Perdic | دارای نگاه خیره | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	starer U	دارای نگاه خیره

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	gazing U	نگاه خیره
	gazed U	نگاه خیره
	gaze U	نگاه خیره
	gloatingly U	با نگاه خیره
	glaringly U	با نگاه خیره
	gape seed U	نگاه خیره
	gapeseed U	نگاه خیره
	gazes U	نگاه خیره
	stares U	خیره نگاه کردن
	gapes U	خیره نگاه کردن
	gaping U	خیره نگاه کردن
	gorgonize U	خیره نگاه کردن
	gazed U	خیره نگاه کردن
	gaped U	خیره نگاه کردن
	gaze U	خیره نگاه کردن
	gape U	خیره نگاه کردن
	glare U	خیره نگاه کردن
	glares U	خیره نگاه کردن
	stared U	خیره نگاه کردن
	glower U	خیره نگاه کردن
	gloated U	خیره نگاه کردن
	gloat U	خیره نگاه کردن
	glowers U	خیره نگاه کردن
	glowering U	خیره نگاه کردن
	gloats U	خیره نگاه کردن
	gazing U	خیره نگاه کردن
	gazes U	خیره نگاه کردن
	stare U	خیره نگاه کردن
	glowered U	خیره نگاه کردن
	glared U	خیره نگاه کردن
	gloating U	خیره نگاه کردن
	gaping U	نگاه خیره با دهان باز
	gape U	نگاه خیره با دهان باز
	glowering U	اخم کردن نگاه خیره
	glowered U	اخم کردن نگاه خیره
	gapes U	نگاه خیره با دهان باز
	glower U	اخم کردن نگاه خیره
	glowers U	اخم کردن نگاه خیره
	to stare any one into silence U	کسیرا با نگاه خیره از روبردن
	gaped U	نگاه خیره با دهان باز
	wifely U	دارای نگاه زنانه
	gloat U	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
	gloating U	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
	gloats U	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
	keek U	باچشم نیم باز نگاه ک ردن ازسوراخ نگاه کردن
	gloated U	نگاه از روی کینه و بغض نگاه عاشقانه و حاکی ازعلاقه
	look at me U	بمن نگاه کن ظ 7بمن نگاه کنید
	glanced U	نگاه نگاه مختصر
	glance U	نگاه نگاه مختصر
	glances U	نگاه نگاه مختصر
	willful <adj.> U	خیره سر
	agaze U	خیره
	testy <adj.> U	خیره سر
	staring U	خیره
	sullen <adj.> U	خیره سر
	stubborn <adj.> U	خیره سر
	eccentric <adj.> U	خیره سر
	stubborn U	خیره سر
	intractable <adj.> U	خیره سر
	screwball U	خیره سر
	dour U	خیره سر
	mulish U	خیره سر
	obstinate U	خیره سر
	glaring U	خیره
	pertinacious U	خیره سر
	dourly U	خیره سر
	starring U	خیره
	perverse <adj.> U	خیره سر
	dazzling U	خیره کردن
	dazzle U	خیره کردن
	dazzles U	خیره کردن
	blind U	خیره کردن
	dazzled U	خیره کردن
	blinded U	خیره کردن
	blinds U	خیره کردن
	obstinacy U	خیره سری
	goggle-eyed U	خیره چشم
	perrinaciousness U	خیره سری
	stare U	خیره شدن
	stared U	خیره شدن
	moon eyed U	خیره ومتحیر
	steadfastly U	پابرجای خیره
	to stand at gaze U	خیره ایستادن
	to look fixedly U	خیره نگریستن
	stares U	خیره شدن
	dazzlement U	خیره سازی
	steadfast U	پابرجای خیره
	mulishness U	خیره سری
	staring red U	یا خیره کننده
	foudroyant U	خیره کننده
	relucent U	خیره کننده
	impudence U	خیره سری
	intractable U	خیره سر ستیزه جو
	stubbornness U	خیره سری
	fulgurant U	خیره کننده
	bedazzle U	بکلی خیره کردن
	eclat U	روشنی خیره کننده
	dazzlingly U	بطور خیره کننده
	watcheye U	چشم خیره وسفید
	stargaze U	بستاره ها خیره شدن
	fixation U	خیره شدگی تعلق خاطر
	glare U	تابش خیره کننده تشعشع
	to gape U	با خیره دهان باز کردن
	fixations U	خیره شدگی تعلق خاطر
	dazzling U	تابش یا روشنی خیره کننده
	glared U	تابش خیره کننده تشعشع
	dazzles U	تابش یا روشنی خیره کننده
	stargazer U	کسیکه به ستاره ها خیره شده
	dazzle U	تابش یا روشنی خیره کننده
	glares U	تابش خیره کننده تشعشع
	dazzled U	تابش یا روشنی خیره کننده
	gaping stock U	چیزی که موجب خیره نگریستن گرد د
	gawping U	با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
	gawps U	با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
	gawped U	با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
	flare U	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
	flares U	روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
	Boketto U	عمل خیره شدن به دوردست در غیاب تفکر
	gawp U	با دهان باز و به طور احمقانه خیره شدن
	to stare at person in the face U	توی صورت کسی خیره یابربرنگاه کردن
	isobars U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobar U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobare U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	gape seed U	چیزی که مایه حیرت وموجب خیره نگریستن گرد د
	cementitious U	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
	soft shelled U	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
	ringent U	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
	virile U	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
	gravel blind U	دارای چشم تار دارای دید کم
	acinaseous U	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
	galleried U	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
	low tension U	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
	outrigged U	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
	idiomorphic U	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
	end stopped U	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
	isotropic solutions U	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
	leers U	نگاه چپ
	leers U	نگاه کج
	glimpsing U	نگاه کم
	glimpses U	نگاه کم
	glimpsed U	نگاه کم
	glimpse U	نگاه کم
	gloatingly U	با نگاه
	i say U	نگاه کن
	leered U	نگاه کج
	gander U	: نگاه
	looks U	نگاه
	ganders U	: نگاه
	leer U	نگاه چپ
	leer U	نگاه کج
	slanted U	نگاه کج
	slant U	نگاه کج
	view U	نگاه
	looked U	نگاه
	by sight U	از نگاه
	look U	نگاه
	slants U	نگاه کج
	leered U	نگاه چپ
	regarded U	نگاه
	regard U	نگاه
	regards U	نگاه
	leering U	نگاه کج
	observantion U	نگاه
	leering U	نگاه چپ
	look here U	نگاه کن
	stared U	رک نگاه کردن
	sheep's eyes U	نگاه عاشقانه
	stops U	نگاه داشتن
	To look askance. To give a dirty look. U	چپ چپ نگاه کردن
	sheep's eye U	نگاه عاشقانه
	to lock out U	نگاه داشتن
	to look daggers U	چپ چپ نگاه کردن
	stopped U	نگاه داشتن
	to look on with U	نگاه کردن
	eying U	نگاه کردن
	eyes U	نگاه کردن
	hold U	نگاه داشتن
	holds U	نگاه داشتن
	eyeing U	نگاه کردن
	eye U	نگاه کردن
	dirty look <idiom> U	چپ چپ نگاه کردن
	to set eyes on U	نگاه کردن
	sheep's eye U	نگاه دزدکی
	stop U	نگاه داشتن
	to put to a pause U	نگاه داشتن
	stares U	رک نگاه کردن
	stopping U	نگاه داشتن
	to lay fast U	نگاه داشتن
	retrospect U	نگاه به گذشته
	tackle U	نگاه داشتن
	an upward glance U	نگاه سربالا
	an intent look U	یک نگاه مشتاقانه
	oeillade U	نگاه عاشقانه
	parthian glance U	اخرین نگاه
	peeper U	نگاه کننده
	come-on U	نگاه دعوتآمیز
	come-ons U	نگاه دعوتآمیز
	stayed U	نگاه داشتن
	stay U	نگاه داشتن
	look down U	با نگاه از رو بردن