Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (14 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
metastable
U
دارای ثبات مختصر
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
paired registers
U
دو ثبات پایه با اندازه کلمه که با هم به عنوان یک ثبات با طول زیاد به کار می روند.
precise
U
مختصر کردن مختصر
arithmetic register
U
ثبات حسابی ثبات محاسباتی
air stability
U
وضعیت ثبات جوی در طبقات مختلف وضع ثبات جوی
succinct
<adj.>
U
مختصر
short
<adj.>
U
مختصر
fleeting
<adj.>
U
مختصر
curt
<adj.>
U
مختصر
short term
U
مختصر
laconically
U
مختصر گو
viz
U
مختصر
laconic
U
مختصر گو
terse
U
مختصر
terser
U
مختصر
briefest
U
مختصر
briefer
U
مختصر
shortest
U
مختصر
shorter
U
مختصر
short
U
مختصر
incomprehensive
U
مختصر
succinct
U
مختصر
febricula
U
تب مختصر
synoptic
U
مختصر
abridged
U
مختصر
brief
U
مختصر
briefed
U
مختصر
sum
U
مختصر
tersest
U
مختصر
epitome
U
مختصر
abstracted
U
مختصر
little
U
مختصر
concise
<adj.>
U
مختصر
abbreviated
U
مختصر
gnomical
U
مختصر
compend
U
مختصر
grammalogue
U
مختصر
summary
U
مختصر
summaries
U
مختصر
tis
U
مختصر ti is
partial
U
مختصر
sums
U
مختصر
concise
U
مختصر
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
summaries
U
خلاصه مختصر
snacks
U
خوراک مختصر
my initials are s.h
U
امضای مختصر من
curtail
U
مختصر نمودن
contracted
U
مختصر محدود
tendencies
U
علاقه مختصر
tendency
U
علاقه مختصر
summary
U
خلاصه مختصر
abridge
U
مختصر کردن
paraph
U
امضای مختصر
velitation
U
جنگ مختصر
synopses
U
اجمال مختصر
squabbling
U
نزا مختصر
squabbles
U
نزا مختصر
curtailed
U
مختصر نمودن
curtailing
U
مختصر نمودن
curtails
U
مختصر نمودن
squabbled
U
نزا مختصر
shorthand
U
مختصر نویسی
brachygraphy
U
مختصر نویسی
handlist
U
فهرست مختصر
scumble
U
مالش مختصر
tiffin
U
ناهار مختصر
brief
U
کوتاه مختصر
synopsis
U
اجمال مختصر
briefed
U
کوتاه مختصر
grind out
U
پیشروی مختصر
telegraphic
U
تلگرافی مختصر
briefer
U
کوتاه مختصر
snack
U
خوراک مختصر
briefest
U
کوتاه مختصر
squabble
U
نزا مختصر
nodding acquaintance
آشنایی مختصر
pithy
U
مختصر ومفید
briefly speaking
U
مختصر کنیم
apercu
U
خلاصه مختصر
simplifier
U
مختصر کننده
flashed
U
روشنایی مختصر
flashes
U
روشنایی مختصر
shortener
U
مختصر کننده
compendium
U
مختصر کوتاهی
tots
U
یادداشت مختصر
tot
U
یادداشت مختصر
short and sweet
<idiom>
U
مختصر ومفید
let us be brief
U
مختصر کنیم
potluck
U
غذای مختصر
clicks
U
صدای مختصر
comedietta
U
کمدی مختصر
petit mal
U
صرع مختصر
click
U
صدای مختصر
inking
U
اطلاع مختصر
flash
U
روشنایی مختصر
lacanic
U
مختصر و مفید
concisely
U
بطور مختصر
cheep
U
اشاره مختصر
clicked
U
صدای مختصر
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
bywords
U
اشاره یانگاه مختصر
spot
U
زمان مختصر لحظه
blockhouse
U
بنای استحکامی مختصر
compendious
U
موجز مختصر ومفید
prospectus
U
شرح حال مختصر
spots
U
زمان مختصر لحظه
byword
U
اشاره یانگاه مختصر
simplifications
U
تسهیل مختصر سازی
prospectuses
U
شرح حال مختصر
bowing acquaintance
آشنایی مختصر سلامی و بس
in a nutshell
U
بطور خیلی مختصر
curtly
<adv.>
U
بصورت مختصر و مفید
compendiously
<adv.>
U
بصورت مختصر و مفید
pocket expenses
U
هزینه مختصر شخصی
briefly
<adv.>
U
بصورت مختصر و مفید
shorten
U
مختصر کردن کاستن
abbreviate
U
مختصر یا مفید کردن
pittance
U
کمک هزینه مختصر
abbreviates
U
مختصر یا مفید کردن
pulls
U
برتری جزئی و مختصر
pull
U
برتری جزئی و مختصر
abbreviating
U
مختصر یا مفید کردن
feather
U
فشار مختصر به گاز
shortened
U
مختصر کردن کاستن
abriviated addressing
U
ادرس مختصر شده
simplification
U
تسهیل مختصر سازی
look in
U
دیدن کردن مختصر
shortens
U
مختصر کردن کاستن
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
smacked
U
چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
simplification
U
ساده گردانی مختصر سازی
simplifications
U
ساده گردانی مختصر سازی
blinks
U
نادیده گرفته نگاه مختصر
smacks
U
چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
blinked
U
نادیده گرفته نگاه مختصر
to d. into a book
U
نگاه مختصر بکتابی کردن
blink
U
نادیده گرفته نگاه مختصر
smack
U
چشیدن مختصر باصدا غذاخوردن
multocular
U
مختصر و مفید کوتاه و سودمند
simplifcation
U
ساده گردانی مختصر سازی
billets
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
billeting
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
billeted
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
billet
U
ورقه جیره یادداشت مختصر
step in
U
بازدید مختصر وکوتاهی کردن
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
outlined
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
nuances
U
اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
nuance
U
اختلاف مختصر نکات دقیق وفریف
outline
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
flashes
U
ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
outlines
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
outlining
U
مختصر یا خلاصه چیزی را تهیه کردن
flashed
U
ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
flash
U
ناگهان شعله ور شدن نور مختصر
luncheonette
U
رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
luncheonettes
U
رستوران یا محلی که غذاهای مختصر و سبک را می فروشد
to run in to a person
U
دیدنی مختصر از کسی کردن بکسی سرزدن
That is it in a nutshell.
U
موضوع به طور خیلی مختصر اینطوری است.
absorption representation
U
[حذف یا مختصر سازی جزییات در ترسیم ساختمان یا مناظر آن]
action architecture
U
[معماری با طرح های دقیق و مختصر و استفاده از مواد آماده]
mnemonic
U
حامت مختصر کلمه یا تابع که برای یادآوری کمک میکند.
sclaff
U
تماس چوگان بازمین قبل از خوردن به توپ ضربت مختصر
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
shakier
U
بی ثبات
persistency
U
ثبات
staunchness
U
ثبات
indissolubility
U
ثبات
abidance
U
ثبات
indelibility
U
ثبات
instable
U
بی ثبات
slippery
U
بی ثبات
shaky
U
بی ثبات
shakiest
U
بی ثبات
inconstant
U
بی ثبات
recorder
U
ثبات
stability
U
ثبات
p register
U
ثبات P
metastable
U
کم ثبات
unstable
U
بی ثبات
variables
U
بی ثبات
variable
U
بی ثبات
feeble minded
U
بی ثبات
feeble-minded
U
بی ثبات
recorders
U
ثبات
inalterability
U
ثبات
lastingness
U
ثبات
mutable
U
بی ثبات
stables
U
با ثبات
stable
U
با ثبات
registering
U
ثبات
changeful
U
بی ثبات
document register
U
ثبات
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com