Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
netted veined
U
دارای رگههای مشبک مشبک العروق
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
lattice suspension bridge
U
پل تعلیق مشبک پل اویز مشبک
net winged
U
دارای بال مشبک
platelet
U
صفحه کوچکی در سیستمهای سیالی که سطح ان مشبک ویا دارای کانالهای دقیقی میباشد
cross grained
U
دارای رگههای نامنظم
gridded
U
مشبک
retculate
U
مشبک
netted
U
مشبک
flowing
<adj.>
U
مشبک
cancellated
U
مشبک
honeycomb
U
مشبک
honeycombs
U
مشبک
cancellate
U
مشبک
reticular
U
مشبک
grilled
U
مشبک
latticed
U
مشبک
meshy
U
مشبک
cribriform
U
مشبک
retiform
U
مشبک
lattices
U
کار مشبک
aperture mask
U
صفحه مشبک
lattice tower
U
برج مشبک
air-bick
U
سفال مشبک
mesh iron
U
اهن مشبک
bar screen
U
ریچه مشبک
fretwork specialist
U
مشبک کار
meshwork
U
کارهای مشبک
Geometrical
U
مشبک کاری
lattices
U
تیر مشبک
lattice tower
U
دکل مشبک
trussing
U
تیر مشبک
trusses
U
تیر مشبک
trussed
U
تیر مشبک
hollow brick
U
اجر مشبک
honeycomb coil
U
پیچک مشبک
lattice woung coil
U
پیچک مشبک
lattic-window
U
پنجره مشبک
wire mesh
U
اهنبندی مشبک
truss
U
تیر مشبک
interlace
U
مشبک کردن
lattice grider
U
تیر مشبک
lattice mast
U
دکل مشبک
lattice suspension bridge
U
پل اویزشی مشبک
interknit
U
در هم مشبک کردن
bar screen
U
دریچه مشبک
perforated cover plates
U
صفحات مشبک
pierced woodwork
U
چوبکاری مشبک
interwove
U
مشبک کردن
interweaving
U
مشبک کردن
interweaves
U
مشبک کردن
interweave
U
مشبک کردن
reticulate
U
مشبک کردن
lattice window
U
پنجره مشبک
lattice windows
U
پنجره مشبک
crate
U
صندوق مشبک
crates
U
صندوق مشبک
shadow mask
U
صفحه مشبک
checker chamber
U
اطاقک مشبک
sleeve brick
U
اجر مشبک
lattice
U
تیر مشبک
lattice
U
کار مشبک
grilles
U
پنجره مشبک
grille
U
پنجره مشبک
truss bridge
U
پل با تیر مشبک
latticework
U
چیز مشبک
checker brick
U
اجر مشبک
trestle work
U
پایههای مشبک
perforated brick
U
اجر مشبک
slotted casing
U
لوله جدار مشبک
lattice girder
U
تیر حمال مشبک
chancelor
U
جداره مشبک
[کلیسا]
chancel-rail
U
دیواره مشبک
[کلیسا]
Lantern ring
U
رینگ مشبک یا پنجره ای
chancel-rail
U
نرده مشبک
[کلیسا]
reticulate
U
شبکه کردن مشبک
luggage net
U
باربند فلزی مشبک
perforated metal basket
U
سبد فلزی مشبک
reinforced grillage
U
ارماتور مشبک فلزی
mesh reinforcement
U
ارماتور مشبک فلزی
interlaced
U
درهم بافته مشبک
grillwork
U
پنجره مشبک سازی
reticulum
U
بافت همبند و مشبک
drop-tracery
U
تزئینات مشبک کاری
lattic-bridge
U
تیر حمال مشبک
expanded metal
U
ورق اهن مشبک
Kentish tracery
U
مشبک کاری کنتی
rack
U
توری مشبک اشغال گیر
racks
U
توری مشبک اشغال گیر
racked
U
توری مشبک اشغال گیر
caul
U
نوعی روسری مشبک توری
cellular metal floor raceway
U
سیم روی کف مشبک اطاق
wracked
U
توری مشبک اشغال گیر
gridiron
U
خطوط یا میلههای فلزی مشبک
corner truss
U
تیر مشبک کنج دار
lattice analogy
U
روش قیاس به تیر مشبک
laced column
U
ستون مشبک با بستهای چپ وراست
wracks
U
توری مشبک اشغال گیر
meshing
U
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
lattic-moulding
U
[ابزار بند مشبک یا توری مانند]
mesh
U
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
meshes
U
شبکه تور مانند یا مشبک کردن
grillage
U
زمینه و طرح مشبک توری و غیره
air-grating
U
[پنجره مشبک برای عبور هوا]
form-piece
U
[تکه های سنگ در مشبک کاری]
screen pipe
U
لوله مشبک که در قسمت ابزای چاه نصب میشود
choir-rail
U
[ردیفی از نرده ها یا جداره ی مشبک که جایگاه همسرایان را از شبستان کلیسا جدا می کند.]
clair-voie
U
[پرچین با دیواره های مشبک که سوراخ سوراخ است.]
honeycomb
U
بمب یا نارنجک مشبک تکه تکه شونده
honeycombs
U
بمب یا نارنجک مشبک تکه تکه شونده
dike
U
رگههای سنگ اذین در زمین شناسی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
odoriferous
U
دارای بو
iodic
U
دارای ید
bilabiate
U
دارای دو لب
glochidiate
U
دارای مو
three legged
U
دارای سه پا
fraught with
U
دارای
trilinear
U
دارای سه خط
footy
U
دارای پا
three-legged
U
دارای سه پا
of that ilk
U
دارای همان جا
palmy
U
دارای نخل
splashy
U
دارای ترشح
papillose
U
دارای برامدگی
stannous
U
دارای قلع
prerogative
U
دارای حق ویژه
prerogatives
U
دارای حق ویژه
portentous
U
دارای فال بد
deadbeats
U
دارای سکون
multiflorous
U
دارای بیش از سه گل
sonant
U
دارای اهنگ
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
petiolated
U
دارای دمگل
petiolate
U
دارای دمگل
spirituous
U
دارای الکل
chinned
U
دارای چانه
stannic
U
دارای قلع
heterogamous
U
دارای مادگی ها
deadbeat
U
دارای سکون
pelliculate
U
دارای پوسته
overbusy
U
دارای کارزیاد
nucleate
U
دارای هسته
nitrous
U
دارای شوره
legitimates
U
دارای حق مشروع
staminate
U
دارای جرثومه نر
dipteran
U
دارای دو بال
legitimating
U
دارای حق مشروع
melodious
U
دارای ملودی
myrrhy
U
دارای بوی مر
synonymous
U
دارای تشابه
synonymous
U
دارای ترادف
multilineal
U
دارای چندین خط
bisulcate
U
دارای دوشکاف
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
melodic
U
دارای ملودی
energetic
U
دارای انرژی
legitimate
U
دارای حق مشروع
legitimated
U
دارای حق مشروع
stilted
U
دارای چوب پا
myrrhic
U
دارای بوی مر
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
dartrous
U
دارای تبخال
declinatory
U
دارای تمایل
diandrous
U
دارای دوپرچم
dichotomous
U
دارای دو بخش
reversioner
U
دارای حق رجوع
cloven foot
U
دارای پا یا سم شکافته
dimorphic
U
دارای دو شکل
bifocals
U
دارای دو کانون
dimply
U
دارای فرورفتگی
dipetalous
U
دارای دوگلبرگ
cuspidal
U
دارای برامدگی
copperbottomed
U
دارای ته مسی
silicifoeous
U
دارای در کوهی
shelterer
U
دارای حفاظ
cretaceous
U
دارای گچ فراوان
flabby
U
دارای عضلات شل
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
rifled
U
دارای خان
short-range
U
دارای برد کم
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com