Perdic | دارای بوی زننده | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 201 (12 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	fetid U	دارای بوی زننده

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches

	concussive U	ضربت زننده صدمه زننده
	staring U	زننده
	nastier U	زننده
	acrimonious U	زننده
	percutient U	زننده
	applauder U	کف زننده
	unlovely U	زننده
	pit a pat U	زننده
	pungent U	زننده
	nauseam U	زننده
	biting U	زننده
	tart U	زننده
	tarts U	زننده
	vile U	زننده
	starring U	زننده
	odoriferous U	زننده
	beater U	زننده
	loathful U	زننده
	acrid U	زننده
	nasty U	زننده
	nastiest U	زننده
	nasties U	زننده
	mordant U	زننده
	garish U	زننده
	prickling U	زننده
	poignant U	زننده
	stinking U	زننده
	pinching U	زننده
	nippy U	زننده
	viler U	زننده
	scabrous U	زننده
	striker U	زننده
	strikers U	زننده
	hideous U	زننده
	strikingly U	زننده
	squalid U	زننده
	clapper U	کف زننده
	forbidding U	زننده
	water repellent U	پس زننده اب
	repellent U	زننده
	loathsome U	زننده
	repellents U	زننده
	clappers U	کف زننده
	striking U	زننده
	wetter U	نم زننده
	knockers U	زننده
	bitten U	زننده
	repeller U	زننده
	shuffler U	زننده
	repercussive U	پس زننده
	vilest U	زننده
	knocker U	زننده
	glared U	روشنایی زننده
	glares U	روشنایی زننده
	garishly U	بطور زننده
	fizzy U	جوش زننده
	germinant U	جوانه زننده
	gasper U	نفس زننده
	harshest U	ناگوار زننده
	malodor U	بوی زننده
	harsh U	ناگوار زننده
	harsher U	ناگوار زننده
	glare U	روشنایی زننده
	accusers U	تهمت زننده
	appellant U	تهمت زننده
	libelant U	تهمت زننده
	repugnant U	تنفرانگیز زننده
	lasher n U	سد شلاق زننده
	kicker U	زننده ضربه با پا
	acrimoniousness U	سخن زننده
	sharp U	زننده زیرک
	sharpest U	زننده زیرک
	sharps U	زننده زیرک
	seasoner U	ادویه زننده
	libellant U	تهمت زننده
	accuser U	تهمت زننده
	bubblier U	جوش زننده
	ad nauseam U	بسیار زننده
	knotter U	گره زننده
	callers U	صدا زننده
	bubbliest U	جوش زننده
	bubbly U	جوش زننده
	caller U	صدا زننده
	accusant U	تهمت زننده
	inveigler U	گول زننده
	shouter U	فریاد زننده
	dozer U	چرت زننده
	staring red U	قرمز زننده
	gaunt U	زننده بی ثمر
	gaunt U	زننده ساختن
	strider U	گام زننده
	catterer U	چهچه زننده
	estimator U	تخمین زننده
	puddler U	بهم زننده
	pricker U	سیخ زننده
	pickier U	ضربه زننده
	scarifier U	تیغ زننده
	disturber U	برهم زننده
	sourish U	به ترشی زننده
	spicily U	بطور زننده
	coruscant U	برق زننده
	cornerman U	زننده کرنر
	repulsive U	زننده تنفراور
	slumberer U	چرت زننده
	shackler U	بخو زننده
	seasoner U	چاشنی زننده
	scintillator U	جرقه زننده
	scintillant U	جرقه زننده
	calumnious U	تهمت زننده
	calumniator U	افترا زننده
	pickiest U	ضربه زننده
	pacer U	گام زننده
	crying U	جار زننده
	revolting U	بهم زننده
	scintillating U	جرقه زننده
	napper U	چرت زننده
	pertubative U	برهم زننده
	flogger U	زننده شلاق
	galssy U	بی نور زننده
	howler U	جیغ زننده
	howlers U	جیغ زننده
	beater U	کتک زننده
	trudger U	قدم زننده
	flogger U	تازیانه زننده
	tacker U	کوک زننده
	flagellator U	تازیانه زننده
	tacker U	میخ زننده
	picky U	ضربه زننده
	flagellator U	شلاق زننده
	isobare U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobars U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	isobar U	دواتم دارای وزن مساوی ولی دارای عدد اتمی غیرمساوی
	cementitious U	دارای مواد سمنتی یا سیمانی دارای خواص سیمان
	soft shelled U	دارای عقیده معتدل حلزون دارای صدف نرم
	stenches U	بوی زننده تعفن
	pungently U	بطور زننده یا تند
	trusser U	چوب بست زننده
	stench U	بوی زننده تعفن
	mawkish U	بطور زننده احساساتی
	boiling U	جوش زننده خشمناک
	swatter U	ضربت سخت زننده
	rankly U	بطور زننده یابدبو
	repulsively U	بطور زننده یا دافع
	fulsome U	زننده اغراق امیز
	invection U	سخن سخت زننده
	rakish U	فاجر جلف و زننده
	reddish U	مایل بسرخی زننده
	lurid U	کم رنگ وپریده زننده
	luridly U	کم رنگ وپریده زننده
	inoffensively U	بی انکه زننده باشد
	sewer U	اگو بخیه زننده
	greeny U	بسبزی زننده سبزفام
	hydromancer U	تفال زننده بوسیله اب
	sewers U	اگو بخیه زننده
	poignantly U	بطور تیزیا زننده
	incisive speech U	سخن تند یا زننده
	indign U	زننده بدون استحقاق
	ringent U	دارای دهن باز دارای لبان برگشته
	pranks U	شوخی زننده تزئین کردن
	nippingly U	بطور زننده یا طعنه امیز
	deceptive U	گول زننده فریب امیز
	harsh color U	رنگ تند و ناملایم و زننده
	smacker U	سیلی زننده خوش طعم
	compound riposte U	ضد حمله با یک یا دو حرکت گول زننده
	prank U	شوخی زننده تزئین کردن
	sharp tongued U	بکار برنده سخنان زننده
	inside of the foot kick U	بغل پای ضربه زننده
	pranksters U	کسیکه شوخی زننده کند
	loathly U	زننده بطور نفرت انگیز
	wheeler U	دور زننده چرخ دار
	lunger U	ضربت زننده جهش کننده
	stirring U	بهم زننده هیجان اور
	smacking U	سیلی زننده خوش طعم
	prankster U	کسیکه شوخی زننده کند
	out flanking U	دور زننده احاطه کننده جناح
	broiler U	بهم زننده جوجه یا پرنده کبابی
	fanner U	قرقی یا باز کوچک باد زننده
	acinaseous U	دارای تخم و بذر دارای تخمدان
	gravel blind U	دارای چشم تار دارای دید کم
	virile U	دارای نیروی مردی دارای رجولیت
	low tension U	دارای فشار ضعیف دارای ولتاژکم
	galleried U	دارای سرسرا دارای اطاق نقاشی
	volleyer U	زننده توپ در هوا قبل ازبرخورد با زمین
	tickler U	بهم زننده تحریک کننده قمقمه کوچک
	outrigged U	دارای تیر یا دیرک پیش امده دارای چوب یااهن اضافی برای بستن اسب اضافی
	typeball U	یک عنصر ضربه زننده ماشین تحریر که شامل تمام کاراکترهای قابل استفاده میباشد
	idiomorphic U	دارای شکل مخصوص بخود دارای شکل صحیح خود
	end stopped U	دارای وقفه نهایی منطقی دارای سکته منطقی
	isotropic solutions U	دارای خواص برابر از هرسو از هر سو دارای همان خواص
	horridly U	بطور سهمناک یا نفرت انگیز بطور زننده
	lusciously U	بطور خوش مزه یا لذیذ بطور زننده
	Indo-persian rug U	قالی هندی با طرح ایرانی [اغلب دارای زمینه قرمز یا سبز بوده و از گل های کوچک، پیچک ها، پرندگان، حیوانات و طرح ابر بهره گرفته و دارای تارهای ابریشمی و پود پنبه ای است. به آن هندی-هراتی نیز می گویند.]
	off colored U	دارای رنگ ناجور دارای رنگ مغایر
	monadelphous U	دارای میلههای یک پارچه دارای نافه یک پارچه
	polyisotopic U	دارای چند هم پایه دارای چند ایزوتوپ
	winey U	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
	winy U	شراب مانند دارای خصوصیات شراب دارای مزه شراب
	incisively U	بطور نافذ بطور زننده
	pit a pat U	بال بال زننده تپیدن
	pentadactyl U	دارای پنج پنجه دارای پنج زائده شبیه پنجه