English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (10 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
international court U دادگاه بین المللی
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
judge advocate U دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
discharge U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
discharges U مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
continuance U تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
prize courts U دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
transfer of cause U احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
international practice U عرف بین المللی روش جاری بین المللی
parquet U محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
purging a contempt of court U جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
manadamus U حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
remanet U احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
international loans U استقراض بین المللی بدهیهای بین المللی
summary court U دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
writs U دستور دادگاه حکم دادگاه
writ U دستور دادگاه حکم دادگاه
arrests U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrest U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
arrested U جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
internationals U بین المللی
international line U خط بین المللی
international U بین المللی
international meeting U مجمع بین المللی
international telephone circuit U خط تلفنی بین المللی
international call U مکالمه بین المللی
international migration U مهاجرت بین المللی
international liquidity U نقدینگی بین المللی
high seas U ابهای بین المللی
international etiquette U نزاکت بین المللی
world wars U جنگ بین المللی
world war U جنگ بین المللی
[as] compared to international standards U در معیارهای بین المللی
international equilibrium U تعادل بین المللی
international dualism U دوگانگی بین المللی
international practice U رویه بین المللی
lingua francas U زبان بین المللی
lingua franca U زبان بین المللی
international date line U خط موافقتنامه بین المللی
Esperanto U زبان بین المللی
international custom U عرف بین المللی
by international standards U در معیارهای بین المللی
cosmopolitanism U بین المللی بودن
internationality U بین المللی بودن
system international U سیستم بین المللی
international union U اتحادیههای بین المللی
international treaties U عهود بین المللی
international trade U تجارت بین المللی
international comity U نزاکت بین المللی
internationals U بازیگر بین المللی
international reserves U اندوختههای بین المللی
internationally U از لحاظ بین المللی
international reserves U ذخائر بین المللی
international U بازیگر بین المللی
internationalization U بین المللی کردن
internationalize U بین المللی کردن
internationalism U احساسات بین المللی
standard time U وقت بین المللی
international acts U اسناد بین المللی
international union U اتحادیه بین المللی
international acts U مستندات بین المللی
internationals U وابسته به روابط بین المللی
international gold standard U پایه طلای بین المللی
international refugee organization U سازمان بین المللی اوارگان
international practice U طریقه معمول به بین المللی
international monetary fund U صندوق بین المللی پول
international standard atmosphere U اتمسفر استاندارد بین المللی
international organisation for standard U موسسه بین المللی استاندارد
international monetary reserves U ذخائر پولی بین المللی
overseas trade fair U نمایشگاه بین المللی بازرگانی
law of international institutions U حقوق سازمانهای بین المللی
international system of units U دستگاه بین المللی احاد
international switching center U مرکز سوئیچینگ بین المللی
international master U استاد بین المللی شطرنج
international investment U سرمایه گذاری بین المللی
international standards organization U سازمان استانداردهای بین المللی
international U وابسته به روابط بین المللی
international road transport U ترابری بین المللی جاده ای
international exchange U مرکز تلفن بین المللی
commodore international, ltd. U شرکت بین المللی کمودور
Test match U مسابقه بین المللی کریکت
Test matches U مسابقه بین المللی کریکت
rugby test match U مسابقه بین المللی رگبی
systeme international d'units U دستگاه بین المللی واحدها
international chamber of commerce U اتاق بازرگانی بین المللی
accord U پیمان غیررسمی بین المللی
accorded U پیمان غیررسمی بین المللی
devis cup U جام بین المللی دویس
curtis cup U جام بین المللی گلف
bank for international settlements U بانک پرداختهای بین المللی
balance of international payment U موازنه پرداختهای بین المللی
balance of international payments U تراز پرداختهای بین المللی
international date line U خط تقسیم نیروهای بین المللی
international match U مسابقه بین المللی [ورزش]
International Space Station [ISS] U ایستگاه فضایی بین المللی
post union U اتحاد پستی بین المللی
international economic relations U روابط اقتصادی بین المللی
accords U پیمان غیررسمی بین المللی
international balance of payments U تراز پرداختهای بین المللی
international division of labor U تقسیم کار بین المللی
iec U کمیسیون بین المللی الکترونیک
international demonstration effect U اثر نمایشی بین المللی
International System of Units U دستگاه بین المللی یکاها
international date line U خط بین المللی تغییر تاریخ
public law U حقوق بین المللی عمومی
Bank for International Settlements [BIS] U بانک تسویه پرداخت بین المللی
berne list U کتاب معرفهای بین المللی مرس
berne list U کتاب علایم شناسایی بین المللی
world conference of computer in educatio U کنفرانس بین المللی اموزش کامپیوتر
international call U سیستم واحدهای الکتریکی بین المللی
CIAM U همایش بین المللی معماری مدرن
wimbledon U جام بین المللی تنیس ویمبلدون
cosmopolitan U وابسته به همه جهان بین المللی
leiter international performance test U ازمون عملی بین المللی لایتر
international classification of U طبقه بندی بین المللی بیماریها
international atomic energy agency U اژانس بین المللی انرژی اتمی
ordinary foul U خطای بازی بین المللی واترپولو
permanent court of international arbitra U دیوان دایمی داوری بین المللی
ifip U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
international federation U فدراسیون بین المللی پردازش اطلاعات
Corporate Modernism U سبک معماری بین المللی مدرن
international council U شورای بین المللی کامپیوتر در اموزش
olympic review U نشریه رسمی کمیته بین المللی المپیک
convention merchandies per route U قرارداد بین المللی جهت حمل کالا
coulomb U سیستم بین المللی واحد بار الکتریکی
roentgen U واحد بین المللی تشعشع اشعه مجهول
ccitt U کمیته مشاوره بین المللی تلگراف وتلفن
rules of road U قوانین بین المللی عبور ومرور دریایی
international air transport association U اتحادیه بین المللی حمل و نقل هوایی
ifips U اتحادیه بین المللی انجمنهای پردازش اطلاعات
iso U Organization InternationalStandards سازمان بین المللی استانداردها
battle clasp U نشان و علامت شرکت در جنگ بین المللی اول
convention international de merchandies U عهدنامه بین المللی جهت حمل کالا با قطار
By international standards Germany maintains a leading role. U در معیارهای بین المللی آلمان نقش پیشرو دارد.
transponder india U رادار مراقبتی یدکی یا رادارهوانوردی شخصی بین المللی
Participation rates are low compared to international standards. U میزان مشارکت در مقایسه با استانداردهای بین المللی کم است .
The SI unit of force is the newton. U یکای سیستم بین المللی نیرو نیوتن است.
symbolic form U علایم رمز مخابراتی هواسنجی و هواشناسی بین المللی
cosmopolis U شهر بین المللی مرکز تجمع نژادهای مختلف
international road haulage U حمل نقل بار بین المللی بوسیله جاده
SI U Dunites SystemeInternational استاندارد سیستم بین المللی متری
ifac U Automatic of InternationalFederation Control فدراسیون بین المللی کنترل خودکار
ccitt U انجمن بین المللی که پروتکلهای ارتباطی و استانداردها را معرفی می کنند
guide U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guides U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
guided U EquipmentIB Processing انجمن بین المللی استفاده کنندگان کامپیوترهای بزرگ
big blue U ابی بزرگ لقبی برای شرکت بین المللی ماشینهای تجاری
lumen U واحد تشعشع برابر مقدارنوری که از یک شمع معمولی بین المللی ساطع میگردد
coalitions U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
coalition U در ارتباطات بین المللی این کلمه به تجمع چنددولت به منظور وصول به هدف مشترک
imacs U for internationalassociation insimulation computers mathematicsand انجمن بین المللی ریاضیات و کامپیوتردر شبیه سازی
International Modern U [سبک مدرن بین المللی در معماری قرن بیست میلادی که اولین بار در آلمان استفاده شد.]
court division U دادگاه
courts U دادگاه
court of law U دادگاه
court U دادگاه
courtroom U دادگاه
courtrooms U دادگاه
court of justice U دادگاه
tribunals U دادگاه
courthouse U دادگاه
courthouses U دادگاه
judgement hall U دادگاه
judgement seat U دادگاه
tribunal U دادگاه
forums U دادگاه
forum U دادگاه
The answer to terrorism must be better intelligence and improved international cooperation. U پاسخ به تروریسم باید اطلاعات بهتر سازمان مخفی و بهبودی همکاری های بین المللی باشد.
court of iquiry U دادگاه رسیدگی
judicial confession U اقرار در دادگاه
court of grievances U دادگاه مظالم
jurisdiction of the court U صلاحیت دادگاه
court of first instance U دادگاه شهرستان
court of first instance U دادگاه بدوی
kangoroo court U دادگاه محلی
court of appeals U دادگاه استیناف
court material U دادگاه نظامی
kangaroo court U دادگاه پوشالی
kangaroo court U دادگاه غیرقانونی
country court U دادگاه بخش
kangaroo court U دادگاه مندرآوردی
court martiall U دادگاه نظامی
court martial U دادگاه نظامی
kangaroo courts U دادگاه پوشالی
kangaroo courts U دادگاه غیرقانونی
court of petty offences U دادگاه لغزش
magistrates court U دادگاه جنحه
superior court U دادگاه تمیز
court of province U دادگاه استان
per curium U به وسیله دادگاه
petty session U دادگاه سیار
special tribunal U دادگاه اختصاصی
police court U دادگاه خلاف
police power U دادگاه پلیس
president of the court U رئیس دادگاه
rehearing U تجدیدجلسه دادگاه
recourse action U رجوع به دادگاه
questor U افسررئیس دادگاه
queens bench division U دادگاه ملکه
quarter sessions U دادگاه استینافی
quaestor U افسررئیس دادگاه
prsbytery U دادگاه شرعی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com