Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
inequilateral
U
دارای پهلوهای نابربر مختلف الاضلاع
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
rhomb
U
منشور شش وجهی دارای وجوه متوازی الاضلاع
varisized
U
دارای اندازههای مختلف
disjunctive
U
دارای دو شق مختلف فصلی
diversiform
U
دارای اشکال مختلف
multifarious
U
دارای انواع مختلف
heterochromatic
U
دارای رنگهای مختلف
plastron
U
محافظ سینه کمر و پهلوهای شمشیرباز
homonymous
U
دارای دویاچند معنی مختلف
stochastic
U
دارای تغییردر مواقع مختلف
interfaith
U
شامل اشخاصی دارای عقاید وادیان مختلف
pleomorphic
U
چند شکلی دارای اشکال وصور مختلف
varriform
U
دارای چندین شکل گوناگون مختلف الشکل
eurytherm
U
موجودی که دارای درجات حرارت مختلف و زیادی است
opalite
U
ترکیبی که دارای رنگهای مختلف بوده و برای براق کردن نمای اجری بکار میرود
federal reserve system
U
ایالات متحده علیرغم تقسیم به ایالات مختلف دارای پشتوانه ارزی واحد است
non-directional design
U
طرح فراگیر
[این نوع طرح در نقاط مختلف بافت دارای جذابیت خاص خود بوده و حالت تکراری فرش های معمول را ندارد.]
charts
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charting
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
charted
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
chart
U
شکلی که ترتیب پردازشهای کاری مختلف را در مراحل مختلف نشان میدهد
target discrimination
U
قدرت رادار برای درگیری باهدفهای مختلف یا تشخیص هدفهای مختلف
systems analysis
U
ترکیب محصولات مختلف از تولید کننده مختلف برای یک سیستم
fractional
U
اختصاص بخشهای مختلف پهنای باند به سیگنالها یا مشتریان مختلف
blocage
U
[بنایی با مواد مختلف و در اندازه های مختلف که در ساخت دیوارهای رومی بکار می رفت.]
selectable
U
مدار یا وسیلهای که انتخابهای مختلف آن با قرار دادن اتصالات سیم مختلف انتخاب می شوند
symbiosis
U
همزیستی وتجانس دوموجود مختلف یا دوگروه مختلف باهم
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
fdm
U
انتساب عددی با سیگنال مختلف به فرکانسهای مختلف تا سیگنالهای زیادی روی کانال فرستاده شوند
heterogeneous network
U
سیستم ارتباطی تقسیم شده که با کانالهای با نرخ ارسال مختلف و پروتکلهای مختلف کار میکند
paint program
U
نرم افزاری که به کاربر امکان رسم تصاویر روی صفحه نمایش با رنگهای مختلف با روشهای مختلف و جلوههای ویژه را میدهد
allocating
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocate
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
allocates
U
به روشهای مختلف و اختصاص آن به کاربرهای مختلف
rhombus
U
متوازی الاضلاع
rhombuses
U
متوازی الاضلاع
parallelogram
U
متوازی الاضلاع
equilateral
U
متساوی الاضلاع
parallelograms
U
متوازی الاضلاع
functioned
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
functions
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
function
U
سیستم برنامه نویسی که در آن توابع مختلف نام یکسان دارند ولی متفاوتند چون روی نوع دادههای مختلف اجرا می شوند
parallelogram of velocities
U
متوازی الاضلاع سرعتها
parallelogram of forces
U
متوازی الاضلاع نیروها
spherical polygon
U
کثیر الاضلاع کروی
trisoctahedron
U
کثیر الاضلاع 42 وجهی
equilateral figure
U
شکل متساوی الاضلاع
estate in common
U
درCL حالتی را گویند که دو یاچند نفر در زمینی با عناوین مختلف و یا با عنوان واحدولی در ازمنه مختلف اشتراک منافع داشته باشند ملک مشاع
equilateral triangle
U
مثلث متساوی الاضلاع
[ریاضی]
equiangular triangle
U
مثلث متساوی الاضلاع
[ریاضی]
rhomboid
U
متوازی الاضلاع شبیه لوزی
equilateral
U
[طاق های متساوی الاضلاع]
polygons
U
چند گوشه کثیر الاضلاع
parallelogram law of vectors
U
قاعده متوازی الاضلاع بردارها
polygon
U
چند گوشه کثیر الاضلاع
bused
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
buses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussing
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bussed
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
bus
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
busses
U
خط وط ارتباطی که از چندین سیم برای اتصال بخشهای سخت افزاری مختلف بهم استفاده میکند و داده توسط مدارهای مختلف در درون سیستم منتقل میشود
frequency
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
frequencies
U
انتساب یک عدد از سیگنالهای مختلف به فرکانسهای مختلف یا سیگنالهای زیادی روی یک کانال ارسال شوند
equilateral quadrilateral
U
چهار ضلعی متساوی الاضلاع
[ریاضی]
rhombus
U
چهار ضلعی متساوی الاضلاع
[ریاضی]
hexagram
U
شکل مرکب از دو مثلث متساوی الاضلاع
allogamous
U
مختلف الجنس و مختلف النوع
profiles
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiling
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profiled
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
profile
U
امکانی در ویندوز برای ذخیره سازی تنظیمهای مختلف برای کاربران مختلف PC
tree of life
U
درخت زندگی
[این نگاره بگونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف بکار رفته و جلوه ای از حیات انسان را تداعی می کند.]
highway
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
highways
U
خط ارتباطی تشکیل شده از چندین سیم که بخشهای مختلف سیستم سخت افزاری کامپیوتر را بهم وصل میکند و روی آن ارسال و دریافت داده با مدارهای مختلف درون سیستم انجام میشود
hunting design
U
طرح شکارگاهی
[این طرح از زمان صفویه رواج یافته و در آن صحنه های مختلف شکار توسط انسان و یا نزاع حیوانات مختلف نشان داده می شود. منشاء اولیه آن کاشان ذکر شده است.]
decollate
U
جدا کردن موضوعات مختلف به ورقههای مجزا. جدا کردن دو یا سه موضوع مختلف به حالت مجزا و برداشتن کاغذ کاربنی
star design
U
طرح ستاره ای شکل
[این طرح به گونه های مختلف در فرش های مناطق مختلف مورد استفاده قرار می گیرد. گاه بصورت ترنج و گاه بصورت تزئین در متن.]
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
varying
U
مختلف
disparate
U
مختلف
sundry
U
مختلف
various
U
مختلف
variegated
U
مختلف
off
U
مختلف
dissimilar
U
مختلف
diverse
U
مختلف
miscellaneous
U
مختلف
discrepant
U
مختلف
divergent
U
مختلف
heterochromatic
U
مختلف اللون
two discrepant stories
U
دو حکایت مختلف
half caste
U
ازنژاد مختلف
half breed
U
از نژاد مختلف
diversely
U
به اشکال مختلف
variate
U
مختلف کردن
diverse
U
مختلف مخالف
variously
U
بطور مختلف
polyphyletic
U
از نژادهای مختلف
variant
U
گوناگون مختلف
several
U
جدا مختلف
polyphyletic
U
مختلف الاجداد
asynchronous
U
مختلف الزمان
miscellaneous works
U
کارهای مختلف
variform
U
گوناگون مختلف الشکل
various books
U
کتابهای گوناگون یا مختلف
process
U
مراحل مختلف چیزی
run around
<idiom>
U
گردش درمناطق مختلف
processes
U
مراحل مختلف چیزی
stages
U
مراحل مختلف یک موشک
stage
U
مراحل مختلف یک موشک
intercollegiate
U
بین کالجهای مختلف
interrace
U
بین نژادهای مختلف
interracial
U
بین نژادهای مختلف
eccentric
U
مختلف المرکز بودن
eccentrics
U
مختلف المرکز بودن
miscellanist
U
نویسنده مطالب مختلف
syntax
U
هم اهنگی قسمتهای مختلف
commodity loading
U
بارگیری کالاهای مختلف
team tennis
U
بازیهای مختلف تنیس
play off
<idiom>
U
رفتار مختلف با اشخاص
stock market
U
بورس کالاهای مختلف
The various strata of society.
U
طبقات مختلف اجتماع
plugs
U
ورودی که به وسایل مختلف
international
U
مربوط به کشورهای مختلف
rank and file
U
شئون مختلف نظامی
plug
U
ورودی که به وسایل مختلف
holdalls
U
جعبه اسبابهای مختلف
stock markets
U
بورس کالاهای مختلف
holdall
U
جعبه اسبابهای مختلف
plugging
U
ورودی که به وسایل مختلف
internationals
U
مربوط به کشورهای مختلف
multi tone horn
U
بوق با اصوات مختلف
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
walleyed
U
انواع مختلف اردک ماهی
interbreed
U
نژادهای مختلف را با هم پیوند کردن
interstates
U
بین ایالتها وکشورهای مختلف
outcross
U
امیزش کردن دو جنس مختلف با هم
gather
U
دریافت داده از منابع مختلف
interstate
U
بین ایالتها وکشورهای مختلف
gathered
U
دریافت داده از منابع مختلف
polytechnic
U
وابسته به علوم عملی مختلف
syncretic
U
تلفیق کننده عقاید مختلف
polytechnics
U
وابسته به علوم عملی مختلف
middling
U
اجناس مختلف از درجه متوسط
cat's cradle
U
ساختن طرحهای مختلف با نخ و انگشتان
adapter
U
دوشاخهای که به وسایل با ورودیهای مختلف
allomorph
U
تصاریف مختلف کلمه یا فعل
interdisciplinary
U
مربوط به رشتههای مختلف علمی
bytes
U
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
polytechnical
U
وابسته به علوم عملی مختلف
general purpose machine
U
دستگاه برای اهداف مختلف
catamaran
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
caste
U
طبقات مختلف مردم هند
fun house
U
محل سرگرمی وتفریحات مختلف
FTAM
U
بین سیستمهای کامپیوتری مختلف
scatter around
<idiom>
U
غیرمحتاطانه درجاهای مختلف گذاشتن
castes
U
طبقات مختلف مردم هند
multi rate meter
U
کنتور با چند نرخ مختلف
bipolar
U
تراترسیتور با سه لایه مختلف به صورت -p -n p یا -n -p n
walleye
U
انواع مختلف اردک ماهی
figure skate
U
اسکیت با انجام حرکات مختلف
byte
U
کامپیوتر با طول کلمه مختلف
polygenesis
U
پیدایش انسان ازنژادهاومبادی مختلف
catamarans
U
قایق با دو بدنه در دو سطح مختلف
blocky
U
پرشده یا مشخص با قطعات مختلف
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
teratoma
U
تومور متشکله از انساج مختلف جنینی
families
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
masking
U
عمل انتخاب بیتهای مختلف در کلمه
halftones
U
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
halftone
U
عکس یا تصویری که حالتهای مختلف دارد
family
U
محدوده طرحهای مختلف یک حالت نوع
eurybathic
U
قادر به زندگی کردن در اعماق مختلف اب
variance
U
اختلاف و نتاقض در ارکان مختلف دعوی
circuit training
U
انجام تمرینهای مختلف ورنه برداری
topology
U
روش اتصال عناصر مختلف شبکه
variations of temperature
U
اختلافات گرما درجات مختلف گرماوسرما
country file
U
را برای کشورهای مختلف تعریف میکند
integration
U
یکپارچگی اتحاد عناصر مختلف اجتماع
package
U
گروهی از موضوعات مختلف که با هم ترکیب می شوند
pantheons
U
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pantheon
U
معبد تمام خدایان و ادیان مختلف
pages
U
با قالب و حاشیه و نمایش گرافیکی مختلف
point
U
سب زدن به دایرههای مختلف هدف از 01 به پایین
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com