Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (16 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
stenotopic
U
دارای حساسیت اندک نسبت به تغییر محیط
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
photosensitive
U
دارای حساسیت نسبت به نور
class-consciousness
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class-conscious
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
class conscious
U
دارای حساسیت وتعصب نسبت بطبقه اجتماعی خود
eurytopic
U
دارای قدرت تحمل زیاد نسبت به تغییرات عوامل محیط
rezone
U
محیط چیزی را اصلاح کردن محیط را تغییر دادن
leverage
U
نسبت بدهی به دارائی خالص تغییر نسبت غیر معین
sensitivity ratio
U
نسبت حساسیت
allergy
U
حساسیت نسبت بچیزی
thermotropism
U
حساسیت نسبت به گرما
allergies
U
حساسیت نسبت بچیزی
sensibility to praise
U
حساسیت نسبت به ستایش
allergy
U
حساسیت نسبت به چیزی
[پزشکی]
color blind
U
فاقد حساسیت نسبت برنگ
photosensitize
U
نسبت بنور حساسیت پیداکردن
diathesis
U
تمایل یا حساسیت نسبت به چیزی
variable area nozzle
U
نازل پیش برندهای که مساحت سطح مقطع ان برای سازگار شدن با تغییر سرعت و کارکرد سیستم پس سوز یاتغییر فشار اتمسفر یا محیط تغییر میکند
tone deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
tone-deaf
U
فاقد حساسیت نسبت به اهنگ موسیقی
hyposensitize
U
کم شدن حساسیت نسبت به بعضی مواد موجدحساسیت
mantoux test
U
ازمایش درجه حساسیت شخص نسبت به میکرب سل
case sensitive search
U
جستجو برای حساسیت نسبت به بزرگ یا کوچک بودن حرف
look
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looks
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
looked
U
زمانی که مدار مین نسبت به عامل انفجار حساسیت نشان میدهد
sensitive
U
دارای حساسیت
allergic
U
دارای حساسیت به
airspeed
U
سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
airspeeds
U
سرعت هواپیما نسبت به هوای محیط خود
low frequency
U
امواج رادیویی دارای تناوب اندک دون بسامد
hyperirritable
U
دارای حساسیت شدید
actinautographic
U
دارای حساسیت در مقابل نور
inverts
U
تغییر اعداد در محیط دودویی
inverting
U
تغییر اعداد در محیط دودویی
invert
U
تغییر اعداد در محیط دودویی
hypersensitive
U
دارای حساسیت فوق العاده خیلی حساس
ill neighboured
U
دارای محیط بد
hyperalgesis
U
حساسیت زیاد نسبت به درد درد بسیار سخت
sere
U
تغییر وسیر تکاملی محیط زیست گیاهان وجانوران خشک
nibbles
U
گاز زدن اندک اندک خوردن
nibbling
U
گاز زدن اندک اندک خوردن
nibbled
U
گاز زدن اندک اندک خوردن
nibble
U
گاز زدن اندک اندک خوردن
it is insusceptible of change
U
اماده برای تغییر نسبت استعداد دگرگونی ندارد
variables
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
variable
U
داده قابل تغییر , که نسبت به نوشتن محافظت نمیشود
nonlinear
U
مدار الکترونیکی که خروجی آن نسبت به ورودی خط ی تغییر نمیکند
hysteresis
U
تاخیر تغییر دانسیته شارمغناطیسی نسبت به شدت میدان مغناطیسی
born-again
U
دارای اعتقاد بازیافته نسبت به چیزی
homosexual
U
دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
homosexuals
U
دارای احساسات جنسی نسبت به جنس موافق
ternal
U
دارای سه تغییر
me too
U
دارای شباهت تبلیغاتی نسبت برقیب سیاسی خود
incremental backup
U
تابع پشتیبان که فقط فایل هایی را ذخیره میکند که نسبت به ذخیهر قبلی تغییر کرده اند
photoresist
U
روش تبدیل تصاویر فتوگرافیک پس از تغییر فضاهای مقاوم نسبت به نور. در مسافت PCB به کار می رود
paramorphous
U
دارای خاصیت تغییر یابی
paramorphic
U
دارای خاصیت تغییر یابی
cross elasticity of demand
U
درصدتغییر تقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت کالای دیگر فرمول کشش متقاطع عبارت است از :
varistor
U
مقاومت نیمه هادی با دوالکترود که مقاومت ان به نسبت عکس ولتاژ در هرجهت تغییر میکند
bioecology
U
رشتهای از محیط شناسی که روابط گیاهان و حیوانات رابا محیط اطراف خود موردبحث قرار میدهد
variable ratio
U
گیربکسهایی که در ان به منظور ثابت نگاه داشتن سرعت برونگذاشت نسبت تبدیل صرف نظر از سرعت درون گذاشت تغییر میکند
to tip something
[British E]
U
ذخیره کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
U
ته نشین شدن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
to tip something
[British E]
U
رسوب کردن چیزی
[محیط زیست]
[بوم شناسی]
[حفاظت محیط زیست]
lenz' law
U
جریان القاء شده در یک مدار که نسبت به یک میدان مغناطیسی دارای حرکت نسبی است میدانی در جهت مخالف میدان اصلی بوجودمی اورد
window
U
تنظیم بخشی از صفحه نمایش با مشخص کردن مختصات گوشههای آن که امکان نمایش موقت اطلاعات را میدهد و نیز امکان نوشتن مجدد روی اطلاعات قبلی ولی بدون تغییر اطلاعات محیط کاری
demand elasticity
U
درصد تغییرتقاضای یک کالا نسبت به درصد تغییر قیمت ان کالا
pareto criterion
U
ضابطه پاراتو بر اساس این معیار که دراقتصاد رفاه بکار برده میشودان تغییر و وضعیتی نسبت به قبل بهتر خواهد بود که بتوان حداقل وضعیت یک فرد رابهبود بخشید بدون اینکه به دیگران صدمهای وارد اید
ohm's law
U
جریان در یک مدار با ولتاژ نسبت مستقیم وبا مقاومت نسبت عکس دارد
lift fan
U
توربوفنی که با نسبت کنارگذارزیاد تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکاررود
liftjet
U
توربوفن یا توربوجتی بسیارسبک وزنی با نسبت کنارگذرکم که تنها بمنظور افزایش نسبت برا به تراست بکارمیرود
prorata
U
برحسب نسبت معین بهمان نسبت
attributable
U
قابل نسبت دادن نسبت دادنی
environmental test
U
ازمایش محیط زیست ازمایش محیط فیزیکی
nationallism
U
مکتب ملیت اعتقاد به برتری یک ملت نسبت به ملل دیگر و لزوم وفاداری مطلق هر تابع نسبت به ملیت خود
slight
U
اندک
scantling
U
اندک
scarce
U
اندک
fewest
U
اندک
niggling
U
اندک
modicum
U
اندک
scant
U
اندک
little
U
اندک
thrum
U
اندک
fewer
U
اندک
few
U
اندک
scruple
U
اندک
low
U
کم اندک
drib
U
اندک
slighted
U
اندک
scrimp
U
اندک
paucity
U
اندک
slighter
U
اندک
scarcest
U
اندک
slightest
U
اندک
scarcer
U
اندک
slighting
U
اندک
slights
U
اندک
low test
U
اندک
paul
U
اندک
Lori Pambak motif
U
ترنج لری
[پامبک، این نام از شهری به همین نام در جنوب شهر تفلیس قزاقستان گرفته شده است. طرح دارای دو بال هشت وجهی بزرگ و دو لوزی کوچک در جهت مخالف بوده و زمان آن را به قرن نوزدهم میلادی نسبت می دهند.]
d. likeness
U
شباهت اندک
sprinkling
U
میزان اندک
leans
U
نحیف اندک
darksome
U
اندک ی تیره
leaned
U
نحیف اندک
lean
U
نحیف اندک
in a short time
U
در اندک زمانی
skimpy
U
اندک نحیف
ounce
U
چیز اندک
sprinkling
U
شمار اندک
frugal
U
با صرفه اندک
skim
U
تماس اندک
whit
U
ابدا اندک
glimmers
U
درک اندک
glimmer
U
درک اندک
glimmered
U
درک اندک
skims
U
تماس اندک
skimmed
U
تماس اندک
scanty
U
اندک قلیل
scantiest
U
اندک قلیل
pinches
U
اندک جانشین
pinch
U
اندک جانشین
scantier
U
اندک قلیل
flea bite
U
اندک ناراحتی
cast of melancholy
U
اندک مالیخولیا
ounces
U
چیز اندک
priggism
U
اندک بینی
end strings
U
نخهای قابل تغییر کیسه لاکراس برای تغییر عمق ان
unclocked
U
مدار الکترونیکی یا فلیپ فلاپ که با تغییر ورودی وضعیتش تغییر میکند و نه با سیگنال ساعت
transition
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
transitions
U
عبور تغییر از یک حالت بحالت دیگر مرحله تغییر
camber
U
قوزیا خمیدگی اندک
by the skin of one's teeth
<idiom>
U
باسود بسیار اندک
fud
U
شخص اندک بین
adumbrative
U
اندک نمایش دهنده
cambers
U
قوزیا خمیدگی اندک
hangover
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
income effect
U
اثر درامدی تغییر در مقدارتقاضای کالا در نتیجه تغییردرامد واقعی بدون تغییر درقیمتهای نسبی کالاها
hangovers
U
تغییر ناگهانی tone در یک متن ارسالی فکس به صورت تغییر تدریجی که ناشی از خطای وسایل است
vary
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
varies
U
تغییر دادن تغییر کردن اختلاف داشتن
margin
U
اندک حاشیه دار کردن
half cap
U
سلام با اندک تکانی درکلاه
margins
U
اندک حاشیه دار کردن
pin prick
U
چیزی که مایه اندک انگیختگی گرد د
(not) move a muscle
<idiom>
U
حرکت ندادن حتی به مقدار اندک
plastic
U
تغییر پذیر قابل تحول و تغییر
elasticity
U
حساسیت
impressibility
U
حساسیت
frictions
U
حساسیت
allergy
U
حساسیت
liking
U
حساسیت
sinsitivity
U
حساسیت
sensitiveness
U
حساسیت
susceptivity
U
حساسیت
friction
U
حساسیت
sensibilities
U
حساسیت
sensitometer
U
حساسیت
sensibility
U
حساسیت
sensitivities
U
حساسیت
sensitivity
U
حساسیت
allergies
U
حساسیت
changes
U
تغییر کردن تغییر دادن
change over
U
تغییر روش تغییر رویه
changed
U
تغییر کردن تغییر دادن
change
U
تغییر کردن تغییر دادن
changing
U
تغییر کردن تغییر دادن
sentience
U
حساسیت جسمانی
sensitivity
U
میزان حساسیت
sensitivities
U
میزان حساسیت
impassibility
U
عدم حساسیت
protopathic sensitivity
U
حساسیت ابتدایی
photosensitivity
U
حساسیت به نور
absolute sensitivity
U
حساسیت مطلق
price elasticity
U
حساسیت قیمت
static sensitivity
U
حساسیت استاتیک
coefficient of elasticity
U
ضریب حساسیت
hyposensitize
U
عدم حساسیت
terminal sensitivity
U
حد بیشینه حساسیت
hypersensitivity
U
حساسیت شدید
sensitivity training
U
حساسیت اموزی
coloring sensitive
U
حساسیت رنگ
increase in sensitivity
U
افزایش حساسیت
stress testing
U
تست حساسیت
desensitization
U
حساسیت زدایی
differential sensitivity
U
حساسیت افتراقی
luminous sensitivity
U
حساسیت نوری
measuring sensitivity
U
حساسیت سنجش
hyperaesthesia
U
ازدیاد حساسیت
keenness
U
ذکاوت حساسیت
allergy
U
حساسیت
[پزشکی]
inelasticity
U
عدم حساسیت
hyperesthesia
U
فزونی حساسیت
light sensitive
U
با حساسیت نوری
hyperesthesia
U
ازدیاد حساسیت
responsively
U
با تاثر یا حساسیت
allergic
U
وابسته به حساسیت
dynamic sensitivity
U
حساسیت دینامیک
etna
U
فرف کوچکی که اندک ابی رادران بوسیله چراغ الکلی گرم میکنند
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com