English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
holder U دارنده برات
holders U دارنده برات
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
presentment U ارائه برات از دارنده ان به محال علیه جهت قبولی نویسی یا محیل جهت پرداخت
retour sans protet U اعلامی که برات کش به دارنده برات میکند مبنی براین که در صورت نکول برات از طرف محال علیه ان رابدون پروتست به وی بازگرداند و به این ترتیب برات کش نمیتواند به عذراین که اعتراض نکول به عمل نیامده است از پرداخت وجه سرباز زند
Other Matches
clearing a bill U محاسبه سر رسید برات پرداخت مبلغ برات و تصفیه حساب مربوط به ان
drawer U محال علیه برات برات کش
drawers U محال علیه برات برات کش
owners U دارنده
holder U دارنده
holders U دارنده
owner U دارنده
bid holder U دارنده ضمانتنامه
licensee U دارنده پروانه
licensee U دارنده مجوز
upholder U نگاه دارنده
upholders U نگاه دارنده
licensees U دارنده پروانه
promulgation U اعلام دارنده
holder U نگاه دارنده
holders U نگاه دارنده
bona fide holder U دارنده مجاز
licensees U دارنده مجوز
vociferator U اعلام دارنده
termor U دارنده حق عمری
termor U دارنده حق رقبی
stater U افهار دارنده
promulgator U اعلام دارنده
policy holder U دارنده بیمه
This page owner U دارنده این برگه
licentiate U دارنده پروانه
enactive U مقرر دارنده
licencee U دارنده جواز
licencee U دارنده پروانه
interdictive U باز دارنده
stabilizer U ثابت نگه دارنده
world record holder U دارنده رکورد جهانی
strait jackets U روپوش باز دارنده
loan holder U دارنده سهام وام
strait jacket U روپوش باز دارنده
key concrete U بتن نگاه دارنده
letterman U دارنده معرفی نامه
policy holder U دارنده بیمه نامه
stabilisers U ثابت نگه دارنده
having U بدست اوردن دارنده
have U بدست اوردن دارنده
title U دارنده عنوان قهرمانی
titles U دارنده عنوان قهرمانی
incarcerator U توقیف کننده نگاه دارنده
licensee U صاحب جواز دارنده پروانه
annuitant U دریافت دارنده مقرری سالانه
licensees U صاحب جواز دارنده پروانه
premonitory U تحذیر کننده برحذر دارنده
mealy mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
mealy-mouthed U دریغ دارنده ازراست گویی
fund holder U دارنده سهام قرضه دولتی
celebrator U نگاه دارنده جشن و عید
rentlen U دارنده درامد سالیانه یاسالواره همیشگی
irredeemable paper money U پول کاغذی که دارنده ان نتواندهرگاه بخواهدانرا نقدسازد
bondholder U دارای صاحب سهام قرضه دارنده وثیقه یاکفالت
high goal polo U چوگان بین تیمهای دارنده 91امتیاز تعادلی یا بیشتر
blank endorsement U حواله سفید مهر که مقداروجه ان قیدنشده وقابل پرداخت به دارنده است
drawers U برات کش
drafted U برات
drawer U برات کش
bill of exchange U برات
bill of e. U برات
bill exchange U برات
bill of exgchange U برات
drafts U برات
cheque U برات
honoured U برات
honouring U برات
draft U برات
honours U برات
bills U برات
bill U برات
honour U برات
honors U برات
cheques U برات
honoring U برات
honored U برات
foreign bill U برات ارزی
foreign bill U برات خارجی
draft at sight U برات دیداری
usance bill U برات به وعده
draft at sight U برات به رویت
trade acceptance U برات قبولی
drawee U برات گیر
exequatur U برات قونسول
drawer of a bill of exchange U برات دهنده
enfacement U رونویسی برات
premium U صرف برات
drawn on U برات کشیدن
due bill U برات پرداختنی
drafts U برات سفته
draft U برات کشی
draft U برات سفته
on sight bill of exchange U برات عندالمطالبه
drafted U برات کشی
drafted U حواله برات
retired draft U لاشه برات
draft U حواله برات
re draft U برات رجوعی
re draft U برات رجوعی
re exchange U برات رجوعی
make a draft for U برات کردن
short bill U برات کم مدت
drafted U برات سفته
drafts U برات کشی
honor U پذیرفتن برات
indorsee U برات گیر
bill of exchange U برات ارزی
drafts U حواله برات
sight draft U برات دیداری
sight draft U برات به رویت
sight bill U برات دیداری
premiums U صرف برات
dishoner U نکول برات
dishonored U نکول برات
papering U سفته برات
paper U سفته برات
drawer U برات گیر
drawer U برات دهنده
papered U سفته برات
drawers U کشنده برات یا چک
drawers U برات گیر
drawers U برات دهنده
accommodation acceptance U برات دوستانه
accommodation bill U برات دوستانه
agiotage U دلالی برات
papers U سفته برات
kite U برات صوری
kite U برات دوستانه
dishonoring U نکول برات
dishonors U نکول برات
dishonour U نکول برات
dishonoured U نکول برات
dishonouring U نکول برات
dishonours U نکول برات
drawer U کشنده برات یا چک
draw U برات کشیدن
draws U برات کشیدن
kites U برات دوستانه
kites U برات صوری
bank bill U برات بانک
bank draft U برات بانکی
currency of a bill U مدت برات
bill pay able at sight U برات رویت
cambist U دلال برات
bill of exchange U برات مبادلهای
clean bill U برات ساده
bill pay able at sight U برات دیداری
bill exchange U برات بازرگانی
bill broker U دلال برات
bankbill U برات بانک
blank endorsement U برات سفید مهر
sight draft U برات یا حواله دیداری
discounts U برات را نزول کردن
discounted U برات را نزول کردن
days sight draft U برات دیداری 06 روزه
draft at tenor U برات مدت دار
time draft U برات مدت دار
usance U برات وعده دار
first of exchange U نسخه اصلی برات
bill time draft U برات وسفته موجل
discounting U برات را نزول کردن
drawer U برات دهنده محیل
drawers U برات دهنده محیل
on sight bill of exchange U برات برویت یا دیداری
discount U برات را نزول کردن
overdue draft U برات سررسید گذشته
bill payable U برات قابل پرداخت
discount with U تنزیل کردن برات
draw on U عهده کسی برات کشیدن
date on which a bill falls due U موعد پرداخت برات یا سفته
bill of exchange U حواله یا برات کتبی غیرمشروط
payment against a draft U پیش پرداخت در مقابل برات
I felt it it in my bones. I had a hunch. U بدلم برات شده بود
when does the bill fall due ? U سررسید برات چه موقعی است
short bills U سفته یا برات کوتاه مدت
when will that bill fall due ? U سررسید پرداخت ان برات کی است
bills payable برات های پرداخت کردنی
enface U در روی برات نوشتن یامهرزدن
the bill is undue U وعده برات نرسیده است
the bill of has come to mature U وعده پرداخت برات رسیده است
the bill has come to maturity U وعده پرداخت برات رسیده است
foreign bill U برات قابل پرداخت در خارج ازکشور
return account U صورتحسابی که به برات رجوعی ضمیمه میشود
billhead U کاغذی که شبیه برات چاپی است
the bill is overdraw U سر رسید برات منقضی شده است
hawse U سوراخهای دماغه کشتی که مخصوص عبورطناب است طنابهای نگاه دارنده کشتی درحوضچه
the bill has come to maturity U موعد پرداخت برات منقضی شده است
Now I am going to tell you something. U حالا میخوام برات یه چیزی تعریف کنم.
discount house U موسسه ایکه برات و اسناد را تنزیل مینماید
road test U ازمایش امادگی وسائط نقلیه برات مسافرت
bill time draft U برات و سفته قابل پرداخت درتاریخ معین در اینده
date of grace U مدت مجاز برای پرداخت سفته و برات پس از سر رسید
overdraw U بیش از اعتبار حواله کردن برات خالی از وجه دادن
endorsee U کسی که برات یا هر سنددیگری از قبیل چک و سفته در وجه او فهر نویسی و به او تسلیم میشود
share holder U دارنده سهام صاحب سهام
qualified indorsement U فهرنویسی برات یا سفته با ذکرمطلبی که مسئوولیت فهرنویس را نسبت به ان چه قانون مقرر داشته است محدودتر یا وسیعتر کند
sight bill U حواله دیداری برات یا حواله ایکه در زمان ارائه قابل پرداخت میباشد
per procurationem U به نمایندگی قبولی برات به نمایندگی دیگری نوشتن
sets of bill U نسخ ثانی و ثالث و ..... برات که در انها به اصل اشاره وذکر میشود که هریک تازمانی قابل پرداخت هستندکه دیگری پرداخت نشده باشد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com