English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
syndactyle U دارای دو یا چندانگشت بهم چسبیده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
systylous U دارای خامههای بهم چسبیده
syndactyl U دارای دو یاچند انگشت بهم چسبیده
linter U ماشینی که پس از پاک کرن پنبه الیاف کوتاه چسبیده به تخم پنبه را میگیرد الیاف کوتاه پنبه که به تخم پنبه چسبیده است
close aboard U چسبیده به
skin-tight U چسبیده
adnascent U چسبیده
sessile U چسبیده
conglutinate U به هم چسبیده
coherent U چسبیده
clung U چسبیده
stickit U چسبیده
adhesives U چسبیده
adhesive U چسبیده
adnate U بهم چسبیده
adherent U بهم چسبیده
syndactylism U چسبیده انگشتی
seried U بهم چسبیده
impacted U بهم چسبیده
coadunate U بهم چسبیده
sealed U محکم چسبیده
adherents U بهم چسبیده
concrete U بهم چسبیده
incompact U بهم چسبیده
syndacty U چسبیده انگشت
serried U بهم چسبیده
skintight U بپوست چسبیده
skintight U چسبیده بتن
hidebound U پوست بتن چسبیده
gomerulus U توده بهم چسبیده
Siamese twins U دوقلوهای بهم چسبیده
adheres U بهم چسبیده بودن
adhere U بهم چسبیده بودن
adequateness U بهم چسبیده بودن
adhering U بهم چسبیده بودن
hide bound U پوست بتن چسبیده
parabiotic twins U دوقلوهای بهم چسبیده
adhered U بهم چسبیده بودن
siamese twin U یکی از دو قلوهای بهم چسبیده
jerkin U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
jerkins U کت چرمی مردانه که به تن چسبیده باشد
flocculous U مانند دستههای پشم بهم چسبیده
flocculose U مانند دسته پشم بهم چسبیده کرکی
plectognath U ماهی ای که ارواره زبرینش بکاسه سر چسبیده است
gyrus U لبه بهم چسبیده بین شیارهای مغز
grape shot U گلولههای بهم چسبیده چون خوشه انگورکه یکباردرتوپ گذارند
back slide U شناورشدن روی اب به پشت با بازوهای چسبیده به بدن وحرکت به عقب با فشار پا
spread eagle U سرخوردن با عقب اسکیتهای چسبیده بهم بجا گذاشتن میلههای 2 و 3 و 4 و 6 و 7 و01 بولینگ
musub duchi U موسوب داچی ایستادن بگونه ایکه پاشنه پاها به هم چسبیده و پنجه ها به اندازه 54 درجه زاویه داشته باشند
key O کاغذی که روی کلیدهای صفحه کلید چسبیده میشود تا تابع خاص آنها را برای عملی بیان کنند
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic U دارای ید
fraught with U دارای
footy U دارای پا
glochidiate U دارای مو
three-legged U دارای سه پا
trilinear U دارای سه خط
odoriferous U دارای بو
bilabiate U دارای دو لب
three legged U دارای سه پا
underweight U دارای کسروزن
deadbeat U دارای سکون
tinctorial U دارای ته رنگ
trigonous U دارای سه زاویه
umbrageous U دارای سوفن
febile U دارای حالت تب
tristigmatic U دارای سه مادگی
tricuspidate U دارای سه لخت
tricyclic U دارای سه چرخ
far reaching U دارای اثرزیاد
undersigned U دارای امضاء
trigynous U دارای سه مادگی
weighted U دارای وزن
trifoliolate U دارای سه نشریه
trilocular U دارای سه حفره
two way U دارای دو راه
feldspathic U دارای فلدسپار
quartziferous U دارای در کوهی
floaty U دارای اب نشین کم
pulsant U دارای تپش
pulsatile U دارای تپش
fibrinous U دارای مودلیفی
triradiate U دارای سه شعاع
palmy U دارای نخل
tungstic U دارای تنگستن
foliolate U دارای برگچه
tripetalous U دارای سه کلبرگ
turpentinous U دارای تربانتین
trinomial U دارای سه عبارت
trinary U دارای سه متغیر
trinal U دارای سه متغیر
trimolecular U دارای سه ملکول
two handed U دارای دو دست
pseudonymous U دارای تخلص
primiparous U دارای یک اولاد
unidirection U دارای یک جهت
deficient U دارای کمبود
redundant U دارای اطناب
heterogamous U دارای مادگی ها
legitimate U دارای حق مشروع
legitimated U دارای حق مشروع
legitimates U دارای حق مشروع
legitimating U دارای حق مشروع
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
flabby U دارای عضلات شل
weak sighted U دارای چشم کم سو
weak eyed U دارای چشم کم سو
hexameter U دارای شش وزن
pinnular U دارای بالچه
whizzer U دارای صدای غژ
woolly headed U دارای سر پشمالو
homolographic U دارای قرینه
vagile U دارای تحرک
petiolate U دارای دمگل
petiolated U دارای دمگل
squib U دارای صدای فش فش
squibs U دارای صدای فش فش
windiness U دارای باد
low spirited U دارای روحیه بد
low-spirited U دارای روحیه بد
pinnular U دارای برگچه
warty U دارای زگیل
wapper jawed U دارای ارواره کج
hearted U دارای قلب ...
varietal U دارای تنوع
preemptor U دارای حق شفعه
geniculate U دارای زانویی
vagility U دارای تحرک
univalent U دارای یک فرفیت
unipod U دارای یک پایه
unifoliate U دارای یک برگ
unifilar U دارای یک سیم یا نخ
unidirectional U دارای یک جهت
prerogatived U دارای حق ویژه
pileate U دارای کلاهک
glanduliferous U دارای غد دکوچک
glary U دارای تشعشع
plumose U دارای دسته پر
polygamous U دارای چند زن
equivocal U دارای دومعنی
backed U دارای پشت
short range U دارای برد کم
short-range U دارای برد کم
haired U دارای موی ...
vivific U دارای حیات
viniferous U دارای شراب
rifled U دارای خان
pre emptive U دارای حق شفعه
primipara U دارای یک اولاد
deadbeats U دارای سکون
handy <adj.> U دارای مزیت
shelterer U دارای حفاظ
stannous U دارای قلع
hectic U دارای تب لازم
privileged U دارای امتیاز
prurient U دارای فکرشهوانی
stannic U دارای قلع
calcic U دارای اهک
calcareous U دارای کلسیم
bumpiness U دارای برامدگی
buckish U دارای خوی بز
staminate U دارای جرثومه نر
shoaly U دارای جاهای کم اب
accentual U دارای تاکید
acetylate U دارای ریشهء
capitated U دارای سرمجزا
cephalous U دارای کله
bifocal U دارای دو کانون
bifocals U دارای دو کانون
cloven foot U دارای پا یا سم شکافته
strontic U دارای استرونیوم
cirrous U دارای اویز
straight line U دارای خط مستقیم
isometric U دارای یک میزان
isometrics U دارای یک میزان
cingulate U دارای کمربند
chymiferous U دارای کیموس
sexagenary U دارای سن 06 تا96
ambivalence U دارای دو جنبه
behind U دارای پس افت
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com