Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
footsore
U
دارای پاهای زخمی
foot sore
U
دارای پاهای زخمی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
feather footed
U
دارای پاهای پردار
rough footed
U
دارای پاهای پردار
duckfooted
U
دارای پاهای شهن
plumiped
U
دارای پاهای پردار
spindle legged
U
دارای پاهای درازوباریک لندوک
fin footed
U
دارای پاهای پرده دار
rough legged
U
دارای پاهای پردار مودرچهارقلم
gaited
U
اسب دارای حرکت پاهای معین
spindle shanked
U
دارای پاهای دراز وباریک لندوک
leg of mutton
U
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
wounded in action
U
زخمی عملیات زخمی جنگی
astraddle
U
با پاهای از هم گشاده
heel
U
پاهای عقب
astride
U
با پاهای گشاداز هم
heels
U
پاهای عقب
stag position
U
وضع پاهای باز
gait
U
طرز حرکت پاهای اسب
stag jump
U
پرش با پاهای باز در هوا
hermit crabs
U
خرچنگی که پاهای عقب ان ناقص است
red legs
U
نام چندجورپرنده که پاهای قرمز دارند
hermit crab
U
خرچنگی که پاهای عقب ان ناقص است
She has long and shapely legs .
U
ساق پاهای کشیده وخوش ترکیبی دارد
jack knife
U
خم شدن بجلو با پاهای مستقیم و گرفتن مچ پا بادستها
side staddle hep
U
پرش به بالا با پاهای باز ودستها به طرفین
capriole
U
پرش عمودی اسب با پاهای کشیده به عقب
ulcerous
U
زخمی
wounded
U
زخمی
casualties
U
زخمی
casualty
U
زخمی
traumatic
U
زخمی جراحتی
impetiginous
U
زرد زخمی
wound less
U
زخمی نشده
ulcerative
U
زخمی قرحی
gores
U
باشاخ زخمی کردن
wound chevron
U
علامت زخمی شدن
wounds
U
جراحت زخمی کردن
wounded in action
U
زخمی شده در جنگ
gore
U
باشاخ زخمی کردن
wound
U
جراحت زخمی کردن
gored
U
باشاخ زخمی کردن
wounding
U
جراحت زخمی کردن
goring
U
باشاخ زخمی کردن
stabber
U
زخمی که تیر میکشد
green old wound
U
زخمی که گوشت نوبالانیاورده باشد
injured person
U
آدم آسیب دیده
[زخمی]
scotched
U
چاک دادن زخمی کردن
scotches
U
چاک دادن زخمی کردن
scotching
U
چاک دادن زخمی کردن
chevron
U
ارم زخمی شدن در جنگ
chevrons
U
ارم زخمی شدن در جنگ
injuring
U
زخمی کردن ضرر رساندن
injures
U
زخمی کردن ضرر رساندن
scotch
U
چاک دادن زخمی کردن
wound chevron
U
نشان زخمی شدن در جنگ
injure
U
زخمی کردن ضرر رساندن
unscathed
U
خسارت ندیده زخمی نشده
to die from an injury
[a wound]
U
به علت آسیب دیدگی
[زخمی]
مردن
to maul somebody
[something]
U
کسی
[چیزی]
را بدجور زخمی کردن
shoots
U
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
shoot
U
زخمی کردن یا کشتن شکار هدف تیراندازی
smart money
U
غرامت پولی که دولت بسربازان وملوانان زخمی ومصدوم میدهد
straddle seat
U
تعادل روی پارالل روی دستها با پاهای باز
misericord
U
یکجورقمه نوک تیزکه ضربه مرگ را باان میزدندکه زخمی زودتراسوده شودئهسث
bedsore
U
زخمی که بعلت خوابیدن متمادی در بستر و نرسیدن خون کافی به پشت بیماران ایجادمیشود
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic
U
دارای ید
odoriferous
U
دارای بو
trilinear
U
دارای سه خط
fraught with
U
دارای
footy
U
دارای پا
bilabiate
U
دارای دو لب
three-legged
U
دارای سه پا
glochidiate
U
دارای مو
three legged
U
دارای سه پا
nucleate
U
دارای هسته
synonymous
U
دارای ترادف
synonymous
U
دارای تشابه
nitrous
U
دارای شوره
myrrhy
U
دارای بوی مر
myrrhic
U
دارای بوی مر
melodious
U
دارای ملودی
melodic
U
دارای ملودی
straight line
U
دارای خط مستقیم
legitimate
U
دارای حق مشروع
stilted
U
دارای چوب پا
splashy
U
دارای ترشح
staminate
U
دارای جرثومه نر
stannic
U
دارای قلع
stannous
U
دارای قلع
flabby
U
دارای عضلات شل
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
legitimating
U
دارای حق مشروع
legitimates
U
دارای حق مشروع
legitimated
U
دارای حق مشروع
multilineal
U
دارای چندین خط
prerogative
U
دارای حق ویژه
prerogatives
U
دارای حق ویژه
splashing
U
دارای ترشح
low-spirited
U
دارای روحیه بد
monandrous
U
دارای یک شوهر
low spirited
U
دارای روحیه بد
monometallic
U
دارای یک فلز
monoclinal
U
دارای یک شیب
monatomic
U
دارای یک جوهرفرد
sulfureous
U
دارای گوگرد
splashes
U
دارای ترشح
monopetalous
U
دارای یک گلبرگ
splash
U
دارای ترشح
multiflorous
U
دارای بیش از سه گل
multifid
U
دارای چندشکاف
redundant
U
دارای اطناب
deficient
U
دارای کمبود
salaried
U
دارای حقوق
strontic
U
دارای استرونیوم
muciferous
U
دارای مخاط
formal
U
دارای فکر
energetic
U
دارای انرژی
preemptor
U
دارای حق شفعه
reboant
U
دارای واکنش
reversioner
U
دارای حق رجوع
rugose
U
دارای رکه
sabulous
U
دارای شن ریزه
self abnegating
U
دارای کف نفس
pre emptive
U
دارای حق شفعه
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
weighted
U
دارای وزن
petiolated
U
دارای دمگل
rattly
U
دارای صدای تق تق
rarely beautiful
U
دارای زیبائی
polygamous
U
دارای چند زن
prerogatived
U
دارای حق ویژه
primipara
U
دارای یک اولاد
primiparous
U
دارای یک اولاد
pseudonymous
U
دارای تخلص
plumose
U
دارای دسته پر
pulsant
U
دارای تپش
pulsatile
U
دارای تپش
quartziferous
U
دارای در کوهی
shelterer
U
دارای حفاظ
rifled
U
دارای خان
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
papillose
U
دارای برامدگی
palmy
U
دارای نخل
short range
U
دارای برد کم
overbusy
U
دارای کارزیاد
backed
U
دارای پشت
of that ilk
U
دارای همان جا
equivocal
U
دارای دومعنی
sonant
U
دارای اهنگ
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
pelliculate
U
دارای پوسته
short-range
U
دارای برد کم
silicifoeous
U
دارای در کوهی
pinnular
U
دارای بالچه
pinnular
U
دارای برگچه
pileate
U
دارای کلاهک
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
petiolate
U
دارای دمگل
deadbeat
U
دارای سکون
deadbeats
U
دارای سکون
portentous
U
دارای فال بد
spirituous
U
دارای الکل
geniculate
U
دارای زانویی
bicentric
U
دارای دومرکز
bichrome
U
دارای دو رنگ
entitative
U
دارای وجودخارجی
bimolecular
U
دارای دوملکول
bimorphemic
U
دارای دوشکل
bimotored
U
دارای دوموتور
binaural
U
دارای دو گوش
binocular
U
دارای دو چشم
binuclear
U
دارای دو هسته
binucleate
U
دارای دو هسته
binucleated
U
دارای دو هسته
bipartite
U
دارای دوقسمت
biradial
U
دارای دوشعاع
far reaching
U
دارای اثرزیاد
basined
U
دارای ابگیر
febile
U
دارای حالت تب
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com