Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 213 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
polygenetic
U
دارای چندین نیا یا چندین تخم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
multicoloured
U
دارای چندین رنگ
multifoliate
U
دارای چندین برگچه
multilineal
U
دارای چندین خط
multivalent
U
دارای چندین قدر چندین بنیانی
multivocal
U
دارای چندین معنی
polygastric
U
دارای چندین معده
polygenetic
U
دارای چندین مبدا
polygenist
U
کسیکه عقیده داردبشر دارای چندین مبدابوده است
polymerous
U
دارای چندین جزء
variform
U
دارای چندین شکل
varriform
U
دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
Family prayer rug
U
فرش محرابی صف گونه
[اینگونه بافت ها دارای چندین محراب قرینه بوده و بیشتر بصورت گلیم بافته می شود.]
Other Matches
campus environment
U
محل بزرگی که چندین اتصال کاربر با چندین شبکه دارد مثل دانشگاه یا بیمارستان
communication
U
پردازندهای که شامل چندین تابع handshaking وتشخیص خطا برای چندین اتصال بین وسایل است
rollover
U
صفحه کلید با بافرکوچک موقت به طوری که میتواند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوند داده صحیح را وقتی چندین کلید با هم انتخاب می شوندارسال کند
multiple
U
چندین
several
U
چندین
multipoint
U
با چندین خط وط
lot
U
چندین
multifold
U
چندین
Several persons ( people ).
U
چندین تن
ten
U
چندین
for reasons
U
به چندین دلیل
time and again
U
چندین بار
several thousands
U
چندین هزار
alternate
U
چندین بار
alternated
U
چندین بار
alternates
U
چندین بار
dozens of times
U
چندین بار
over and over
U
چندین بار
on several occasions
U
در چندین وهله
frequently
<adv.>
U
چندین بار
manifold copies
U
چندین نسخه
manyfold
U
چندین مرتبه
over and over again
U
چندین بار
over again
U
چندین بار
many times
U
چندین بار
many a time
U
چندین بار
a lot of times
<adv.>
U
چندین بار
multicolour
U
با چندین رنگ
many
U
چندین بسا
many times
<adv.>
U
چندین بار
various
U
چندتا چندین
many books
U
چندین کتاب
multivincular
U
چندین پیوندی
multivalve
U
چندین دریچهای
regularly
[often]
<adv.>
U
چندین بار
on any number of occasions
<adv.>
U
چندین بار
oft
[archaic, literary]
<adv.>
U
چندین بار
often
<adv.>
U
چندین بار
master key
U
کلید چندین قفل
master keys
U
کلید چندین قفل
high-rise
U
ساختمان چندین اشکوبه
He received several bullet wounds
U
چندین تیربه اوخورد
A multi-storey building.
U
ساختمان چندین طبقه
cluster-block
U
چندین طبقه آپارتمان
Many years passed .
U
چندین سال گذشت
polyphonous
U
نماینده چندین صدا
polyphonic
U
نماینده چندین صدا
multistorey
U
ساختمان چندین طبقه
multitasking
U
اجرای چندین کار
end
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
swarm
U
چندین اشکال برنامه
multi tasking
U
اجرای چندین کار
swarms
U
چندین اشکال برنامه
swarmed
U
چندین اشکال برنامه
integration
U
انجام چندین عمل با هم
pooh bah
U
صاحب چندین مقام
floscular
U
مرکب از چندین گلچه
ended
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
ends
U
در انتها یا پس از چندین مشکل
multiplicate
U
چندین نسخه برداشتن از
group
U
جمع کردن چندین وسیله با هم
polygenous
U
از چندین جورخاره درست شده
group
U
جمع اوری چندین چیز با هم
Several pages have been torn out.
U
چندین صفحه اش پاره شده
Several cars collided.
U
چندین اتوموبیل بهم خوردند
heteronomous
U
روینده تحت چندین قانون
multi disk
U
مربوط به چندین نوع دیسک
cornet a pistons
U
یکجورسازشیپوری که چندین دکمه دارد
broadcast
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
multipoint
U
اتصال چندین باره به یک خط یا یک کامپیوتر
groups
U
جمع اوری چندین چیز با هم
skeleton key
U
کلیدی که چندین قفل را بازکند
flanker
U
[یکی از چندین گوشه ساختمان]
broadcasts
U
ارسال داده به چندین گیرنده 2-
skeleton keys
U
کلیدی که چندین قفل را بازکند
groups
U
جمع کردن چندین وسیله با هم
multiplex
U
ترکیب چندین پیام در یک رسانه ارسال
complicated
U
با چندین بخش یا مشکل برای فهمیدن
Several engineeres were removed from office.
U
چندین مهندس از کار بر کنار شدند
i wrote letter a letter
U
چندین کاغذ پشت سرهم نوشتم
combination
U
چندین چیز که با هم ترکیب شده اند
conditional
U
مین کننده وقوع چندین کار مشخص
parallel
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
commoners
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
paralleling
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelled
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallelling
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
parallels
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
manifolder
U
ماشینی که چندین تسخه باکاغذ بر گردان بر میدارد
manifold writer
U
ماشینی که چندین نسخه باکاغذ برگردان بر میدارد
bounces
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
paralleled
U
که امکان افزودن چندین رقم همزمان میدهد
bounce
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
broadcast
U
شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
bounced
U
برخورد چندین کلید در اثر تنظیم غلط
arrays
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
array
U
آرایهای از چندین آرایه دو بعدی به صورت موازی
broadcast
U
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
broadcasts
U
شبکه ارسال داده به چندین دریافت کننده
broadcasts
U
پیام یا دادهای که به چندین کاربر ارسال شود
common
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
commonest
U
متعلق بودن به چندین نفر یا برنامه به به همه کس
compounds
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
Hallenkirche
U
[کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
hall-church
U
[کلیسایی با چندین راهرو اما بدون پنجره بام]
parallelling
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
parallel
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
compounded
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
omnim gatherum
U
امیختگی چندین چیز باهم توده امیخته جنگ
gulp
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulped
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
gulping
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
Several people could be accommodated in this room.
U
چندین نفر رامی توان دراین اتاق جاداد
multifunction
U
ایستگاه کاری که چندین کار می توانند انجام شوند
parallels
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
bounce
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
bounces
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
parallelled
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
resource
U
استفاده از یک منبع در شبکه یا سیستم توسط چندین کاربر
compound
U
مدار یا تابع منط قی که از چندین ورودی که خروجی می سازد
multi terminal system
U
سیستمی که چندین ترمینال به یک CPU وصل شده اند
polypidom
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
gulps
U
گروهی از چندین بایت که به عنوان یک واحد در نظرگرفته می شوند
multi programming
U
سیستم عامل که چندین برنامه را همزمان اجرا میکند
polypary
U
ساق یا پایهای که چندین مرجان روی ان قرار می گیرند
bounced
U
جلوگیری از تماس با کلید که باعث چندین برخورد میشود
paralleled
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
paralleling
U
کامپیوتری که روی چندین کاز همزمان کار میکند
compound
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
distribute
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
common
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
distributing
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
packs
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
pack
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
micro prolog
U
PROLO بطوریکه قابل دسترس چندین سیستم ریزکامپیوتر باشد
commonest
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
distributes
U
سیسم نا متمرکز که در آن چندین کامپیوتر مختلف شیارهای ثابتی دارند
combinational
U
مدار الکترونیکی که از چندین عنصر متصل تشکیل شده است
commoners
U
کانالی که به عنوان خط ارتباطی به چندین وسیله یا مدار به کار می رود
compounded
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
acronyms
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
star network topology
U
شبکهای از چندین ماشین که هر گره آن به hub مرکزی وصل است
condition
U
وضعیتی که پس از اعمال چندین خطا روی داده انجام میشود
decentralized computer network
U
شبکهای که کنترل بین چندین کامپیوتر تقسیم شده است
dithered
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
dither
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
letters
U
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
letter
U
حروف ارسالی به چندین آدرس با نام بدون تغییر در متن
package
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packaged
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
packages
U
توافق وقتی چندین موضوع مختلف همزمان موافق باشند
compounds
U
متنی که حاوی اطلاعات چندین برنامه کاربردنی دیگر است
acronym
U
حالت خلاصه چندین حرف که کلمهای خوانا را ایجاد می کنند
dithers
U
رنگی که از الگوی چندین پیکسل متفات تشکیل شده است
logical
U
تابعی که از چندین عملگر منط قی مثل AND و OR تشکیل شده است
shares
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
averaging
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
YMODEM
U
بایت بلاک استفاده میکند و میتواند چندین فایل ارسال کند
backwards
U
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
averages
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
share
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
master slave computer system
U
یک سیستم کامپیوتری متشکل از یک کامپیوتر اصلی متصل شده به یک یا چندین کامپیوترکارپذیر
interlocking directorate
U
حالتی که شخص واحد ریاست چندین کمپانی رقیب را داشته باشد
pot pourri
U
کوزهای که برگهای چندین جورگل رابا ادویه خوشبوامیخته دران میریزند
averaged
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
average
U
میانگین ناشی از محاسبه چندین عامل که ارزشی بیشتر از سایرین دارد
backward
U
روشی در هوش مصنوعی برای محاسبه هدف از بین چندین قانون
print shop
U
بسته گرافیکی ساده که چندین خدمت چاپی را بخوبی انجام میدهد
scheduling
U
روش کار که به چندین کاربر امکان استفاده اشتراکی ازCPU میدهد
shared
U
پردازشگر کلمات موجود برای چندین کاربر سیستم منط قی اشتراکی
logic
U
مدار الکترونیکی که از چندین دروازههای منط قی مثل EXOR,OR,AND تشکیل شده
re entrant
U
برنامه یا کدی که توسط چندین کاربر در سیستم چند کاربره استفاده میشود.
multilayer
U
تخته مدار چاپ شده که چندین لایه یا شیارهای هادی متصل دارد
multi
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
multi-
U
سیستم کامپیوتری که به چندین کاربر اجازه دستیابی به یک فایل یا برنامه در یک زمان میدهد
standard
U
متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
post implementation review
U
ارزیابی یک سیستم پس از این که برای چندین ماه مورداستفاده قرار گرفته است
ATC
U
مجوز ناشر نرم افزار به کاربر برای گرفتن چندین کپی از برنامه
endless
U
بخش متمادی نواز ضبط یا چندین دستور کامپیوتری که پیامی تکرار میشود
circuits
U
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
standards
U
متن یا فرم یا پاراگراف چاپ شده طبیعی که چندین بار استفاده شود.
communication
U
پردازندهای که چندین واسط و مدیریت بین کامپیوتر و کنترل خط وط ارتباطی برقرار میکند.
vldb
U
Base Data Large Very پایگاه داده توزیع شده میان چندین کامپیوتر
bundling
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
reentrant
U
روالی که میتواند توسط چندین برنامه مستقل بطورهمزمان بکار برده شوددرون رو
bundles
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
bundle
U
فروختن یک بسته که حاوی یک کامپیوتر و چندین نرم افزار است با قیمت مخصوص
circuit
U
مدار الکترونیکی که از چندین دروازه منط ق تشکیل شده است مثل :Exor , OR , And
multiple
U
معماری کامپیوتر موازی که یک ALU و باس داده و چندین واحد کنترل دارد
concurrent
U
نرم افزار سیستم عامل که به چندین برنامه یافعالیت اجازه اجرای همزمان میدهد
repetitive stress injury
U
دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
repetitive strain injury
U
دردی دربازو کسی که عملی را چندین بارانجام دهد مثل وقتی که ترمینال کامپیوترکارمیکند
processor
U
کامپیوتری که میتواند روی چندین آرایه داده برای عملیات ریاضی خیلی سریع
scheduler
U
برنامهای که استفاده از CPU یا وسایل جانبی را که توسط چندین کاربر اشتراکی هستند را سازماندهی میکند
blind carbon copy
U
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
blind copy receipt
U
در پست الکترونیکی روش ارسال پیام به چندین کاربر که برای سایرین شناخته شده نیست
Cambridge ring
U
استاندارد شبکه محلی برای وصل کردن چندین وسیله و کامپیوتر در یک اتصال حلقهای می سازد
tiny model
U
مدل حافظه خانواده پردازنده Intel که امکان وجود چندین کیلوبایت داده وکد را ایجاد میکند
independent computer
U
manufacturers peripheralequipment سازمانی تشکیل یافته از شرکت هایی که درساخت یک یا چندین وسیله کامپیوتری تخصص دارند
calendar program
U
ابزار نرم افزاری که به چندین کاربر اجازه بررسی قرار ملاقات ها وزمان بندیهای سایرین را میدهد
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com