English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
policy holder U دارنده بیمه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
policy holder U دارنده بیمه نامه
Other Matches
valued policy U بیمه نامه دریایی که در ان مبلغ بیمه دقیقا" تعیین و ذکر میشود
self insurance U بیمه شدگی توسط خویشتن بیمه شدن پیش خود
exclusion clause U مادهای از قرارداد بیمه که در ان مواردی که مشمول بیمه نمیگردد ذکر شده است
excess loss cover U بیمه مجدد ان قسمت از زیان که بیش از مقدار بیمه شده قبلی است
continuation clause U مادهای که درقرارداد بیمه ذکر گردیده وبراساس ان قراداد بیمه تمدیدمی گردد
accomodation line قبول یک نوع خطر به وسیله بیمه گزار وقتی با بیمه نامه های دیگری همراه است
open policy U بیمه نامهای که در ان قیمت کالای بیمه شده معین نشده ودر وقت تلف شدن تعیین میشود
policies U بیمه نامه ورقه بیمه
policy U بیمه نامه ورقه بیمه
reassurances U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
reassurance U بیمه اتکایی بیمه ثانوی
c & f U قیمت کالا وهزینه حمل ان بدون بیمه دریایی و تولید کننده پس ازتسلیم کالا به شرکت کشتیرانی و پرداخت هزینه حمل از خودسلب مسئولیت میکند و حق بیمه تا مقصد به عهده خریدار است
holder U دارنده
owner U دارنده
holders U دارنده
owners U دارنده
licensees U دارنده مجوز
licensees U دارنده پروانه
holder U دارنده برات
licensee U دارنده مجوز
This page owner U دارنده این برگه
promulgation U اعلام دارنده
enactive U مقرر دارنده
upholder U نگاه دارنده
bona fide holder U دارنده مجاز
bid holder U دارنده ضمانتنامه
upholders U نگاه دارنده
holder U نگاه دارنده
holders U دارنده برات
holders U نگاه دارنده
licensee U دارنده پروانه
licencee U دارنده پروانه
termor U دارنده حق عمری
stater U افهار دارنده
termor U دارنده حق رقبی
vociferator U اعلام دارنده
licentiate U دارنده پروانه
licencee U دارنده جواز
promulgator U اعلام دارنده
interdictive U باز دارنده
title U دارنده عنوان قهرمانی
loan holder U دارنده سهام وام
titles U دارنده عنوان قهرمانی
stabilisers U ثابت نگه دارنده
having U بدست اوردن دارنده
strait jacket U روپوش باز دارنده
have U بدست اوردن دارنده
strait jackets U روپوش باز دارنده
world record holder U دارنده رکورد جهانی
letterman U دارنده معرفی نامه
key concrete U بتن نگاه دارنده
stabilizer U ثابت نگه دارنده
licensee U صاحب جواز دارنده پروانه
premonitory U تحذیر کننده برحذر دارنده
incarcerator U توقیف کننده نگاه دارنده
mealy mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
mealy-mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
licensees U صاحب جواز دارنده پروانه
annuitant U دریافت دارنده مقرری سالانه
celebrator U نگاه دارنده جشن و عید
rentlen U دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
irredeemable paper money U پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
high goal polo U چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
bondholder U دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
blank endorsement U حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
presentment U ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
cost,insurance,freight and exchange(cif& U بیمه
insurance permium U حق بیمه
aids to trade U بیمه
insurance premium U حق بیمه
insurer, underwriter U بیمه گر
insurance U بیمه
insurance U حق بیمه
assurer U بیمه گر
level premium U حق بیمه
assurances U بیمه
premium U حق بیمه
insurer U بیمه گر
assurance U بیمه
underwriters U بیمه گر
insurers U بیمه گر
underwriter U بیمه گر
premiums U حق بیمه
insurance certificate U بیمه اتکایی
insurance certificate U بیمه مشترک
insurance certificate U گواهی بیمه
premiums U مبلغ بیمه
deductible U فرانشیز بیمه
insurance company U شرکت بیمه
insurance cover U پوشش بیمه
insurance broker U واسطه بیمه
insurance broker U دلال بیمه
health insurance U بیمه تندرستی
health insurance U بیمه بهداشت
assured U بیمه گزار
fire insurance U بیمه حریق
employer's liability insurance company U شرکت بیمه
credit insurance U بیمه اعتبار
health insurance U بیمه بهداشتی
assured U بیمه شده
hull insurance U بیمه بدنه
insurance agent U نماینده بیمه
insurance agent U عامل بیمه
insurable U قابل بیمه
insurable U بیمه کردنی
insurable U بیمه شدنی
insurability U بیمه برداری
industrial insurance U بیمه صنعتی
contingency insurance U بیمه احتیاطی
insurant U بیمه گذار
insured U بیمه گذار
term insurance U بیمه موقت
social insurance U بیمه اجتماعی
reinsurer U بیمه گر اتکائی
to u. a policy of insurance U سند بیمه
insured U بیمه شده
unemployment insurance U بیمه بیکاری
insured U بیمه شونده
liability insurance U بیمه تعهدی
liability insurance U بیمه بدهی
wagering policy U بیمه قماری
coinsurance U بیمه اتکایی
marine insurance U بیمه بحری
marine insurance U بیمه دریایی
premium U وثیقه حق بیمه
premium U مبلغ بیمه
leading insurer U بیمه گر اصلی
joint insurance U بیمه اشتراکی
premiums U وثیقه حق بیمه
old age insurance U بیمه بازنشستگی
pension insurance U بیمه بازنشستگی
reinsurance U بیمه اتکائی
reinsurance U بیمه اتکایی
reinsurance U بیمه مجدد
property insurance U بیمه دارائی
policies U بیمه نامه
policy U بیمه نامه
insured, policy holder U بیمه شده
assurable U بیمه کردنی
insurance policies U سند بیمه
assurer U بیمه کننده
insurance policies U بیمه نامه
insurance policies U قرارداد بیمه
assurance U بیمه عمر
blanket insurance U بیمه کلی
assurances U گستاخی بیمه
insurance U پول بیمه
life insurance U بیمه عمر
actuary U متخصص بیمه
insurance policy U قرارداد بیمه
accident insurance U بیمه تصادفات
national insurance U بیمه ملی
national insurance U بیمه اجتماعی
assurance U گستاخی بیمه
life assurance U بیمه عمر
life assurance U بیمه جان
assuring U بیمه کردن
insurance policy U سند بیمه
assures U بیمه کردن
assure U بیمه کردن
insurance policy U بیمه نامه
accident insurance U بیمه حوادث
actuary U کارشناس بیمه
cargo insurance U بیمه محموله
coinsurance U بیمه مشترک
class d allotment U کسورات بیمه
assurances U بیمه عمر
co insurance U بیمه مشترک
actuaries U کارشناس بیمه
actuaries U متخصص بیمه
insure U بیمه کردن
cargo insurance U بیمه بار
cargo insurance U بیمه محمولات
life insurance U بیمه زندگی
comprehensive insurance U بیمه کامل
comprehensive insurance U بیمه جامع
professional liability insurance U بیمه تعهدات شغلی
prohibited risk U خطر بیمه نشدنی
ordinary life insurance U بیمه عمر عادی
to be privately insured U بیمه خصوصی داشتن
open cover U بیمه نامه باز
to have private insurance [cover] U بیمه خصوصی داشتن
open policy U بیمه نامه باز
averaged U متوسط خسارت در بیمه
insure U بیمه بدست اوردن
third party insurance U بیمه شخص ثالث
to rate up U بیمه زیاد گرفتن از
socialized medicine U بیمه پزشکی همگانی
dole U حق بیمه ایام بیکاری
reinsure U دوباره بیمه کردن
reinsure U بیمه اتکایی کردن
war risk insurance U بیمه خطر مرگ
averaging U متوسط خسارت در بیمه
averages U متوسط خسارت در بیمه
I want full insurance. من با بیمه کامل میخواهم.
average U متوسط خسارت در بیمه
reasure U دوباره بیمه کردن
re assurance policy U قرارداد بیمه اتکایی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com