English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 204 (34 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
tinkle U دارای طنین کردن
tinkled U دارای طنین کردن
tinkles U دارای طنین کردن
tinkling U دارای طنین کردن
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
tintinnabulary U دارای طنین
din U طنین بلند طنین افکندن
ting U طنین طنین انداختن
tolling U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
tolls U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
toll U طنین موزون باصدای ناقوس یا زنگ اعلام کردن
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
jingles U جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingled U جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingle U جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
jingling U جرنگ جرنگ کردن طنین زنگ ایجاد کردن جرنگیدن
sounds U طنین
sounded U طنین
echo U طنین
tingling U طنین
sonance U طنین
noises U طنین
soundest U طنین
sound U طنین
noise U طنین
timbre U طنین
reverberations U طنین
echoing U طنین
echoes U طنین
echoed U طنین
tingle U طنین
reverberation U طنین
tingled U طنین
tingles U طنین
resonances U ایجاد طنین
resonance U ایجاد طنین
sonant U طنین دار
peal U طنین متناوب
echo suppressor U طنین زدا
pealed U طنین متناوب
to smell a rat U طنین شدن
ringer U طنین انداز
echoing U طنین صدا
bong U طنین صدا
echoes U طنین صدا
echoed U طنین صدا
ringers U طنین انداز
peals U طنین متناوب
pealing U طنین متناوب
sonorous U طنین انداز
echo U طنین صدا
tintinnabulation U طنین ناقوس
resonate U طنین انداختن
thirl U لرزش طنین
tinkly U طنین دار
tintinnabulation U طنین زنگ
jingle U طنین زنگ
reverberating U طنین انداختن
resonating U طنین انداختن
reverberate U طنین انداختن
reverberates U طنین انداختن
jingled U طنین زنگ
resonant U طنین دار
reverberative U طنین انداز
echo check U بکمک طنین
jingling U طنین زنگ
jingles U طنین زنگ
resonates U طنین انداختن
resonated U طنین انداختن
reverberated U طنین انداختن
resonances U پیچش صدا طنین
resonantly U بطور طنین انداز
resonance U پیچش صدا طنین
toll U صدای طنین زنگ یاناقوس
dingdong U طنین صدای ساعت شماطه
jar U دعوا و نزاع طنین انداختن
echo depth sounder U دستگاهی که عمق طنین را می سنجد
ring U طنین انداختن صدای زنگ
jars U دعوا و نزاع طنین انداختن
jarred U دعوا و نزاع طنین انداختن
tolls U صدای طنین زنگ یاناقوس
tolling U صدای طنین زنگ یاناقوس
ring U صدای زنگ تلفن طنین
tong U طنین اندازشدن انبر قند گیر
timber U طنین دار شبیه صدای زنگ
voiceful U صدا پیچ شونده طنین انداز
personate U خودرا بجای دیگری قلمداد کردن دارای شخصیت کردن
curb U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbing U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
curbed U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
grates U باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grated U باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
grate U باشبکه مجهز کردن شبکه دارکردن دارای نرده وپنجره اهنی کردن
curbs U محدود کردن دارای دیواره یا حایل کردن تحت کنترل دراوردن فرونشاندن
incorporating U جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
incorporate U جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
militarize U جنگ طلب کردن دارای روح نظامی کردن
threads U دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
incorporates U جادادن دارای شخصیت حقوقی کردن ثبت کردن
thread U دارای خطوط برجسته کردن حدیده وقلاویز کردن
edge U : دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
edges U : دارای لبه تیز کردن تحریک کردن
reman U دارای نفرات تازه کردن مردانگی کردن
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
tinkled U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkling U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkles U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
tinkle U صدای جرنگ صدای جرنگ جرنگ کردن طنین داشتن
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
catalyze U دارای اثرمجاورتی کردن تسریع کردن
furnishing U دارای اثاثه کردن مجهز کردن
inflame U دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflames U دارای اماس کردن ملتهب کردن
inflaming U دارای اماس کردن ملتهب کردن
fortifies U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
fortify U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
furnishes U دارای اثاثه کردن مجهز کردن
fortifying U دارای استحکامات کردن تقویت کردن
furnish U دارای اثاثه کردن مجهز کردن
innervate U دارای پی کردن
crenelate U دارای کنگره کردن
varnish U دارای فاهرخوب کردن
castellate U دارای استحکامات کردن
varnishes U دارای فاهرخوب کردن
varnishing U دارای فاهرخوب کردن
crenellate U دارای کنگره کردن
zigzagging U دارای پیچ و خم کردن
potentialize U دارای استعداد کردن
zigzagged U دارای پیچ و خم کردن
zigzag U دارای پیچ و خم کردن
freckle U خال دارای کک مک کردن
zigzags U دارای پیچ و خم کردن
body U دارای جسم کردن
systemize U دارای همست کردن
whipstitch U دارای مرز کردن
substantivize U دارای ماهیت کردن
populate U دارای جمعیت کردن
hydroxylate U دارای هیدروکسیل کردن
populating U دارای جمعیت کردن
indexes U :دارای فهرست کردن
indexed U :دارای فهرست کردن
populates U دارای جمعیت کردن
hydrogenate U دارای هیدروژن کردن
personalize U دارای شخصیت کردن
nationalises U دارای ملیت کردن
nationalising U دارای ملیت کردن
nationalised U دارای ملیت کردن
bodies U دارای جسم کردن
embrasures U دارای منفذ کردن
embrasure U دارای منفذ کردن
transistorize U دارای ترانسیتور کردن
varnished U دارای فاهرخوب کردن
nationalizing U دارای ملیت کردن
nitrogenize U دارای نیتروژن کردن
nationalizes U دارای ملیت کردن
nationalize U دارای ملیت کردن
index U :دارای فهرست کردن
insoul U دارای روح کردن
personify U دارای شخصیت کردن
ensoul U دارای روح کردن
tooth U دارای دندان کردن
vitaminize U دارای ویتامین کردن
gift U دارای استعداد کردن
fluoridate U دارای فلورید کردن
gifts U دارای استعداد کردن
vallum U دارای استحکامات کردن
personifying U دارای شخصیت کردن
rampart U دارای استحکامات کردن
personifies U دارای شخصیت کردن
personified U دارای شخصیت کردن
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
prong U دارای چنگک یا چنگال کردن
flyspeck U دارای لکه مگس کردن
ravine U دارای دره تنگ کردن
panes U دارای جام شیشه کردن
pane U دارای جام شیشه کردن
wig U دارای گیس مصنوعی کردن
to p a thing for a person U کسی را دارای چیزی کردن
wigs U دارای گیس مصنوعی کردن
tongues U گفتن دارای زبانه کردن
ravines U دارای دره تنگ کردن
prongs U دارای چنگک یا چنگال کردن
criss-cross U دارای نقش چلیپایی کردن
rehabilitating U دارای امتیازات اولیه کردن
bedevilled U دارای روح شیطانی کردن
bedevil U دارای روح شیطانی کردن
tat U دارای حاشیه توری کردن
fulcrum U دارای نقطه اتکاء کردن
granulate U دارای ذرات ریز کردن
bedevils U دارای روح شیطانی کردن
rehabilitate U دارای امتیازات اولیه کردن
hyphenate U بوسیله خط دارای فاصله کردن
criss-crossing U دارای نقش چلیپایی کردن
rehabilitated U دارای امتیازات اولیه کردن
criss-crosses U دارای نقش چلیپایی کردن
criss-crossed U دارای نقش چلیپایی کردن
sanitate U دارای لوازم بهداشتی کردن
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com