English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
polysomic U دارای کروموسومهای بیش از بقیه زیاد کروموسوم پرکروموسوم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
to never let yourself get to thinking like them <idiom> U نگذارند که نفوذ بقیه مردم مجبورشان بکند طرز فکر مانند بقیه مردم داشته باشند [اصطلاح روزمره]
chromosomes U کروموسوم
chromosome U کروموسوم
newsy U دارای اخبار زیاد
long-distance U دارای مسافت زیاد
long distance U دارای مسافت زیاد
gleby U دارای کلوخه زیاد
long dated U دارای مهلت زیاد
of great importance U دارای نفوذ زیاد
elmy U دارای نارون زیاد
iffy U دارای احتمالات زیاد
precieux U دارای فرافت زیاد
precieuse U دارای فرافت زیاد
surfy U دارای خیزاب زیاد
overcharged with electricity U دارای برق زیاد
loaded U پولدار دارای پول زیاد
imaginative U دارای قوه تصور زیاد
siliciferous U دارای سیلیس یا سیلیکون زیاد
superincumbent U دارای فشار زیاد فشاری
iffy U دارای لیت و لعل زیاد
overmasted U دارای دیرکهای زیاد بلند یاسنگین
oversexed U دارای تمایلات جنسی زیاد شهوتران
high pressure U دارای وزن وفشار زیاد پرفشار
garish U دارای زرق و برق زیاد شعله ور
high octane U دارای اکتان زیاد مانند بنزین سوپر
overparted U دارای سهم زیاد یا دشوار سنگین بار
to piss off the wrong people <idiom> U آدمهای دارای نفوذ و قدرت زیاد را عصبانی کردن
high test U امتحان سختی را گذرانده دارای قوه فراره زیاد
eurytopic U دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
blockbuster U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
multimult U پیشوند بمعنی " بسیار وزیاد "و " دارای تعداد زیاد " و "متعدد " و " بیشتر " و" چند "
blockbusters U بمب دارای قدرت تخریبی زیاد شخص یاچیز خیلی موثر وسخت
jet stream U جریان باد جت استریم درطبقه استراتوسفر که دارای فشار و سرعت زیاد میباشد
club propeller U ملخی دارای تیغههای کلفت باگام زیاد برای تست قدرت یاترک موتور
dumptor U کامیونی با چرخهای لاستیکی که دارای سرعتی زیاد میباشد و بار خود را درجلو تخلیه میکند
high frequency U دارای فرکانس با تکرار زیاد امواج پر فرکانس
karyology U هسته شناسی مبحثی ازعلم سلول شناسی ک ه درباره تشریح هسته سلولی وساحتمان کروموسوم بحث میکند
load call U وسیلهای مملو از سیال برای ایجاد نیروهای زیاد با دقت زیاد
remnants U بقیه
remainder U بقیه
remnant U بقیه
reminders U بقیه
reminder U بقیه
compression ignition U احتراق مخلوط سوخت و هوادر اثر دمای زیاد حاصل ازترکم و فشار زیاد در سیلندرموتور دیزل
upon bail U بقیه ضمانت
to pass on [information or news] U به بقیه اطلاع دادن
Nomatic rugs U قالی های عشایری و قشقایی [این فرش ها بعلت جا به جایی زیاد عشایر عموما کوچک بافته می شوند و اکثرا بصورت پشم بوده و در آن از ذهنی بافی و یا نقوش محلی استفاده می شود. فرش ها دارای استحکام ضعیف هستند.]
I didnt get much sleep. U زیاد خوابم نبرد ( زیاد نخوابیدم)
She is head and shoulders above others . U یک سر وگردن از بقیه بلندتر است
Keep the change. بقیه پول مال خودتان.
two up U تک با دو عنصر در جلوو بقیه در عقب
wise guy <idiom> U باهوش تراز بقیه جلودادن
(be) thrown together <idiom> U شانسی با بقیه هم گروه شدن
What is good enough for others should be good enough for you. U خونت که از بقیه رنگین تر نیست
head start <idiom> U کاری را قبل از بقیه انجام دادن
version U کپی یا برنامه یا عبارتی که با بقیه فرق میکند
versions U کپی یا برنامه یا عبارتی که با بقیه فرق میکند
You take the lead and others wI'll follow. U تو جلو برو بقیه بدنبالت خواهند آمد
acrolithus U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
have a go at <idiom> U سعی درانجام کاری که بقیه قبلا انجام دادهاند
subscript U حرف کوچک که زیر خط بقیه حروف چاپ میشود.
acrolith U [مجسمه ای که سر و دست و پای آن سنگی و بقیه چوبی است.]
acrolith U مجسمهای که سر و دست وپای ان سنگی و بقیه اش چوب باشد
tuners U زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
tuner U زیردستگاهی که تنها فرکانس مطلوب را گرفته و بقیه را ردمیکند
overbuild U زیاد ساختمان کردن در بخشی از شهرکه زیاد دران ساختمان کرده اند
lan U بخشی از شبکه که از بقیه بخشها یا bridge جدا شده است
headers U پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
header U پانچ کارت حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهای مجموعه
mastered U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
master U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
get a word in <idiom> U یافتن فرصتی برای گفتن چیزی بقیه دارند صحبت میکنند
masters U اولین کارت پانج در بسته که حاوی اطلاعاتی درباره بقیه کارتهاست
highlights U حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
choire-enclosure U [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
choir-screen U [دیواره یا نرده ی جدا کننده ی گروه همسرایان از بقیه ی قسمت های کلیسا]
unit matrix U ماترسی که عناصر قطر اصلی همگی برابر یک و بقیه عناصرش صفر باشند
highlighted U حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
highlight U حروف یا نشانه هایی که برجسته به نظر می رسند تا از بقیه متن مجزا باشند
to hold somebody in great respect U کسی را زیاد محترم داشتن [احترام زیاد گذاشتن به کسی]
word U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
worded U موضوع زبان مجزا که با بقیه استفاده میشود تا نوشتار یا سخنی را ایجاد کند که قابل فهم است
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
random access U فایلی که هر رکورد آن به سرعت با آدرسش قابل دستیابی است , بدون جستجو در بقیه فایل و به ممحل قبلی بستگی ندارد
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
altar-screen U [پرده محراب که رواق خدمتگاه کشیشان را از بقیه جدا می کند که بسیار پر نقش و نگار از جنس سنگ، چوب یا فلز است.]
chapters U بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
chapter U بخشی از برنامه اصلی که به تنهایی قابل اجراست و نیازی به بقیه برنامه ندارد
potatoes and point U سیب زمینی یا نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
bread and point U سیب زمینی و نانش برای خوردن و بقیه اش برای نگاه کردن است
sections U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
section U بخشی از برنامه اصلی که مستقل اجرا میشود وبدون نیاز به اجرای بقیه برنامه
headers U اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
header U اطلاعات ابتدای لیست داده مربوط به بقیه داده
bracket U چاپ کروشه اطراف یک موضوع برای بیان اینکه نشان دهند همان کار را انجام میدهد و از بقیه متن جدا شود
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
assemble capital stock U بقیه سرمایهای که به محض تقاضا قابل پرداخت است سرمایهای که بر مبنای ان مالیات محاسبه میشود
control map U نقشه مخصوص بررسی صحت بقیه نقشه ها
detail U شرح مفصل یکان بقیه یکان
detailing U شرح مفصل یکان بقیه یکان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
surcharge U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
surcharges U زیاد بار کردن تحمیل کردن زیاد پر کردن اضافه کردن
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
high speed U با سرعت زیاد راندن با سرعت زیاد
stack U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacks U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
stacked U روش ذخیره داده که آخرین عنصر ذخیره ساده . همیشه در همان محل قرار دارد و بقیه لیست با یک آدرس تغییر مکان به انتهای لیست می روند
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
word U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
worded U تقسیم کلمه در انتهای خط , که بخشی از کلمه در انتهای خط می ماند و بعد فضای اضافی ایجاد میشود و بقیه کلمه در خط بعد نوشته میشود
thick U زیاد
extortionary U زیاد
no end of U زیاد
tremendously U زیاد
thickest U زیاد
widely U زیاد
thicker U زیاد
wide U زیاد
wider U زیاد
widest U زیاد
intense U زیاد
heavily U زیاد
great U زیاد
ranksack U زیاد
quite a few <idiom> U زیاد
over and above U زیاد
great- U زیاد
greatest U زیاد
much U زیاد
heartbreak U غم زیاد
populous U زیاد
copious U زیاد
rife U زیاد
mortally U زیاد
effusively U زیاد
overmuch U زیاد
superabundant U زیاد
many U زیاد
late U زیاد
intensively U زیاد
immoderate U زیاد
hugely U زیاد
generous U زیاد
highly U زیاد
too U زیاد
for all the world U بی کم و زیاد
profoundly U زیاد
fulsome U زیاد
overly U زیاد
extensive U زیاد
plethoric U زیاد
plaguily U زیاد
supererogatory U زیاد
excessive U زیاد
large adv U زیاد
outrageously U زیاد
immane U زیاد
in excess U زیاد
to a large extent U زیاد
in quantities U زیاد
heart break U غم زیاد
very U زیاد
intensely U زیاد
high U زیاد
highest U زیاد
highs U زیاد
swingeing U زیاد
glaring U زیاد
squeamishness U زیاد
muckle U زیاد
squeamishly U زیاد
profusely U زیاد
mickle U زیاد
mickle or muckle U زیاد
too much U زیاد
not a lettle U زیاد
egregiously U زیاد
vastly U زیاد
greatly U زیاد
extortionate U زیاد
numerous U زیاد
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
proliferates U زیاد شدن
proliferated U زیاد شدن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com