English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
cylindrical U دارای شکل استوانه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
stelar U دارای استوانه اوندی
Other Matches
counter recoil cylinder U استوانه هادی پیستون مواج استوانه عاید
drummed U استوانه
platten U استوانه
cylinders U استوانه
cylinder U استوانه
shaft U استوانه
shafts U استوانه
dog-wheel U استوانه
platen U استوانه
rollers U استوانه
roller U استوانه
cannons U استوانه
drum U استوانه
cannon U استوانه
induction cylinder U استوانه القائی
access shaft مدخل استوانه ای
winch U استوانه تارکشی نخ
winched U استوانه تارکشی نخ
guide cylinder U استوانه راهنما
winches U استوانه تارکشی نخ
winching U استوانه تارکشی نخ
stele U استوانه اوندی
driving sleeve U استوانه گرداننده
cylindroid U استوانه وار
cylindroid U شبه استوانه
cylindrically U بشکل استوانه
ruffini cylinder U استوانه روفینی
revolving top U استوانه توزیع
stela U استوانه اوندی
graduate U استوانه مدرج
wehnelt cylinder U استوانه ونلت
graduated cylinder U استوانه مدرج
graduating U استوانه مدرج
recoil cylinder U استوانه دافع
graduates U استوانه مدرج
rod U یاخته استوانه ای [در چشم]
Rod cell U یاخته استوانه ای [در چشم]
fust U [میله استوانه ای ستون ها]
drum U [ستون استوانه شکل]
thin walled cylinder U استوانه جدار نازک
dashpot U استوانه متعادل کننده
spacer disk U استوانه توپر فلزی
replenisher U استوانه نافم روغن
cylindrical coordinate U مختصات استوانه ای [ریاضی]
critical infinte cylinder U قطر بحرانی استوانه
rundle U استوانه گردنده گوی
motor tube U استوانه موتور موشک
rollers U بام غلتان استوانه
roller U بام غلتان استوانه
drum U فرف استوانه شکل
drummed U فرف استوانه شکل
drum U درام سیلندر استوانه
drum U طبل کوس استوانه
drummed U درام سیلندر استوانه
drummed U طبل کوس استوانه
cylindrical coordinate system U دستگاه مختصات استوانه ای [ریاضی]
warping head U استوانه چرخنده بکسل لنگر
counterbore U خزینه دار کردن استوانه
rods and cones [in the retina] U یاخته های استوانه ای و مخروطی [در شبکیه چشم]
beater mill U تغارچهای که در داخل ان استوانه نیز قرار دارد
trommel U غربال سیمی استوانه شکلی مخصوص سنگ معدن
bushes U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
fusarole U [حلقه ای به شکل نیم دایره در تزئینات میله استوانه ای ستون ها]
bush U استوانه توخالی که داخل سوراخی جای گرفته و محکم میشود
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
solenoid U سیم پیچی بشکل استوانه برای ایجاد میدان مغناطیسی مارپیچ کهربایی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
gabion U سبد استوانه شکل بدون ته که از خاک پر کرده و برای جان پناه بکار میبرند
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
universal roll U برای شکل دادن تیرهای بال پهن معمولابا چهار استوانه دوار نوردمیکنند که به همین نام معروف است
cable drum U قرقره استوانه شکلی که کابل کنترل به دور ان پیچیده شده و مقدار کابلی که با هرچرخش دسته حرکت میکند راافزایش میدهد
pilaster U هرچیزی شبیه ستون یا استوانه دیواریا جرز ستون نما
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
kelly drive bushing U اتصال کلی که بصورت استوانه بوده و مابین کلی وسوزن حفاری وجود دارد
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
BNC connector U متصل کننده فلزی استوانهای شکل با هسته مسی که در انتهای کابل Coaxial قرار دارد و برای اتصال کابل ها به هم اسفاده میشود و با فشار دادن و چرخاندن استوانه فلزی دور دو سوزن قفل کنند و و صل میشود
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
footy U دارای پا
trilinear U دارای سه خط
odoriferous U دارای بو
fraught with U دارای
iodic U دارای ید
three legged U دارای سه پا
three-legged U دارای سه پا
bilabiate U دارای دو لب
glochidiate U دارای مو
knock kneed U دارای زانوی کج
in defect U دارای کاستی
indued with charm U دارای فریبندگی
in force U دارای اعتبار
inflorescent U دارای گل اذین
keyed U دارای جاانگشتی
in flower U دارای شکوفه
entitative U دارای وجودخارجی
dyslogistic U دارای خاطرات بد
diplopodous U دارای هزار پا
keeled U دارای تبر ته
kibed U دارای شکاف
knarred U دارای برامدگی
in power U دارای اختیارات
double tongued U دارای دوقول
dolose U دارای قصدجرم
keratinous U دارای موادشاخی
dipteran U دارای دو بال
dipolar U دارای دو قطب
far reaching U دارای اثرزیاد
febile U دارای حالت تب
geniculate U دارای زانویی
glanduliferous U دارای غد دکوچک
glary U دارای تشعشع
intercommunicate U دارای مراوده
humous U دارای موادالی
homolographic U دارای قرینه
haired U دارای موی ...
hearted U دارای قلب ...
hexameter U دارای شش وزن
unifoliate U دارای یک برگ
invested with power U دارای اختیار
iodous U دارای یود
feldspathic U دارای فلدسپار
innervate U دارای پی کردن
isogenous U دارای یک منبع
fibrinous U دارای مودلیفی
floaty U دارای اب نشین کم
insectile U دارای حشره
foliolate U دارای برگچه
ill neighboured U دارای محیط بد
ill neighboured U دارای همسایه بد
instinct with force U دارای زور
heterogamous U دارای مادگی ها
antithetical U دارای ضد ونقیض
behind U دارای پس افت
ambivalence U دارای دو جنبه
isometrics U دارای یک میزان
isometric U دارای یک میزان
bifocals U دارای دو کانون
bifocal U دارای دو کانون
divans U دارای دوفرفیت
divan U دارای دوفرفیت
bodily U دارای بدن
behinds U دارای پس افت
hectic U دارای تب لازم
antithetic U دارای ضد ونقیض
amphibolic U دارای دو معنی
aluminous U دارای زاج
adamantean U دارای تلئلو
acetylize U دارای ریشهء
acetylate U دارای ریشهء
accentual U دارای تاکید
prurient U دارای فکرشهوانی
privileged U دارای امتیاز
overlapping U دارای اشتراک
hook-nosed U دارای بینی کج
melodic U دارای ملودی
melodious U دارای ملودی
synonymous U دارای تشابه
synonymous U دارای ترادف
stilted U دارای چوب پا
energetic U دارای انرژی
portentous U دارای فال بد
deadbeats U دارای سکون
deadbeat U دارای سکون
prerogative U دارای حق ویژه
prerogatives U دارای حق ویژه
hook nosed U دارای بینی کج
electives U دارای حق انتخاب
elective U دارای حق انتخاب
twofold U دارای دو چیز
splashing U دارای ترشح
splashes U دارای ترشح
splash U دارای ترشح
formal U دارای فکر
salaried U دارای حقوق
weighted U دارای وزن
dipetalous U دارای دوگلبرگ
cirrous U دارای اویز
cingulate U دارای کمربند
chymiferous U دارای کیموس
chinned U دارای چانه
cephalous U دارای کله
capitated U دارای سرمجزا
calcic U دارای اهک
calcareous U دارای کلسیم
bumpiness U دارای برامدگی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com