Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
cross grained
U
دارای رگههای نامنظم
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
netted veined
U
دارای رگههای مشبک مشبک العروق
dike
U
رگههای سنگ اذین در زمین شناسی
unconventional
U
نامنظم
infrequent
<adj.>
U
نامنظم
sporadic
<adj.>
U
نامنظم
randomly
U
نامنظم
random
U
نامنظم
aperiodic
U
نامنظم
acrostic
U
نامنظم
irregular
U
نامنظم
haywire
U
نامنظم
out of kelter
U
نامنظم
erratic
U
نامنظم
by fits and starts
<idiom>
U
به طور نامنظم
irregular polymer
U
بسپار نامنظم
random test
U
ازمایش نامنظم
erratic block
U
بلوک نامنظم
skew polygon
U
کثیرالاضلاع نامنظم
disorderly
U
نامنظم مختل
statistic copolymer
U
همبسپار نامنظم
jerky
U
نامنظم رونده
irregulars
U
ارتش نامنظم
poorly graded
U
دانه بندی نامنظم
flares
U
باشعله نامنظم سوختن
flare
U
باشعله نامنظم سوختن
sporadic group
U
گروه نامنظم
[ریاضی]
random wound
U
سیم پیچ نامنظم
jitter
U
حرکت نامنظم اتفاقی
random
U
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
grout
U
بلغور قطعات کوچک و نامنظم سنگ دوغاب
out of square
U
خارج از چهار گوش بطور نامنظم یا نادرست
bias
U
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
biases
U
وضع نامنظم گوی که باعث چرخیدن ان میشود
buffets
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffeting
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
flares
U
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
randomly
U
حرکت نامنظم الکترونها در داخل یک نیمه هادی
flare
U
روشنایی خیره کننده و نامنظم زبانه کشی
buffeted
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
buffet
U
نوسانات نامنظم ساختمان هواپیما در اثر اشفتگی
cyclopean
U
[معماری ترکیب شده با شکلهای نامنظم در بلوک سیمانی]
to wobble
[rotate unevenly]
U
لنگ بودن
[تاب داشتن]
[به طور نامنظم چرخیدن]
[اصطلاح روزمره]
airbrush
U
یک ابزار نقاشی که الگوهای نامنظم از نقاط را ایجاد میکند مانند اسپری مکانیکی
anti knock
U
ماده ایکه به سوخت اضافه شده و احتمال انفجار واحتراق نامنظم ان را کاهش میدهد
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
fracto stratus
U
ابرهای تکه تکه و نامنظم استراتوس
asynchronous transmission
U
اطلاعات در فواصل زمانی بدون قاعده و نامنظم به وسیله قراردادن یک بیت شروع قبل از هر کاراکتر ویک بیت خاتمه پس از ان انتقال می یابند
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
three legged
U
دارای سه پا
three-legged
U
دارای سه پا
bilabiate
U
دارای دو لب
trilinear
U
دارای سه خط
fraught with
U
دارای
footy
U
دارای پا
glochidiate
U
دارای مو
iodic
U
دارای ید
odoriferous
U
دارای بو
intercommunicate
U
دارای مراوده
lippy
U
پر رو دارای لب اویزان
instinct with force
U
دارای زور
insectile
U
دارای حشره
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
entitative
U
دارای وجودخارجی
ledgy
U
دارای طاقچه
far reaching
U
دارای اثرزیاد
febile
U
دارای حالت تب
feldspathic
U
دارای فلدسپار
inflorescent
U
دارای گل اذین
dyslogistic
U
دارای خاطرات بد
lobate
U
دارای نرمه
double tongued
U
دارای دوقول
dimorphic
U
دارای دو شکل
dimply
U
دارای فرورفتگی
dipetalous
U
دارای دوگلبرگ
diplopodous
U
دارای هزار پا
dipolar
U
دارای دو قطب
iodous
U
دارای یود
dipteran
U
دارای دو بال
dolose
U
دارای قصدجرم
lobated
U
دارای نرمه
invested with power
U
دارای اختیار
fibrinous
U
دارای مودلیفی
lean to
U
دارای چارطاقی
knock kneed
U
دارای زانوی کج
knarred
U
دارای برامدگی
kibed
U
دارای شکاف
haired
U
دارای موی ...
hearted
U
دارای قلب ...
isogenous
U
دارای یک منبع
humous
U
دارای موادالی
keratinous
U
دارای موادشاخی
homolographic
U
دارای قرینه
heterogamous
U
دارای مادگی ها
hexameter
U
دارای شش وزن
ill neighboured
U
دارای همسایه بد
ill neighboured
U
دارای محیط بد
floaty
U
دارای اب نشین کم
foliolate
U
دارای برگچه
indued with charm
U
دارای فریبندگی
in power
U
دارای اختیارات
in force
U
دارای اعتبار
in flower
U
دارای شکوفه
geniculate
U
دارای زانویی
in defect
U
دارای کاستی
keeled
U
دارای تبر ته
glary
U
دارای تشعشع
keyed
U
دارای جاانگشتی
innervate
U
دارای پی کردن
aluminous
U
دارای زاج
isometrics
U
دارای یک میزان
isometric
U
دارای یک میزان
bifocals
U
دارای دو کانون
bifocal
U
دارای دو کانون
divans
U
دارای دوفرفیت
divan
U
دارای دوفرفیت
bodily
U
دارای بدن
overlapping
U
دارای اشتراک
ambivalence
U
دارای دو جنبه
behind
U
دارای پس افت
behinds
U
دارای پس افت
adamantean
U
دارای تلئلو
cretaceous
U
دارای گچ فراوان
acetylize
U
دارای ریشهء
acetylate
U
دارای ریشهء
accentual
U
دارای تاکید
prurient
U
دارای فکرشهوانی
privileged
U
دارای امتیاز
hectic
U
دارای تب لازم
hook-nosed
U
دارای بینی کج
hook nosed
U
دارای بینی کج
melodious
U
دارای ملودی
synonymous
U
دارای تشابه
synonymous
U
دارای ترادف
stilted
U
دارای چوب پا
energetic
U
دارای انرژی
portentous
U
دارای فال بد
deadbeats
U
دارای سکون
deadbeat
U
دارای سکون
melodic
U
دارای ملودی
prerogative
U
دارای حق ویژه
prerogatives
U
دارای حق ویژه
electives
U
دارای حق انتخاب
elective
U
دارای حق انتخاب
twofold
U
دارای دو چیز
splashing
U
دارای ترشح
splashes
U
دارای ترشح
splash
U
دارای ترشح
formal
U
دارای فکر
salaried
U
دارای حقوق
weighted
U
دارای وزن
amphibolic
U
دارای دو معنی
dichotomous
U
دارای دو بخش
cephalous
U
دارای کله
capitated
U
دارای سرمجزا
calcic
U
دارای اهک
calcareous
U
دارای کلسیم
bumpiness
U
دارای برامدگی
buckish
U
دارای خوی بز
bodied
U
دارای بدن
bizonal
U
دارای دومنطقه
chinned
U
دارای چانه
chymiferous
U
دارای کیموس
cingulate
U
دارای کمربند
diandrous
U
دارای دوپرچم
declinatory
U
دارای تمایل
dartrous
U
دارای تبخال
cuspidal
U
دارای برامدگی
crepitant
U
دارای صدای خش خش
copperbottomed
U
دارای ته مسی
cloven foot
U
دارای پا یا سم شکافته
cirrous
U
دارای اویز
bisulcate
U
دارای دوشکاف
biramous
U
دارای دو شاخه
bicentric
U
دارای دومرکز
basined
U
دارای ابگیر
azotic
U
دارای ازت
aulait
U
دارای شیر
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
artiodactyl
U
دارای سم شکافته
arbitrative
U
دارای اختیارحکمیت
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com