English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
ambivalence U دارای دو جنبه
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
leers U جنبه
leered U جنبه
aspects U جنبه
aspect U جنبه
leer U جنبه
leering U جنبه
sights U جنبه چشم
perspective U جنبه فکری
self U شخصیت جنبه
perspectives U جنبه فکری
fortes U جنبه قوی
sight U جنبه چشم
provisionality U جنبه موقتی
pro U جنبه مثبت
pro- U جنبه مثبت
forte U جنبه قوی
prospected U پیش بینی جنبه
politick U جنبه سیاسی دادن به
pragmatism U جنبه عملی قطعیت
sinify U جنبه چینی دادن
personalize U جنبه شخصی دادن به
There are two sides to every question . <proverb> U هر مساله ای دو جنبه دارد.
mysteriousness U جنبه سری مرموزیت
rheostat U جنبه مقاومت الکتریکی
laicize U جنبه عامیانه دادن به
materiality U جنبه مادی ضرورت
phased U اهله قمر جنبه
spiritualization U جنبه روحانی دادن به
prospects U پیش بینی جنبه
phase U اهله قمر جنبه
prospect U پیش بینی جنبه
phases U اهله قمر جنبه
prospecting U پیش بینی جنبه
the reverse of the medal U طرف یا جنبه دیگر موضوع
specify U جنبه خاصی قائل شدن برای
specifies U جنبه خاصی قائل شدن برای
despiritualize U فاقد خاصیت یا جنبه روحانی کردن
specifying U جنبه خاصی قائل شدن برای
anthropomorphism U قائل شدن جنبه انسانی برای خدا
anthropomorphize U جنبه انسانی برای خدا قائل شدن
politicization U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
The pros and cons ( of something ) . U جنبه های موافق ومخالف ( مثبت ومنفی )
politicising U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicised U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicize U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
c U استفاده مشابه از کامپیوتر در هر جنبه طراحی و ساخت
politicized U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicizes U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicizing U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
politicises U سیاست بافی کردن جنبه سیاسی دادن به
coroners U هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
qui tam action U دعوی کیفری که واجد جنبه عمومی و خصوصی باشد
coroner U هر دو را داراست ولیکن جنبه قضایی ماموریتش بیشتر است
wisest U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
kenosis U اعتقادباینکه مسیح بصورت ادمی جنبه خدایی را ازخوددورساخته است
wise U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
wiser U کلمه پسوندیست بمعنی "راه وروش و طریقه و جنبه " و"عاقل "
western european union U ایتالیا المان غربی که در سال 5591 به وجود امدو بیشتر جنبه نظامی دارد
coroner U مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
coroners U مامور بررسی و تحقیق درمورد علت مرگهای ناگهانی در CL ماموری است که وفیفه اش جنبه قضایی واجرایی
isobars U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare U دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious U دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled U دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent U دارای دهن باز دارای لبان برگشته
gravel blind U دارای چشم تار دارای دید کم
galleried U دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile U دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous U دارای تخم و بذر دارای تخمدان
low tension U دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
commercialize U بصورت تجارتی دراوردن جنبه تجارتی دادن به
sinicize U جنبه چینی دادن چینی کردن
outrigged U دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
idiomorphic U دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
real will U مشرب سیاسی که هر نوع زور وقدرت در هر جنبه را از طرف دولت با این احتجاج که اراده دولت نماینده اراده واقعی افراد جامعه است مشروع می داند
isotropic solutions U دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped U دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
final act سندی است که در پایان کار کنفرانس تنظیم میشود وخلاصه کارهای کنفرانس ونتایج حاصله از آن و تعهدات و موافقتهای ناشیه از آن ونیز مسائلی که جنبه فرعی دارند مانند توصیه ها وارزوهای اعضا کنفرانس را در بردارد
Indo-persian rug U قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
polyisotopic U دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
off colored U دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous U دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
winy U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winey U شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
warsaw treaty U پیمانی که عنوان اصلی ان "پیمان کمک متقابل اروپای شرقی " است و به سال 5591 در ورشوپایتخت لهستان منعقد شد وهدف ان کمک متقابل کشورهای اروپای شرقی به یکدیگر است و بیشتر جنبه نظامی دارد
pentadactyl U دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
iodic U دارای ید
three legged U دارای سه پا
footy U دارای پا
fraught with U دارای
trilinear U دارای سه خط
glochidiate U دارای مو
three-legged U دارای سه پا
odoriferous U دارای بو
bilabiate U دارای دو لب
synonymous U دارای تشابه
legitimates U دارای حق مشروع
salaried U دارای حقوق
legitimated U دارای حق مشروع
legitimate U دارای حق مشروع
myrrhy U دارای بوی مر
myrrhic U دارای بوی مر
splashy U دارای ترشح
synonymous U دارای ترادف
stilted U دارای چوب پا
multilineal U دارای چندین خط
legitimating U دارای حق مشروع
spiriferous U دارای عضومارپیچی
multiflorous U دارای بیش از سه گل
prerogative U دارای حق ویژه
monatomic U دارای یک جوهرفرد
monoclinal U دارای یک شیب
multifid U دارای چندشکاف
monopetalous U دارای یک گلبرگ
monometallic U دارای یک فلز
melodic U دارای ملودی
straight line U دارای خط مستقیم
prerogatives U دارای حق ویژه
squibs U دارای صدای فش فش
stannous U دارای قلع
spirituous U دارای الکل
redundant U دارای اطناب
monandrous U دارای یک شوهر
muciferous U دارای مخاط
deficient U دارای کمبود
low-spirited U دارای روحیه بد
low spirited U دارای روحیه بد
staminate U دارای جرثومه نر
stannic U دارای قلع
squib U دارای صدای فش فش
sonant U دارای اهنگ
reversioner U دارای حق رجوع
primiparous U دارای یک اولاد
primipara U دارای یک اولاد
prerogatived U دارای حق ویژه
preemptor U دارای حق شفعه
pre emptive U دارای حق شفعه
quartziferous U دارای در کوهی
melodious U دارای ملودی
short-range U دارای برد کم
short range U دارای برد کم
sexagenary U دارای سن 06 تا96
pseudonymous U دارای تخلص
pulsant U دارای تپش
reboant U دارای واکنش
rattly U دارای صدای تق تق
rarely beautiful U دارای زیبائی
rugose U دارای رکه
sabulous U دارای شن ریزه
pelliculate U دارای پوسته
rifled U دارای خان
self abnegating U دارای کف نفس
handy <adj.> U دارای مزیت
pulsatile U دارای تپش
polygamous U دارای چند زن
backed U دارای پشت
equivocal U دارای دومعنی
palmy U دارای نخل
overbusy U دارای کارزیاد
deadbeat U دارای سکون
deadbeats U دارای سکون
portentous U دارای فال بد
of that ilk U دارای همان جا
flabby U دارای عضلات شل
nucleate U دارای هسته
nitrous U دارای شوره
energetic U دارای انرژی
weighted U دارای وزن
papillose U دارای برامدگی
shelterer U دارای حفاظ
shoaly U دارای جاهای کم اب
plumose U دارای دسته پر
pinnular U دارای بالچه
pinnular U دارای برگچه
pileate U دارای کلاهک
petiolated U دارای دمگل
petiolate U دارای دمگل
silicifoeous U دارای در کوهی
social minded U دارای افکاراجتماعی
rectilinear U دارای مسیرمستقیم
acetylize U دارای ریشهء
azotic U دارای ازت
basined U دارای ابگیر
dyslogistic U دارای خاطرات بد
bicentric U دارای دومرکز
bichrome U دارای دو رنگ
double tongued U دارای دوقول
dolose U دارای قصدجرم
bimolecular U دارای دوملکول
bimorphemic U دارای دوشکل
bimotored U دارای دوموتور
binaural U دارای دو گوش
binocular U دارای دو چشم
binuclear U دارای دو هسته
entitative U دارای وجودخارجی
aulait U دارای شیر
artiodactylous U دارای سم شکافته
foliolate U دارای برگچه
floaty U دارای اب نشین کم
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com