Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 206 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
particulate
U
دارای ذرات ریز
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words
isometric
U
دارای ذرات ریز متساوی
isometrics
U
دارای ذرات ریز متساوی
granulate
U
دارای ذرات ریز کردن
polymeric
U
دارای ذرات وترکیبات متعدد ومشابه چند نژادی چند رگه
suspensoid
U
محلول سریشمی دارای ذرات معلق
Other Matches
northern lights
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dance
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
Aurora Polaris
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
merry dancers
U
شفق شمالی
[که به علت برخورد ذرات گاز معلق در اتمسفر زمین با ذرات بارداری که از سمت خورشید ساطع میشوند در آسمان مناطق نزدیک به قطب شمال رخ میدهد]
intermoleculary
U
بین ذرات در داخل ذرات
ingredient
U
ذرات
ingredients
U
ذرات
allergen
U
ذرات الرژی زا
intermolecular
U
در داخل ذرات
radioactive rays
U
ذرات رادیواکتیو
sand blasting
U
ذرات سنگ
roily
U
پر از ذرات رسوبی
blood corpuscles
U
ذرات خون
elementary particles
U
ذرات بنیادی
particle physics
U
فیزیک ذرات
metal foulings
U
ذرات فلز
fundamental particles
U
ذرات بنیادی
planetesimal
U
ذرات سیارهای
barrier penetration by particles
U
نفوذ ذرات در سد
cosmic particles
U
ذرات کیهانی
weight of solids
U
وزن ذرات
molecular attracticm
U
جاده ذرات
intermolecular
U
بین ذرات
denseness
U
تراکم ذرات
nebulize
U
تبدیل به ذرات کردن
emulsion
U
ذرات چربی دراب
emulsioning
U
ذرات چربی دراب
emulsioned
U
ذرات چربی دراب
particle physics
U
فیزیک ذرات اتمی
absorption of charged particles
U
جذب ذرات باردار
scattering of alpha particles
U
پراکندگی ذرات الفا
pollinium
U
توده ذرات گرده گل
effective size of grain
U
قطر موثر ذرات
emulsions
U
ذرات چربی دراب
thershold temperature
U
استانه دمای ذرات
planetesimal hypothesis
U
فرضیه ذرات سیارهای
cascade impactor
U
دستگاه جداسازی پی در پی ذرات
segregation
U
تفکیک ذرات بتن
fall out
U
ذرات رادیواکتیوی که از جو بزمین میریزد
polymerization
U
ترکیب و تراکم ذرات پلیمریزاسیون
emulsifies
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsifying
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsified
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
emulsify
U
بشکل ذرات ریز و پایداردراوردن
leucocytosis
U
افزودگی ذرات سفید خون
cohesion
U
التصاق یا قوه جاذبه ذرات
dispersion
U
متلاشی شدن خاکدانه ها به ذرات
nucleon
U
ذرات اتم مثل نوترون وپروتون
achondrite
U
سنگ الماس بدون ذرات گرد
kinetic theory
U
فرضیه حرکت ذرات کوچک اجسام
vacuist
U
کسیکه معتقدبوجودخلادرمیان ذرات ماده میباشد
cohesion
U
نیروی جاذبه بین ذرات همگن
grain size classification
U
طبقه بندی خاک از نظر اندازه ذرات
lenticulate
U
ذرات ریز وعدسکهای کوچک در فیلم نمودارکردن
dispersoid
U
پخش کامل ذرات جسمی درجسم دیگر
grain orientation
U
طرز قرار گرفتن ذرات نسبت به یکدیگر
protoxide
U
ترکیبی که حداقل ذرات اکسیژن دران باشد
micronize
U
بصورت ذرات ریز وپودر ماننددر اوردن
schiller
U
تلالو وزرق وبرق ذرات سنگ معدنی
diatomite
U
ذرات فریف و ریزسیلیسی که از بقایای گمزادان بدست می اید
atomising
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsions
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
mists
U
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
atomize
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsioning
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
mist
U
کاهش قابلیت دید به 1 تا 01کیلومتر توسط ذرات کوچک اب
atomised
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
atomises
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
amylose
U
مادهء قندی که داخل ذرات نشاستهای را تشکیل میدهد
atomizing
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
emulsion
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
electrophoresis
U
حرکت ذرات معلق مایع بوسیله نیروی برق
emulsioned
U
تعلیق جسمی بصورت ذرات ریز وپایدار در محلولی
kinetic theory of heat
U
عقیده نظری نسبت باینکه گرماازجنبش ذرات پیدامیشود
synchrotron
U
دستگاه تقویت وتسریع ذرات بار دار الکترونی
charge neutrality
U
تساوی تقریبی ذرات مثبت ومنفی در شارههای متراکم
texture
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
atomizes
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
textures
U
طرز قرار گرفتن ذرات خاک نسبت بهم
atomized
U
تبدیل به پودر کردن مرکب از اتم یا ذرات ریزکردن
haze
U
غبارها یا ذرات ریزی که دراتمسفر پراکنده شده اند
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
iceneedle
U
یکی از ذرات فریف یخ که درهوای سرد و شفاف بطورشناوریافت میشود
atomisers
U
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
binders
U
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
binder
U
ذرات خاک رسی که جهت چسبندگی به شن و ماسه اضافه میشود
atomizers
U
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
aerosol
U
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
aerosols
U
ترکیب کلوئیدی ذرات بسیارریز مایع یا جامد در گاز یک دست
atomizer
U
دستگاهی که عناصری را به ذرات ریز تبدیل میکند مثل عطرپاش
physical analysis
U
جداسازی ذرات خاک از نظر قطر دانه ها به روش فیزیکی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
dispersion hardening
U
سخت گردانی فلزات با پراکندن ذرات ریزی با فازهای مختلف داخل ان
air brush
U
برس و مکنده هوایی جهت گرفت پرز اضافی و ذرات زائد فرش
soft fails
U
فهور ناگهانی نویزها درمدارهای ریز الکترونیکی ازطریق ذرات اشعه کیهانی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
atomic theory
U
فرضیهء اتمی که تمام مواد راترکیبی از ذرات اتم میداند تئوری انفصال ماده
wet filter
U
فیلتری که در ان فیلمی ازمایع که روی سطح المنت قرارگرفته مانع از عبور ذرات و و الودگی میشود
emission theory
U
فرض اینکه نورعبارت است ازیک رشته ذرات سبک که ازجسم نورانی ریزش میکند
polymer
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
polymers
U
جسمی که از ترکیب ذرات متشابه الترکیب وازتکرار واحدهای ساختمانی یکنوخت ایجاد شده باشد بسپار
ether
U
جسم قابل ارتجاعی که فضاوحتی فواصل میان ذرات اجسام را پر کرده ووسیله انتقال روشنایی و گرمامیشود
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
zero air voids unit weight
U
وزن ذرات موجود در خاک درواحد حجم خاک اشباع شده
vortex separation
U
جداکردن ذرات مختلف از یک سیال توسط نیروهای گریز ازمرکزی مختلف در حرکت حلقوی یا گردابی
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
cyclotron
U
دستگاه شتاب دهندهای که دران ذرات باردار بعد از خروج از منبع توسط میدانهای الکتریکی شتاب میگیرند
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
filigree
U
تزئیناتی بشکل ذرات ریز یادانههای تسبیح که امروزه بصورت سیمهای ریز طلاونقره و یا مسی در اطراف الات زرین وسیمین ساخته میشود
avalanche
U
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
avalanches
U
هر یک از چند پروسهای که در ان برخورد یونها یاالکترونها سبب ایجاد یونها یاالکنرونهای جدید میشود که این ذرات خود سبب برخوردهای هر چه بیشترخواهند شد
gig
U
ماشین خارزنی
[این وسیله برای یکنواخت کردن سطح پرزها و گرفتن ذرات از سطح بافت بکار می رود و در صنعت فرش ماشینی و بعضی منسوجات کاربرد دارد.]
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
trilinear
U
دارای سه خط
odoriferous
U
دارای بو
footy
U
دارای پا
three-legged
U
دارای سه پا
fraught with
U
دارای
iodic
U
دارای ید
bilabiate
U
دارای دو لب
glochidiate
U
دارای مو
three legged
U
دارای سه پا
handy
<adj.>
U
دارای مزیت
melodious
U
دارای ملودی
backed
U
دارای پشت
short range
U
دارای برد کم
self abnegating
U
دارای کف نفس
short-range
U
دارای برد کم
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
myrrhy
U
دارای بوی مر
rifled
U
دارای خان
myrrhic
U
دارای بوی مر
multilineal
U
دارای چندین خط
equivocal
U
دارای دومعنی
melodic
U
دارای ملودی
multifid
U
دارای چندشکاف
salaried
U
دارای حقوق
muciferous
U
دارای مخاط
rectilinear
U
دارای مسیرمستقیم
legitimating
U
دارای حق مشروع
formal
U
دارای فکر
monopetalous
U
دارای یک گلبرگ
splash
U
دارای ترشح
flabby
U
دارای عضلات شل
prerogatives
U
دارای حق ویژه
multiflorous
U
دارای بیش از سه گل
silicifoeous
U
دارای در کوهی
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
sonant
U
دارای اهنگ
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
spirituous
U
دارای الکل
splashy
U
دارای ترشح
prerogative
U
دارای حق ویژه
splashes
U
دارای ترشح
sabulous
U
دارای شن ریزه
rugose
U
دارای رکه
primipara
U
دارای یک اولاد
papillose
U
دارای برامدگی
prerogatived
U
دارای حق ویژه
preemptor
U
دارای حق شفعه
pre emptive
U
دارای حق شفعه
weighted
U
دارای وزن
bichrome
U
دارای دو رنگ
polygamous
U
دارای چند زن
pelliculate
U
دارای پوسته
portentous
U
دارای فال بد
deadbeats
U
دارای سکون
deadbeat
U
دارای سکون
plumose
U
دارای دسته پر
pinnular
U
دارای بالچه
pinnular
U
دارای برگچه
pileate
U
دارای کلاهک
petiolate
U
دارای دمگل
palmy
U
دارای نخل
overbusy
U
دارای کارزیاد
nitrous
U
دارای شوره
synonymous
U
دارای تشابه
synonymous
U
دارای ترادف
shelterer
U
دارای حفاظ
reversioner
U
دارای حق رجوع
nucleate
U
دارای هسته
reboant
U
دارای واکنش
stilted
U
دارای چوب پا
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com