Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (39 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
crenelate
U
دارای کنگره کردن
crenellate
U
دارای کنگره کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
knurl
U
الت کنگره سازی کنگره دارکردن
congress party (indian national congress
U
حزب کنگره- کنگره ملی هندبزرگترین حزب سیاسی هندوستان که در اواخر قرن 91 تاسیس شد و در حال حاضر با ارائه یک طرح سوسیالیستی برای جامعه بالاترین تعداد کرسی را درمجمع ملی هند داراست
sinuate
U
موجدار کنگره کنگره
nurl
U
کنگره دار کردن
mills
U
کنگره دار کردن
mill
U
کنگره دار کردن
privacy act of
قانونی که در کنگره آمریکا برای منظم کردن ذخیره داده در پایگاه های داده آژانس فدرالی به تصویب رسید
jag
U
دندانه دار کردن کنگره دار کردن
aronade
U
کنگره
knurl
U
اج کنگره
indentation
U
کنگره
serra
U
کنگره
congresses
U
کنگره
embattled
U
کنگره
indentations
U
کنگره
jag
U
کنگره
Guelphic crenellation
U
کنگره
congress
U
کنگره
battlement
U
کنگره
crenation
U
کنگره
engrail
U
کنگره دارکردن
indentation
U
کنگره تضریس
knurl
U
دانه کنگره
battlement
U
کنگره بارو
nurl
U
دندانه کنگره
crenated
U
کنگره دار
castellated
U
کنگره دار
congress man
U
عضو کنگره
indented
U
کنگره دار
denticle
U
کنگره زیرقرنیس
milled
U
کنگره دار
knurled
U
کنگره دار
knurling tool
U
کنگره ساز
crenate
U
کنگره دار
congressional
U
مربوط به کنگره
allering
U
کنگره دیوار
crenulation
U
کنگره کوچک
perforation
U
لبه کنگره یی
indentations
U
کنگره تضریس
floor leaders
U
رهبران کنگره امریکا
bartizan
U
کنگره بالای برج
bartisan
U
[کنگره روی سقف]
dental
U
پیشرفتگی کنگره مانند
bartizan
U
[کنگره روی سقف]
Capitol
U
عمارت کنگره درشهرواشینگتن
scalloper
U
کنگره دار کننده
jaggies
U
دندانه دار بودن کنگره
congresswomen
U
بانوی عضو کنگره امریکا
congresswoman
U
بانوی عضو کنگره امریکا
dentil
U
کنگره چهار گوش لبه قرنیس
caulicole
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
caulcole
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
caul
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
cauliculus
U
[ساقه اصلی تزئین برگ کنگره ای]
Callimachus
U
[صورت طوماری برگ کنگره ای آتنی]
congressman
U
عضو کنگره یا مجلس قانون گذاری امریکا
congressmen
U
عضو کنگره یا مجلس قانون گذاری امریکا
American order
U
[سرستونی شبیه ستون کرنتی با برگ های کنگره ای
pectinated line
U
[خط شکسته، دندانه ای و یا کنگره ای که در طرح های هندسی و ایلیاتی بکار می رود.]
crown-steps
U
لاریز
[برجستگی هایی که شکل پله یا کنگره در سرازیرهای شیروانی است.]
castle style
U
[نوعی معماری قرن هجدهم میلادی با کنگره و مزغل و پله های مارپیچی]
personate
U
خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
curbed
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
grates
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curbs
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curb
U
محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
grated
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grate
U
باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
Agricultural Order
U
سرستون
[سر ستون کرنتی با تومارهای پیچیده شده به شکل سر حیوانات یا آرایش برگ کنگره ای]
incorporating
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporates
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
threads
U
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
thread
U
دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
incorporate
U
جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
militarize
U
جنگ طلب کردن دارای روح نظامی کردن
edges
U
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
reman
U
دارای نفرات تازه کردن مردانگی کردن
edge
U
: دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
inflaming
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
fortifies
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
furnishes
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
inflame
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
furnish
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
catalyze
U
دارای اثرمجاورتی کردن تسریع کردن
inflames
U
دارای اماس کردن ملتهب کردن
fortifying
U
دارای استحکامات کردن تقویت کردن
furnishing
U
دارای اثاثه کردن مجهز کردن
innervate
U
دارای پی کردن
tinkle
U
دارای طنین کردن
embrasures
U
دارای منفذ کردن
body
U
دارای جسم کردن
bodies
U
دارای جسم کردن
embrasure
U
دارای منفذ کردن
populate
U
دارای جمعیت کردن
freckle
U
خال دارای کک مک کردن
tinkled
U
دارای طنین کردن
tinkling
U
دارای طنین کردن
tinkles
U
دارای طنین کردن
fluoridate
U
دارای فلورید کردن
gifts
U
دارای استعداد کردن
vallum
U
دارای استحکامات کردن
gift
U
دارای استعداد کردن
tooth
U
دارای دندان کردن
potentialize
U
دارای استعداد کردن
zigzagging
U
دارای پیچ و خم کردن
index
U
:دارای فهرست کردن
populates
U
دارای جمعیت کردن
indexes
U
:دارای فهرست کردن
indexed
U
:دارای فهرست کردن
hydroxylate
U
دارای هیدروکسیل کردن
hydrogenate
U
دارای هیدروژن کردن
nationalize
U
دارای ملیت کردن
ensoul
U
دارای روح کردن
personify
U
دارای شخصیت کردن
nationalised
U
دارای ملیت کردن
nationalises
U
دارای ملیت کردن
varnishing
U
دارای فاهرخوب کردن
varnish
U
دارای فاهرخوب کردن
nationalizing
U
دارای ملیت کردن
nationalizes
U
دارای ملیت کردن
nationalising
U
دارای ملیت کردن
varnished
U
دارای فاهرخوب کردن
zigzags
U
دارای پیچ و خم کردن
nitrogenize
U
دارای نیتروژن کردن
varnishes
U
دارای فاهرخوب کردن
personified
U
دارای شخصیت کردن
rampart
U
دارای استحکامات کردن
insoul
U
دارای روح کردن
whipstitch
U
دارای مرز کردن
transistorize
U
دارای ترانسیتور کردن
zigzag
U
دارای پیچ و خم کردن
personifying
U
دارای شخصیت کردن
castellate
U
دارای استحکامات کردن
personalize
U
دارای شخصیت کردن
zigzagged
U
دارای پیچ و خم کردن
vitaminize
U
دارای ویتامین کردن
systemize
U
دارای همست کردن
populating
U
دارای جمعیت کردن
substantivize
U
دارای ماهیت کردن
personifies
U
دارای شخصیت کردن
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
rehabilitate
U
دارای امتیازات اولیه کردن
sanitate
U
دارای لوازم بهداشتی کردن
rehabilitating
U
دارای امتیازات اولیه کردن
wig
U
دارای گیس مصنوعی کردن
prongs
U
دارای چنگک یا چنگال کردن
tat
U
دارای حاشیه توری کردن
granulate
U
دارای ذرات ریز کردن
methodize
U
دارای روش یاقاعدهای کردن
prong
U
دارای چنگک یا چنگال کردن
flyspeck
U
دارای لکه مگس کردن
rehabilitated
U
دارای امتیازات اولیه کردن
rehabilitates
U
دارای امتیازات اولیه کردن
ravines
U
دارای دره تنگ کردن
ravine
U
دارای دره تنگ کردن
wigs
U
دارای گیس مصنوعی کردن
bedevilling
U
دارای روح شیطانی کردن
pane
U
دارای جام شیشه کردن
hyphenate
U
بوسیله خط دارای فاصله کردن
fulcrum
U
دارای نقطه اتکاء کردن
bedevil
U
دارای روح شیطانی کردن
to p a thing person with athing
U
کسی را دارای چیزی کردن
panes
U
دارای جام شیشه کردن
bedevilled
U
دارای روح شیطانی کردن
to p a thing for a person
U
کسی را دارای چیزی کردن
bedevils
U
دارای روح شیطانی کردن
reengine
U
دارای موتور تازه کردن
criss-crossing
U
دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crossed
U
دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crosses
U
دارای نقش چلیپایی کردن
tongues
U
گفتن دارای زبانه کردن
criss-cross
U
دارای نقش چلیپایی کردن
Tekke motife
U
نگاره تکه
[این نقش در فرش های ترکمن چه در ایران و چه در ترکمنستان مورد استفاده قرار می گیرد و بصورت هشت ضلعی کنگره ای می باشد.]
bell
U
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
shoes
U
دارای کفش کردن نعل زدن به
motivates
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
shoeing
U
دارای کفش کردن نعل زدن به
bells
U
دارای زنگ کردن کم کم پهن شدن
motivated
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
motivate
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
shoe
U
دارای کفش کردن نعل زدن به
substantialize
U
دارای وجود خارجی کردن یاشدن
woof
U
پارچه کتانی دارای پود کردن
motivating
U
تهییج کردن دارای انگیزه شده
mastermind
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminded
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminding
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
masterminds
U
دارای نبوغ فکری ابداع کردن
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com