی بیحالی باوانمود کردن بیحالی
exsiccative U داروی خشکاننده داروی خشکی اوز
exsiccant U داروی خشکاننده داروی خشکی اور
lethargy U بیحالی
inexertion U بیحالی
inertness U بیحالی
hypothymia U بیحالی
oscitation U بیحالی
phlegm U بیحالی
remissness U بیحالی
languidness U بیحالی
nervelessness U بیحالی
listlessness U بیحالی
oscitancy U بیحالی
languishment U بیحالی
pococurantism U بیحالی
languidly U از روی بیحالی
languishingly U از روی بیحالی
paralysis U بیحالی رخوت
torpidity U حالت بیحالی
inertly U ازروی بیحالی یا تنبلی
vacantly U از روی بیحالی و سستی
torpidness U حالت خواب بیحالی
torpidily U حالت خواب بیحالی
antimalarial U داروی مربوط بدرمان مالاریا داروی ضد مالاریا
pulmonic U داروی شش
pyretic U داروی تب بر
antifebrine U داروی تب بر
febrifnge U داروی تب بر
antipyretic U داروی تب بر
gossypium U داروی فشار
carminative U داروی ضد نفخ
cephalalgic U داروی سردرد
bute U داروی ضد درد
ataraxic U داروی مسکن
cholagogue U داروی زرداب کش
corrobrant U داروی نیروبخش
ataractic U داروی مسکن
digestant U داروی گوارنده
eye wash U داروی چشم
galactopoietic U داروی شیرزا
galenical U داروی گیاهی
jalap U داروی مسهل
haematogen U داروی خون زا
nepenthes U داروی غمزدا
liverwort U داروی جگر
miticide U داروی موش کش
narcitic U داروی مخدر
downers U داروی مسکن
pep pill U داروی انگیزان
pep pills U داروی انگیزان
psychedelic U داروی توهم زا
downer U داروی مسکن
anorexic U داروی اشتها کم کن
nepenthe U داروی غمزدا
obstruent U داروی قابض
pain killer U داروی درد کش
psoric U داروی جرب
psychoactive drug U داروی روانگردان
roborant U داروی نیروبخش
stimulant drug U داروی محرک
tickicide U داروی کنه کش
toxicant U داروی سمی
vomitoryt U داروی قی اور
wormroot U داروی ضد کرم
wormseed U داروی ضد کرم
drug U داروی مخدر
anesthetic U داروی بیهوشی
eyewash U داروی چشم
anodyne U داروی دردزا
allheal U داروی هر درد
drugging U داروی مخدر
all heal U داروی هردرد
patent medicine U داروی اسپسیالیته
patent medicine U داروی اختصاصی
sedatives U داروی مسکن
patent medicines U داروی اسپسیالیته
patent medicines U داروی اختصاصی
drugged U داروی مخدر
drugs U داروی مخدر
depilatory U داروی ازاله مو
anesthetic U داروی بیحسی
antidepressive U داروی ضد افسردگی
antimanic ru U داروی ضد شیدایی
aperient U داروی ملین
antiparalytic U داروی ضدفلج
anticonvulsive U داروی ضد تشنج
sedative U داروی مسکن
antidepressant U داروی ضد افسردگی
rubella U داروی محمره
antihistamine U داروی ضد هیستامین
overdose U داروی بیش از حد لزوم
downer U داروی خواب آور
odontalgic U داروی دندان درد
downers U داروی خواب آور
vomitive U برگرداننده داروی قی اور
haemostatic U داروی خون بند
emetic U داروی استفراغ اور
narcotize U داروی مسکن دادن
cure-alls U داروی همه درد
narcotism U اثر داروی مخدر
narcitic U داروی خواب اور
overdoses U داروی بیش از حد لزوم
parturifacient U داروی درد تند کن
permissible dosage U میزان داروی مجاز
sudatory U داروی عرق اور
truth drug U داروی کشف حقیقت
patent medicine U داروی ثبت شده
splenetic U اسپرزی داروی اسپرز
salve U داروی تسکین دهنده
tranquilizer U داروی تسکین دهنده
emetics U داروی استفراغ اور
anti-histamine U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
cure-all U داروی همه درد
anti-histamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
antihistamines U داروی ضد حساسیت یا آلرژی
soporific U داروی خواب اور
patent medicines U داروی ثبت شده
detergent U داروی پاک کننده
acopon U داروی نیرو بخش
alleviative U داروی تسکین دهنده
panaceas U داروی همه درد
panacea U داروی همه درد
ophthalmic U داروی چشم درد
injection U داروی تزریق کردنی
escharotic U داروی سوزاننده یا خشکاننده
elixir of life U داروی زندگی بخش
restrictive U داروی پیش گیر
antiphlogistic U داروی اماس نشان
ataraxic U داروی ارام کننده
astringent U سفت داروی قابض
ataractic U داروی ارام کننده
anaesthetics U بی حسی داروی بیهوشی
anaesthesia U بی حسی داروی بیهوشی
anesthetics U بی حسی داروی بیهوشی
dope U اگاهی داروی مخدر
aphrodisiacs U داروی مقوی غرایزجنسی
dopes U اگاهی داروی مخدر
aphrodisiac U داروی مقوی غرایزجنسی
detergents U داروی پاک کننده
psychedelic U داروی روان گردان
anaesthetic U بی حسی داروی بیهوشی
vulnerary U بهبود دهنده داروی زخم
to drug somebody U به کسی داروی مخدر دادن
arcanum U راز کیمیاگری داروی سری
suppressant U داروی جلوگیر [مثال اشتها]
toxins U ترکیب زهردار داروی سمی
mercurochrome U داروی ضدعفونی قرمز رنگ
psychoactive drug U داروی فعال کننده روان
psychomotor stimulant U داروی محرک روانی- حرکتی
disinfectant U داروی ضد عفونی ماده گندزدا
hydragogue U داروی پیشاب اور یادافع اب
toxin U ترکیب زهردار داروی سمی
sternutator U داروی عطسه واشک اور
styptic U داروی بند اور خون
elaterium U داروی مسهل که ازشیره خرخیارمیسازند
agglutinant U چسب داروی جوش دهنده
sympathomimetic drug U داروی برانگیزنده دستگاه سمپاتیک
galenical U دوای نباتی داروی جالینوسی
anesthetic U داروی بی هوشی بی هوش کننده
calefacient U داروی گرم کننده گرمی ده
tonic medicine U داروی نیرو بخش یامقوی
to overdose a patient U داروی زیادی به بیمار دادن یاخوراندن
kaoline U داروی اسهال بفرمول 9O 2Si 2Al4H
herb doctor U پزشکی که با داروی گیاهی به مداوا میپردازد
methadon U داروی ارام بخش ومخدرومسکن درد
patent medicine U داروی دارای جواز وزارت بهداری
under the counter U داروی بدون نسخه وغیر مجاز
patent medicines U داروی دارای جواز وزارت بهداری
tetanic U داروی ایجاد کننده تشنجات کزازی
fly bane U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly amanita U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
fly agaric U یکجورسماروغ یاقارچ که داروی مگس کش ازان میسازند
dispensaries U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
totaquine U داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
placebos U دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
placebo U دوای مریض راضی کن داروی دل خوش کنک و بی اثر
helleborism U معالجه دیوانگی یاخربق داروی کارکن که ازخربق میسازند
totaquina U داروی ضد مالاریا مرکب ازگنه گنه وترکیبات دیگران
kaolin U خاک چینی داروی اسهال بفرمول 9O2Si 2Al 4H
quassia U یکجور درخت که ازچوب ان داروی تلخی درست میشود
lupulin U خاکه تلخه که بعنوان داروی مسکن استعمال میشود
dispensary U محلی که به تهی دستان داروی رایگان داده میشود
to spray a tree U داروی ویژه بردرختی افشاندن تا انکه میکربهای ان کشته شود
benzocaine U ماده متبلورسفیدی بفرمول 2NO11H9C که بعنوان داروی بیحس کننده موضعی مصرف میشود
speciality U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialty U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
specialities U کالای ویژه داروی ویژه یا اختصاصی اسپسیالیته
mercurialize U جیوه ردن داروی جیوه دار دادن
weedicide U علف کش داروی دافع علف هرز
barbiturate U نمک اسید باربیتوریک مشتقات اسید باربیتوریک که بعنوان داروی مسکن وخواب اورتجویز میشود
deobstruent U مسهل داروی منضج یا مسهل
insecticides U حشره کشی داروی حشره کش
insecticide U حشره کشی داروی حشره کش
anticoagulant U مانع انعقاد خون داروی ضد انعقاد خون
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com