English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
adaptive U دارای قوهء تطابق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
animadversion U قوهء ادراک
acheiria U فاقد قوهء لامسه
anaphrodisia U نقصان قوهء باء
atrophic U مربوط به کم شدن قوهء نامیه
atrophied U نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
atrophies U نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
atrophy U نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
atrophying U نقصان قوهء نامیه لاغرکردن
audiometer U دستگاه سنجش قوهء سامعه شنوایی سنج
match U تطابق
accommodations U تطابق
justification U تطابق
matches U تطابق
justifications U تطابق
accommodation U تطابق
respondency U تطابق
correspoundence U تطابق
accordance U تطابق
coincidence U تطابق
coincidences U تطابق
respondence U تطابق
accordion pleat تطابق چین
incongrvent U عدم تطابق
vertical justification U تطابق عمودی
full justification U تطابق کامل
partial adjustment U تطابق جزئی
double coincidence of wants U تطابق دوطرفه
overlap U تطابق کردن
overlapped U تطابق کردن
matches U تطبیق تطابق
match U تطبیق تطابق
accommodation coefficient U ضریب تطابق
overlaps U تطابق کردن
parallelism U همانندی تطابق
pantone matching system U سیستم تطابق پانتون
idealization U تطبیق یا تطابق با تصور
accomodation U قدرت تطابق چشم
incoherence U عدم تطابق ناسازگاری
accomodation U تدارک جا اثاثیه تطابق
radar boresight U تطابق خط دید رادار
incongruousness U عدم موافقت یا تطابق
tecanicality U تطابق بااصول فنی
inventory reconciliation U تطابق موجودی با دارایی یکان
engel's law U قانون عدم تطابق درامد با مقدار هزینه
dioptometer U اسبابی که قدرت تطابق وانکسار چشم را اندازه می گیرد
frictional unemployment U اطلاعات ناقص مربوط به فرصتهای شغلی و عدم توانائی اقتصاددر تطابق دادن هر چه سریعتر افراد با مشاغل میباشد
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ballistic match U تطابق شرایط بالیستیکی خورند بالیستیکی
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
bilabiate U دارای دو لب
fraught with U دارای
odoriferous U دارای بو
iodic U دارای ید
glochidiate U دارای مو
three-legged U دارای سه پا
footy U دارای پا
trilinear U دارای سه خط
three legged U دارای سه پا
knarred U دارای برامدگی
silicifoeous U دارای در کوهی
adamantean U دارای تلئلو
floaty U دارای اب نشین کم
elective U دارای حق انتخاب
shelterer U دارای حفاظ
social minded U دارای افکاراجتماعی
fibrinous U دارای مودلیفی
legitimate U دارای حق مشروع
legitimated U دارای حق مشروع
legitimates U دارای حق مشروع
legitimating U دارای حق مشروع
amphibolic U دارای دو معنی
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
flabby U دارای عضلات شل
sonant U دارای اهنگ
aluminous U دارای زاج
knock kneed U دارای زانوی کج
spiriferous U دارای عضومارپیچی
foliolate U دارای برگچه
splash U دارای ترشح
mammilate U دارای پستان
kibed U دارای شکاف
self abnegating U دارای کف نفس
acetylate U دارای ریشهء
rifled U دارای خان
formal U دارای فکر
keeled U دارای تبر ته
keyed U دارای جاانگشتی
splashes U دارای ترشح
acetylize U دارای ریشهء
handy <adj.> U دارای مزیت
keratinous U دارای موادشاخی
equivocal U دارای دومعنی
backed U دارای پشت
sexagenary U دارای سن 06 تا96
short range U دارای برد کم
short-range U دارای برد کم
electives U دارای حق انتخاب
splashing U دارای ترشح
magneto U دارای مغناطیس
accentual U دارای تاکید
spirituous U دارای الکل
shoaly U دارای جاهای کم اب
monogamous U دارای یک زن یا یک شوهر
bigamous U دارای دو زن یا دو شوهر
swell butted U دارای ته گنده
aulait U دارای شیر
lippy U پر رو دارای لب اویزان
lobate U دارای نرمه
sulfureous U دارای گوگرد
artiodactylous U دارای سم شکافته
monogamous U دارای یک همسر
alcoholics U دارای الکل
terahenous U دارای 4 مادگی
basined U دارای ابگیر
ledgy U دارای طاقچه
preferable U دارای رجحان
lean to U دارای چارطاقی
azotic U دارای ازت
syntonic U دارای بسامدمشابه
entitative U دارای وجودخارجی
alcoholic U دارای الکل
strontic U دارای استرونیوم
artiodactyl U دارای سم شکافته
arbitrative U دارای اختیارحکمیت
stannic U دارای قلع
low spirited U دارای روحیه بد
low-spirited U دارای روحیه بد
longheaded U دارای سردراز
staminate U دارای جرثومه نر
febile U دارای حالت تب
deficient U دارای کمبود
redundant U دارای اطناب
feldspathic U دارای فلدسپار
stannous U دارای قلع
twofold U دارای دو چیز
antithetical U دارای ضد ونقیض
straight line U دارای خط مستقیم
lobated U دارای نرمه
antithetic U دارای ضد ونقیض
squib U دارای صدای فش فش
squibs U دارای صدای فش فش
multilineal U دارای چندین خط
miasmatic U دارای دمه بد بو
far reaching U دارای اثرزیاد
splashy U دارای ترشح
salaried U دارای حقوق
pileate U دارای کلاهک
ill neighboured U دارای محیط بد
pelliculate U دارای پوسته
multiflorous U دارای بیش از سه گل
stilted U دارای چوب پا
papillose U دارای برامدگی
iodous U دارای یود
palmy U دارای نخل
weighted U دارای وزن
in flower U دارای شکوفه
multifid U دارای چندشکاف
ill neighboured U دارای همسایه بد
synonymous U دارای ترادف
monometallic U دارای یک فلز
petiolated U دارای دمگل
monopetalous U دارای یک گلبرگ
hook nosed U دارای بینی کج
hook-nosed U دارای بینی کج
muciferous U دارای مخاط
petiolate U دارای دمگل
overlapping U دارای اشتراک
synonymous U دارای تشابه
in force U دارای اعتبار
in power U دارای اختیارات
bifocal U دارای دو کانون
instinct with force U دارای زور
inflorescent U دارای گل اذین
divans U دارای دوفرفیت
divan U دارای دوفرفیت
nucleate U دارای هسته
nitrous U دارای شوره
innervate U دارای پی کردن
insectile U دارای حشره
portentous U دارای فال بد
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com