English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
racy U دارای صفات اصلی و نژادی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
cacogenesis U فساد نژادی دراثر حفظ وابقاء صفات بد
epithetical U دارای صفات یا القال
whorish U دارای صفات هرزگی وفاحشه گی
well conditioned U نیکو خصال دارای صفات حسنه
recombinant U موجود دارای صفات ارثی متشکل جدید
autosexing U دارای صفات جنسی مغایر بانوع خود
echinoid U دارای صفات خوارپوست دریایی یاتوتیاء البحر
polymeric U دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
gametophyte U گیاه یا نژادی از گیاه که دارای عضو جنسی تناوبی
racy U دارای طعم اصلی
orthotropic U دارای محور اصلی عمودی
polyploid U دارای کروموسومهایی چندبرابر تعداد اصلی
haploid U دارای نیمی ازکروموزومهای اصلی مانندکروموسوم سلولهای جنسی
balanced control surfaces U سطوح فرامین اصلی دارای قسمت دیگری در جلوی خط لولا
choke bore U روکشی برای سوراخ کردن یاتراش دادن داخل سیلندر که قسمت بالای ان دارای قطری کمتر از قطر اصلی سیلندرمیباشد
rolleron U کنترل پروازی که به عنوان کنترل اولیه و اصلی درموشکهای دارای بال شعاعی بکار رود
compound complex U دارای دو قضیه اصلی ویک قضیه فرعی
VL local bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus U مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
lenz' law U جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
makings U صفات یا
ethnicity U نژادی
ethnic U نژادی
eugenics U به نژادی
phyletic U نژادی
ethnical U نژادی
racial U نژادی
racially U نژادی
paternity U صفات پدری
sportmanlike U صفات ورزشکارانه
womanliness U صفات زنانه
secondary qualities U صفات ثانوی
color line U مانع نژادی
phylogeny U تکامل نژادی
racial segregation U تفکیک نژادی
racial memory U حافظه نژادی
racial prejudice U پیشداوری نژادی
racialism U تبعیضات نژادی
racial discrimination U تبعیض نژادی
abyssinian U نژادی از گربه
racialism U خصوصیات نژادی
interrace U بین نژادی
ethnocentric U طرفداربرتری نژادی
interracial U بین نژادی
multiracial U چند نژادی
eugenic U وابسته به به نژادی
segregation U تبعیض نژادی
gerontomorphosis U پیر نژادی
racism U تبعیض نژادی
racial prejudice U تعصب نژادی
racial unconscious U ناهشیار نژادی
animalization U واجد صفات حیوانی
qualities inhering in a person U صفات جبلی شخص
pattern U الگو صفات فردی
admirable qualitics U صفات پسندیده یاستوده
patterns U الگو صفات فردی
ethos U صفات وشخصیت انسان
osculation U تماس اشتراک صفات
osculate U صفات مشترک داشتن
attributes of god U صفات یا اسامی خدا
interosculate U صفات مشترک داشتن
germanity U صفات ویژه المانی
homozygote U واجد صفات پدرومادر
characterization U توصیف صفات اختصاصی
phylogenic U وابسته به تکامل نژادی
linebreed U اصلاح نژادی کردن
immunogenetics U مبحث مصونیت نژادی
phylogenetic U وابسته به تکامل نژادی
miscegenation U زناشویی میان نژادی
dehumanization U از دست دادن صفات انسانی
quantitatively U بیان شده بر حسب صفات
quantitative U بیان شده بر حسب صفات
lineament U خطوط چهره صفات مشخصه
lineaments U خطوط چهره صفات مشخصه
to p any one's good qualities U صفات نیک کسی راستودن
strain U صفت موروثی خصوصیت نژادی
strains U صفت موروثی خصوصیت نژادی
phylogeny U تاریخ نژادی جانور یا گیاه
segregating U تبعیض نژادی قائل شدن
teutonism U عقیده برتری نژادی المان
desegregating U تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregates U تفکیک نژادی را فسخ کردن
segregate U تبعیض نژادی قائل شدن
desegregated U تفکیک نژادی را فسخ کردن
desegregate U تفکیک نژادی را فسخ کردن
white supremacist U طرفدار تفوق نژادی سفیدپوستان
segregates U تبعیض نژادی قائل شدن
shropshire U نژادی از گوسفند بی شاخ انگلیسی
disfeature U صفات ممتازه چیزی را از بین بردن
dysgenic U مضر برای صفات وخصوصیات ارثی
manifest destiny U لوازم قهری بسط وتوسعه نژادی
eugenic U از نژاد یانسب خوب اصلاح نژادی
africander U اروپایی نژادی که درافریقای جنوبی زاده شد
sclav ect U عضو نژادی که شامل مردم خاوراروپاباشد
character U صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
recapitulated U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
recapitulate U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
These qualities are esteemed by managers. U مدیران این [نوع] صفات را ارجمند می شمارند.
recapitulating U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
characters U صفات ممتازه هرنوع حروف نوشتنی وچاپی
recapitulates U صفات ارثی را در طی چند نسل تکراری کردن
master U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
masters U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file U پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
mastered U سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
gene U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
genes U عامل موجود در کروموزوم که ناقل صفات ارثی است
incross U اختلاط و امیزش صفات ارثی یک طایفه میان افراد ان
dysgenics U مبحث مطالعه فساد نسل وتباهی نژادی
inviable U عاجز از ادامه بقا در اثرساختمان نژادی و ارثی
Racial prejudice prevails in some countries. U دربرخی کشورها تعصبات نژادی وجود دارد
acciaccatura U نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
on board U که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
telegony U انتقال فرضی صفات ونفوذاخلاقی شوهر اول در بچههای زن از شوهران بعدی
pelasgic U نام نخستین نژادی که دریونان و جزیرههای خاورمدیترانه ساکن شدند
lore U فرهنگ نژادی افسانه هاوروایات قومی فاصله بین چشم ومنقار
prototypal U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
staple U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
generations U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
generation U کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypic U وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
first generation computer U کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
main guard U نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
stapling U جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves U ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
karakul U کاراکول [نژادی از گوسفند آسیائی با رنگ طبیعی سیاه، خاکستری و گاهی قهوه ای]
mainstay U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays U مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis U [واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
base camp U پایگاه اصلی کمپ اصلی
base unit U یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit U یکای اصلی واحد اصلی
master file U فایل اصلی پرونده اصلی
expansion slots U شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
mattering U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matters U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered U بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
DIMM U سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
racism U اعتقادبه برتری برخی نژادها بربعضی دیگر و لزوم توجیه خصوصیات قومی و ملی وفرهنگی بر مبنای معیارهای نژادی
androgen U هورمونهای جنسی که باعث ایجاد صفات ثانویه جنسی درمرد
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
externals U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external U که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant U یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
incrossbreed U تولید شده در اثر امیزش نژاد امیزش نژادی کردن
humanizing U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
professionalism U صفات وعادات مخصوص اهل حرفه حرفه یی
humanises U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanize U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanized U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanising U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanizes U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
humanised U انسان شدن واجد صفات انسانی شدن
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
FEP U پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
intergeneric U بین انواع نژادی بین طبقهای
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
pilot tunnel U تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
quantize U با تئوری و فرمول صفات وکیفیت چیزی را تعیین کردن نیرو را با فرمول اندازه گیری کردن
body U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies U 1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document U اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
source U 1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standbys U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standby U سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
echo check U بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass U قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
input/output U فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
primal U اصلی
masters U اصلی
immanent U اصلی
master U اصلی
text U اصلی
fundametal U اصلی
firsthand U اصلی
texts U اصلی
elementary U اصلی
initial U اصلی
functional U اصلی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com