Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
locomotory
U
دارای گرفتاری دراعضای حرکتی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
locomotor
U
دارای گرفتاری در اعضای حرکتی
not for the world
<idiom>
U
دراعضای هیچ پولی
captive state
U
گرفتاری
entanglement
U
گرفتاری
entanglements
U
گرفتاری
enthralment
U
گرفتاری
involvement
U
گرفتاری
captivity
U
گرفتاری
hitch
U
گرفتاری
hitched
U
گرفتاری
hitches
U
گرفتاری
hot potatoes
U
گرفتاری
hot potato
U
گرفتاری
hassling
U
گرفتاری
hassles
U
گرفتاری
hassled
U
گرفتاری
hassle
U
گرفتاری
nodus
U
گرفتاری
tanglement
U
گرفتاری
scrapes
U
گرفتاری
scraped
U
گرفتاری
scrape
U
گرفتاری
scraping
U
گرفتاری
hitching
U
گرفتاری
assurances
U
گرفتاری
assurance
U
گرفتاری
addle
U
سختی گرفتاری
jeopardy
U
گرفتاری حقوقی
constraint
U
قید گرفتاری
snarl
U
گرفتاری گوریدگی
snarled
U
گرفتاری گوریدگی
snarling
U
گرفتاری گوریدگی
mire
U
لجن گرفتاری
snarls
U
گرفتاری گوریدگی
to be out of the woods
<idiom>
U
از گرفتاری فارغ شدن
to be over the worst
<idiom>
U
از گرفتاری فارغ شدن
ado
U
پرمشغله بودن گرفتاری
encumbrance
U
اسباب زحمت گرفتاری
encumbrances
U
اسباب زحمت گرفتاری
plight
U
تعهد دادن گرفتاری
to be off the hook
<idiom>
U
از گرفتاری فارغ شدن
to come out of the woods
<idiom>
U
از گرفتاری فارغ شدن
to be over the hump
[American]
<idiom>
U
از گرفتاری فارغ شدن
disembarrass
U
از گرفتاری خلاص کردن
tangly
U
پر گرفتاری درهم وبرهم
immovability
U
بی حرکتی
hypoergasia
U
کم حرکتی
hypokinetic
U
کم حرکتی
motor-
U
حرکتی
stagnancy
U
بی حرکتی
motor
U
حرکتی
enactive
U
حرکتی
misbehaciour
U
بد حرکتی
dynamic
U
حرکتی
dynamically
U
حرکتی
motored
U
حرکتی
motors
U
حرکتی
spatiomotor
U
فضایی- حرکتی
motor unit
U
واحد حرکتی
akathisia
U
بیقراری حرکتی
motor movement
U
عمل حرکتی
movement pattern
U
الگوی حرکتی
movement pattern
U
انگاره حرکتی
psychomotor
U
روانی- حرکتی
ataxia
U
ناهماهنگی حرکتی
premotor
U
پیش حرکتی
inaction
U
بی حرکتی بیهودگی
motor skill
U
مهارت حرکتی
motor path
U
گذرگاه حرکتی
sensorimotor
U
حسی- حرکتی
visuo motor
U
دیداری- حرکتی
kinematic similarity
U
تشابه حرکتی
motoneuron
U
نورون حرکتی
motor development
U
رشد حرکتی
motor neuron
U
نورون حرکتی
motor area
U
ناحیه حرکتی
motor control
U
کنترل حرکتی
motor function
U
کارکرد حرکتی
ideo motor
U
فکری- حرکتی
motor learning
U
یادگیری حرکتی
quiescence
U
بی حرکتی خاموشی
motor nerve
U
عصب حرکتی
kinetic energy
U
انرژی حرکتی
momentum
U
نیروی حرکتی
grunter
U
خوک یکجورماهی که هنگام گرفتاری خرخرمیکند
ideo motor act
U
عمل فکری- حرکتی
motor aphasia
U
زبان پریشی حرکتی
sensorimotor arc
U
قوس حسی- حرکتی
fine motor skills
U
مهارتهای حرکتی فریف
motor education
U
تعلیم و تربیت حرکتی
locomotion
U
جابه جایی حرکتی
psychomotor agitation
U
بیقراری روانی- حرکتی
psychomotor tests
U
ازمونهای روانی- حرکتی
technomotorial skill
U
مهارت تکنیکی- حرکتی
psychomotor retardation
U
کندی روانی- حرکتی
dysmetria
U
اختلال حرکتی- تخمینی
dynamic balance
U
تعادل و توازن حرکتی
locomotor
U
ابتلاء اعضای حرکتی
locomotory
U
ابتلاء اعضای حرکتی
dead center
U
مرکز سکون و بی حرکتی
motor perceptual region
U
ناحیه حرکتی- ادراکی
gross motor skills
U
مهارتهای حرکتی درشت
nervus oculomotorius
U
عصب حرکتی عمومی چشم
audiogravic illusion
U
خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
psychomotor stimulant
U
داروی محرک روانی- حرکتی
audiogyral illusion
U
خطای ادراکی حرکتی-شنیداری
brace scale of motor ability
U
مقیاس توانش حرکتی بریس
extrapyramidal motor system
U
دستگاه حرکتی برون هرمی
oculomotor nerve
U
عصب حرکتی عمومی چشم
nervus abducens
U
عصب حرکتی خارجی چشم
purdue perceptual motor survey
U
ازمون ادراکی- حرکتی پردو
abducens nerve
U
عصب حرکتی خارجی چشم
I didn't intend to involve you in this mess.
U
من نمی خواستم تو را با این گرفتاری
[دردسر]
درگیر کنم.
If this is your problem , it is no problem , it is no problem .
U
اگر گرفتاریت فقط اینست که اصلا" گرفتاری نیست
visual bender motor gestalt test
U
ازمون طرح دیداری- حرکتی بندر
bender visual motor gestalt test
U
ازمون طرحهای دیداری-حرکتی بندر
fixed bridge
U
پلی که بجز انبساط و انقباض هیچگونه حرکتی ندارد
circulating
U
ثبات حرکتی که خروجی آن از طریق یک حلقه بسته به ورودی آن بر می گردد
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
transient target
U
هدف موقت هدف درحال حرکتی که مدت کمی در میدان دید قرار می گیرد
production
U
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
productions
U
الگوریتم فشرده سازی با کیفیت بالای ویدیویی با استفاده ترتیب ویدیویی تمام حرکتی DIV
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
axle stub
U
اکسل کوتاه بدون حرکتی که چرخها و پینهای مفصلی وسیله نقلیه برای راندن ماشین بر روی ان سوار شده و مناسب حرکت زاویهای محدودی است حول پینهای مفصلی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
to leave someone in the lurch
U
کسیرا در گرفتاری گذاشتن کسیرا کاشتن یا جا گذاشتن
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear
U
دارای سه خط
three-legged
U
دارای سه پا
fraught with
U
دارای
iodic
U
دارای ید
glochidiate
U
دارای مو
footy
U
دارای پا
three legged
U
دارای سه پا
odoriferous
U
دارای بو
bilabiate
U
دارای دو لب
petiolate
U
دارای دمگل
salaried
U
دارای حقوق
petiolated
U
دارای دمگل
chymiferous
U
دارای کیموس
cirrous
U
دارای اویز
pileate
U
دارای کلاهک
pinnular
U
دارای برگچه
formal
U
دارای فکر
pinnular
U
دارای بالچه
chinned
U
دارای چانه
palmy
U
دارای نخل
pelliculate
U
دارای پوسته
synonymous
U
دارای تشابه
hexameter
U
دارای شش وزن
stilted
U
دارای چوب پا
melodious
U
دارای ملودی
overbusy
U
دارای کارزیاد
nucleate
U
دارای هسته
energetic
U
دارای انرژی
melodic
U
دارای ملودی
prerogative
U
دارای حق ویژه
prerogatives
U
دارای حق ویژه
nitrous
U
دارای شوره
myrrhic
U
دارای بوی مر
myrrhy
U
دارای بوی مر
cingulate
U
دارای کمربند
papillose
U
دارای برامدگی
of that ilk
U
دارای همان جا
portentous
U
دارای فال بد
staminate
U
دارای جرثومه نر
declinatory
U
دارای تمایل
cuspidal
U
دارای برامدگی
diandrous
U
دارای دوپرچم
dichotomous
U
دارای دو بخش
cretaceous
U
دارای گچ فراوان
crepitant
U
دارای صدای خش خش
self abnegating
U
دارای کف نفس
sabulous
U
دارای شن ریزه
rugose
U
دارای رکه
reversioner
U
دارای حق رجوع
reboant
U
دارای واکنش
short-range
U
دارای برد کم
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
shelterer
U
دارای حفاظ
splashy
U
دارای ترشح
spirituous
U
دارای الکل
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com