Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chalybeate
U
دارای مزه شبیه باهن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
subhuman
U
دارای صفاتی شبیه انسان
ulotrichous
U
دارای موهای شبیه پشم
vulval
U
دارای شکافی شبیه فرج
vulvar
U
دارای شکافی شبیه فرج
vulvate
U
دارای شکافی شبیه فرج
pentadactylate
U
دارای پنج زائده شبیه پنجه
drupaceous
U
دارای میوه الویی شبیه الو
diatomaceous
U
دارای جدار سیلیسی شبیه گمزادان
squeaker
U
دارای صدای شبیه جغد یا موش
homogamic
U
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
homogamous
U
دارای گلهای شبیه بهم ومتجانس
leg of mutton
U
دارای پاهای مثلثی شکل شبیه گوسفند
ribby
U
دارای دندههای بیرون امده شبیه دنده
squeaky
U
جیغ جیغو دارای صدای شبیه جغد یاموش
conchoidal
U
دارای پستی وبلندی هایی شبیه داخل صدف
hardtop
U
اتومبیلی شبیه اتومیلهای کروکی که دارای سقف سخت فلزی میباشد
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
palmatifid
U
دارای شکافی شبیه پنجه دست شکافته پنجه
zincky
U
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zincy
U
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
zinky
U
بشکل روی دارای فاهری شبیه فلز روی
substantive
U
شبیه اسم دارای خواص اسم
venosity
U
شبیه ورید دارای ورید
gooseneck
U
هر چیزی شبیه گردن غاز هرچیز شبیه U
pinnulate
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
pinnulated
U
شبیه برگچه شبیه بالچه
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
womanlike
U
شبیه زن
similiar
U
شبیه
quasi
U
شبیه
related
<adj.>
U
شبیه
more like;most like
U
شبیه تر
similar to that
U
شبیه به ان
similar
<adj.>
U
شبیه
analogous
U
شبیه
similes
U
شبیه
like
<adj.>
U
شبیه
wifelike
U
شبیه زن
akin
<adj.>
U
شبیه
luteous
U
شبیه گل
alike
<adj.>
U
شبیه
feathery
U
شبیه به پر
near
U
شبیه
simile
U
شبیه
anthoid
U
شبیه به گل
pygidial
U
شبیه دم
papilionaceous
U
شبیه
simulant
U
شبیه
makes
U
شبیه
make
U
شبیه
nearing
U
شبیه
nears
U
شبیه
medals
U
شبیه
medal
U
شبیه
imitations
U
شبیه
personator
U
شبیه
nearer
U
شبیه
nearest
U
شبیه
imitation
U
شبیه
near-
U
شبیه
similar
U
شبیه
neared
U
شبیه
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
adenoidal
U
شبیه غده
stellar
U
شبیه ستاره
asteroid
U
شبیه ستاره
rooty
U
شبیه ریشه
likes
U
شبیه همچون
virgulate
U
شبیه میله
sagittate
U
شبیه تیر
simulator
U
شبیه ساز
alike
U
شبیه یکسان
waterish
U
هر چیزی شبیه اب
popish
U
شبیه کاتولیک
airily
U
شبیه هوا
like
U
شبیه همچون
liked
U
شبیه همچون
asteroids
U
شبیه ستاره
steamy
U
شبیه بخار
steamiest
U
شبیه بخار
platy
U
شبیه بشقاب
plexiform
U
شبیه شبکه
polypous
U
شبیه بواسیرلحمی
plexiform
U
شبکهای شبیه رگ
plumy
U
شبیه پر کرکی
polypose
U
شبیه بواسیرلحمی
prismoidal
U
شبیه منشور
woodsy
U
شبیه چنگل
quasi easement
U
حق شبیه به حق ارتفاق
protean
U
شبیه Proteus
platinoid
U
شبیه پلاتین
phylloid
U
شبیه برگ
whippy
U
شبیه شلاق
steamier
U
شبیه بخار
rhizome
U
شبیه ریشه
piscine
U
شبیه ماهی
simulators
U
شبیه ساز
reniform
U
شبیه کلیه
pisiform
U
شبیه نخود
simulated
U
شبیه ساخته
psittaceous
U
شبیه طوطی
gypsy
U
شبیه کولی
tafia
U
مشروبی شبیه رم
take after
U
شبیه بودن
equals
U
همرتبه شبیه
equalling
U
همرتبه شبیه
equalled
U
همرتبه شبیه
equaling
U
همرتبه شبیه
equaled
U
همرتبه شبیه
equal
U
همرتبه شبیه
taffia
U
مشروبی شبیه رم
sylphlike
U
شبیه جن هوایی
susurrus
U
شبیه نجوا
trochal
U
شبیه چرخ
stomatic
U
شبیه دهان
stubbly
U
شبیه کاهبن
styloid
U
شبیه نیزه
sulfurous
U
شبیه گوگرد
sulphurous
U
شبیه گوگرد
the drama
U
فن شبیه سازی
susurrous
U
شبیه نجوا
trichoid
U
شبیه موی
spongy
U
شبیه اسفنج
trapezium
U
شبیه ذوذنقه
assimilate
U
شبیه ساختن
anthropomorphic
U
شبیه انسان
humanoid
U
شبیه انسان
humanoids
U
شبیه انسان
the d.
U
فن شبیه سازی
simulations
U
شبیه سازی
tonsillar
U
شبیه لوزتین
assimilating
U
شبیه ساختن
assimilates
U
شبیه ساختن
assimilated
U
شبیه ساختن
simulation
U
شبیه سازی
the profession
U
اهل شبیه
gypsies
U
شبیه کولی
vestibular
U
شبیه اتاقک
vaulty
U
شبیه طاق
rivals
U
نظیر شبیه
rivalling
U
نظیر شبیه
rivalled
U
نظیر شبیه
rivaling
U
نظیر شبیه
rivaled
U
نظیر شبیه
rival
U
نظیر شبیه
simulant of
U
مانند شبیه
vee
U
شبیه حرف v
shrubby
U
شبیه بوته
liverish
U
شبیه جگر
vestibular
U
شبیه رخت کن
scotic
U
شبیه اسکاتلندیها
screwlike
U
شبیه اچار
sculpturesque
U
شبیه مجسمه
astral
U
شبیه ستاره
bovine
U
شبیه گاو
vermiform
U
شبیه کرم
semblable
U
شباهت شبیه
vapory
U
شبیه بخار
ursine
U
شبیه خرس
sloughy
U
شبیه دله
likens
U
شبیه شدن
likens
U
شبیه کردن
likening
U
شبیه شدن
likening
U
شبیه کردن
likened
U
شبیه شدن
likened
U
شبیه کردن
liken
U
شبیه شدن
liken
U
شبیه کردن
splenoid
U
شبیه به طحال
typal
U
شبیه نمونه
spheroid
U
شبیه کره
snakelike
U
شبیه مار
snuffy
U
شبیه انفیه
soupy
U
شبیه ابگوشت
ungual
U
سم دار شبیه سم
spathulate
U
شبیه مرهم کش
spatulate
U
شبیه مرهم کش
uncial
U
شبیه یک دوازدهم
bent
U
علف شبیه نی
gipsies
U
شبیه کولی
palmate
U
شبیه پنجه
lilied
U
شبیه سوسن
osteal
U
شبیه استخوان
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com