Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (13 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
chronologic
U
دارای تسلسل تاریخی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
chronological
U
دارای تسلسل تاریخ
seriate
U
دارای تسلسل یاشماره ترتیب مسلسل
prehistorical
U
پیش تاریخی وابسته به قبل از تاریخ ماقبل تاریخی
historical materialism
U
ماده گرایی تاریخی ماتریالیسم تاریخی
monument
U
لوحه تاریخی اثر تاریخی
monuments
U
لوحه تاریخی اثر تاریخی
historic character
U
[شخصیت های تاریخی که در طرح های مناظر برای توصیف ساختارها و ویژگی های معماری و تاریخی استفاده می شد.]
tracks
U
تسلسل
serialization
U
تسلسل
concatenation
U
تسلسل
enchainment
U
تسلسل
track
U
تسلسل
tracked
U
تسلسل
continuity
U
استمرار تسلسل
communication link
U
تسلسل مخابراتی
progression
U
توالی تسلسل
propagation sequence
U
تسلسل انتشار
serializability
U
قابلیت تسلسل
sequences
U
ترادف تسلسل
sequence
U
ترادف تسلسل
sorites
U
تسلسل منطقی
progressions
U
توالی تسلسل
suited
U
تسلسل نوع
stream of consciousness
U
تسلسل روانی
timeline
U
تسلسل زمانی
the vicious circle
U
دور تسلسل
continuity of operations
U
تسلسل عملیات
vicious circle
U
دور و تسلسل
coneatenation
U
تسلسل سلسله
suits
U
تسلسل نوع
suit
U
تسلسل نوع
continuum
U
رشته مسلسل تسلسل
wage price spiral
U
دور تسلسل دستمزد
epochal
U
تاریخی
monumental
U
تاریخی
historic
U
تاریخی
historical
U
تاریخی
heritage asset
U
میراث تاریخی
parachronism
U
اشتباه تاریخی
chronologic
U
بترتیب تاریخی
coevality
U
هم تاریخی معاصری
historical process
U
فرایند تاریخی
historical theories
U
نظریههای تاریخی
historical development
U
توسعه تاریخی
historical dynamism
U
دینامیسم تاریخی
historical development
U
سیر تاریخی
historical process
U
پویش تاریخی
ogygian
U
ماقبل تاریخی
historical necessity
U
ضرورت تاریخی
historical dynamism
U
پویائی تاریخی
historical dynamism
U
پویایی تاریخی
historical method
U
روش تاریخی
historcicism
U
مکتب تاریخی
chronological
U
بترتیب تاریخی
prehistoric
U
ماقبل تاریخی
quasi historical
U
نیم تاریخی
metachronism
U
لغزش تاریخی
prehistoric
U
پیش تاریخی
metachronism
U
اشتباه تاریخی
epoch
U
عصرتاریخی حادثه تاریخی
epochs
U
عصرتاریخی حادثه تاریخی
historical determinism
U
جبر گرایی تاریخی
chronogram
U
نشان دادن سنوات تاریخی
philologist
U
ویژه گر درزبانشناسی تاریخی وتطبیقی
Celtic cross
U
[چلیپا سنگی تاریخی سلتی]
euhemerism
U
اساس تاریخی برای افسانه ها
they are of no historical
U
هیچ اهمیت تاریخی ندارد
He delivered a historic speech.
U
نطق تاریخی یی ایراد کرد
euhemerize
U
اساس تاریخی قائل شدن برای
vandalizing
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalizes
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
mundane era
U
تاریخی که مبداان افرینش جهان باشد
protohistory
U
مطالعه اوضاع ماقبل تاریخی انسان
vandalised
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalises
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalising
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
vandalize
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
time capsule
U
محفظه محتوی اثار تاریخی وفرهنگی
vandalized
U
اثار هنری و تاریخی را ویران کردن
cromlech
U
ساختمان سنگهای ماقبل تاریخی بشکل تپه
menhir
U
سنگ تاریخی بلندوراست که درافریقاو اروپایافت میشود
red letter day
<idiom>
U
روزی که به علت واقعهای روز تاریخی است
geochronology
U
شرح وقایع تاریخی گذشته برمبنای اطلاعات زمین شناسی
moses antedates zoroastes
U
موسی ازحیث سال تاریخی پیش از زردتشت بوده است
historcicism
U
فرضیهای که معتقداست کلیه پدیدههای اجتماعی وفرهنگی باید از لحاظ تاریخی مطالعه شود
isobar
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobare
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
isobars
U
دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
cementitious
U
دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
soft shelled
U
دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
ringent
U
دارای دهن باز دارای لبان برگشته
low tension
U
دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
gravel blind
U
دارای چشم تار دارای دید کم
galleried
U
دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
virile
U
دارای نیروی مردی دارای رجولیت
acinaseous
U
دارای تخم و بذر دارای تخمدان
philological
U
وابسته به واژه شناسی یازبان شناسی تاریخی وتطبیقی
accumulation
U
[مجموعه ای از ویژگی های معماری مشتق شده از دوره های مختلف تاریخی با ترتیب زمانی مشخص]
philology
U
زبان شناسی تاریخی وتطبیقی واژه شناسی
date of acquisition
U
تاریخی که به عنوان شروع دوره استیلای خریدار بر مال دردفتر ثبت و اگر مال استهلاک پذیر باشد
outrigged
U
دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
association for computers and humanities
U
یک سازمان بین المللی که مشوق تحقیقات در زبان مطالعات ادبی تاریخی انسان شناسی و علوم اجتماعی به کمک کامپیوتر واستفاده از ان در افرینش ومطالعه هنر و موسیقی ورقص میباشد
idiomorphic
U
دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
dye analysis
U
[آنالیز کردن رنگینه های بکار رفته در فرش جهت تعیین طول عمر فرش و سابقه تاریخی نوع رنگینه]
isotropic solutions
U
دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
end stopped
U
دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
Indo-persian rug
U
قالی هندی با طرح ایرانی
[اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
off colored
U
دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
monadelphous
U
دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
polyisotopic
U
دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
winey
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
winy
U
شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
pictorial rug
U
قالیچه های تصویری
[قالیچه های پرتره]
[در اینگونه فرش ها نگاره های معمول فرش ها استفاده نمی شود و در آن از تصاویر انسان، حیوان، طبیعت، بناها و حوادث تاریخی بهره می گیرند. به آن نقش غلط نیز می گویند.]
pentadactyl
U
دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه
glochidiate
U
دارای مو
bilabiate
U
دارای دو لب
fraught with
U
دارای
three legged
U
دارای سه پا
footy
U
دارای پا
trilinear
U
دارای سه خط
three-legged
U
دارای سه پا
iodic
U
دارای ید
odoriferous
U
دارای بو
silicifoeous
U
دارای در کوهی
aulait
U
دارای شیر
shoaly
U
دارای جاهای کم اب
spiriferous
U
دارای عضومارپیچی
mammilate
U
دارای پستان
shelterer
U
دارای حفاظ
rifled
U
دارای خان
divan
U
دارای دوفرفیت
magneto
U
دارای مغناطیس
azotic
U
دارای ازت
short-range
U
دارای برد کم
electives
U
دارای حق انتخاب
sonant
U
دارای اهنگ
elective
U
دارای حق انتخاب
equivocal
U
دارای دومعنی
bodily
U
دارای بدن
backed
U
دارای پشت
social minded
U
دارای افکاراجتماعی
short range
U
دارای برد کم
artiodactylous
U
دارای سم شکافته
artiodactyl
U
دارای سم شکافته
arbitrative
U
دارای اختیارحکمیت
geniculate
U
دارای زانویی
self abnegating
U
دارای کف نفس
monandrous
U
دارای یک شوهر
glanduliferous
U
دارای غد دکوچک
bifocals
U
دارای دو کانون
monoclinal
U
دارای یک شیب
glary
U
دارای تشعشع
amphibolic
U
دارای دو معنی
aluminous
U
دارای زاج
twofold
U
دارای دو چیز
bifocal
U
دارای دو کانون
divans
U
دارای دوفرفیت
sexagenary
U
دارای سن 06 تا96
antithetical
U
دارای ضد ونقیض
antithetic
U
دارای ضد ونقیض
knock kneed
U
دارای زانوی کج
knarred
U
دارای برامدگی
kibed
U
دارای شکاف
miasmal
U
دارای دمه بد بو
miasmatic
U
دارای دمه بد بو
keratinous
U
دارای موادشاخی
monatomic
U
دارای یک جوهرفرد
squibs
U
دارای صدای فش فش
febile
U
دارای حالت تب
feldspathic
U
دارای فلدسپار
strontic
U
دارای استرونیوم
deficient
U
دارای کمبود
redundant
U
دارای اطناب
straight line
U
دارای خط مستقیم
hook nosed
U
دارای بینی کج
fibrinous
U
دارای مودلیفی
legitimate
U
دارای حق مشروع
bimolecular
U
دارای دوملکول
low-spirited
U
دارای روحیه بد
binucleate
U
دارای دو هسته
binuclear
U
دارای دو هسته
swell butted
U
دارای ته گنده
binocular
U
دارای دو چشم
binaural
U
دارای دو گوش
bimotored
U
دارای دوموتور
bimorphemic
U
دارای دوشکل
sulfureous
U
دارای گوگرد
low spirited
U
دارای روحیه بد
legitimated
U
دارای حق مشروع
legitimates
U
دارای حق مشروع
stannic
U
دارای قلع
bicentric
U
دارای دومرکز
staminate
U
دارای جرثومه نر
floaty
U
دارای اب نشین کم
foliolate
U
دارای برگچه
basined
U
دارای ابگیر
longheaded
U
دارای سردراز
lean to
U
دارای چارطاقی
splashy
U
دارای ترشح
stannous
U
دارای قلع
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com