Perdic | دادگاه اداری | Persian/Farsi English Dictionary انگلیسی فارسی

Total search result: 202 (10 milliseconds)	ارسال یک معنی جدید

Menu	English	Persian	Menu
	administrative tribunal U	دادگاه اداری

معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Search result with all words

	disciplinary court U	دادگاه انتظامی محکمه اداری
Other Matches

	bureaucreacy U	رعایت تشریفات اداری به حد افراط کاغذ بازی و سیستم حکومتی و اداری مبتنی بر ان
	administrative wheeled vehicle fleet U	کاروان خودروهای اداری خودروی اداری
	bureaucracy U	تاسیسات اداری حکومت اداری
	bureaucracies U	تاسیسات اداری حکومت اداری
	bureaucrasy U	حکومت اداری تاسیسات اداری
	judge advocate U	دادستان دادگاه نظامی مشاور قانونی دادگاه نظامی مستشار دادگاه نظامی
	discharges U	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
	discharge U	مرخص کردن هیات منصفه از دادگاه نقض حکم یا دستور دادگاه
	continuance U	تمدید یا تجدید وقت دادگاه دادگاه را به عنوان تنفس موقتا" تعطیل کردن
	prize courts U	دادگاه مامور رسیدگی به مسائل مربوط به prize بدون رای این دادگاه به مال
	transfer of cause U	احاله امر از یک دادگاه به دادگاه دیگر به علل قانونی
	parquet U	محل نشستن اعضا دادگاه در دادسرامحوطه دادگاه
	purging a contempt of court U	جریمه اهانت به دادگاه غرامت توهین به دادگاه
	remanet U	احاله موضوع از یک دادگاه به دادگاه دیگر
	manadamus U	حکم دادگاه بالاتربه دادگاه پایین تر
	workdays U	ایام کار اداری ساعات کار اداری
	workday U	ایام کار اداری ساعات کار اداری
	summary court U	دادگاه اولیه دادگاه پادگانی
	writ U	دستور دادگاه حکم دادگاه
	writs U	دستور دادگاه حکم دادگاه
	arrests U	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
	arrest U	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
	arrested U	جلب کردن توقیف کردن جلوی ادامه جریان دادرسی و علی الخصوص صدور حکم دادگاه را با حکم یا قرار همان دادگاه گرفتن
	departmental U	اداری
	executory U	اداری
	official U	اداری
	administrative U	اداری
	formal U	اداری
	bureaucrat U	اداری
	administerial U	اداری
	bureaucrats U	اداری
	bureaucrat U	مامور اداری
	official communications U	مکاتبات اداری
	paperwork U	تشریفات اداری
	prefecture U	حوزه اداری
	prefectoral U	وابسته به اداری
	office work U	کار اداری
	unofficial U	غیر اداری
	officialism U	سیستم اداری
	officialdom U	سیستم اداری
	overhead gharges U	هزینه اداری
	bureaucrats U	مامور اداری
	a white collar job U	کار اداری
	service element U	عنصر اداری
	officially U	از طریق اداری
	administrative escort U	ناو اداری
	administrative flight U	پرواز اداری
	administrative flight U	هواپیمای اداری
	administrative law U	قوانین اداری
	administrative law U	حقوق اداری
	administrative march U	راهپیمایی اداری
	administrative movement U	حرکت اداری
	administrative net U	شبکه اداری
	administrative order U	دستور اداری
	administrative publications U	نشریات اداری
	administrative services U	خدمات اداری
	administrative services U	قسمتهای اداری
	administratively U	بطور اداری
	bureaucreat U	گماشته اداری
	business hours U	ساعت اداری
	administrative command U	فرماندهی اداری
	administrative command U	یکان اداری
	office hours U	ساعات اداری
	office computer U	کامپیوتر اداری
	office building U	ساختمان اداری
	management expenses U	مخارج اداری
	departmentally U	ازلحاظ اداری
	malfeasance U	خطای اداری
	circular letter U	بخشنامه اداری
	departmental intelligence U	اطلاعات اداری
	administration building U	ساختمان اداری
	administration building U	قسمت اداری
	administrative approval U	موافقتنامه اداری
	administrative budget U	بودجه اداری
	administrative capacity U	فرفیت اداری
	administrative channels U	مجاری اداری
	administrative channels U	طرق اداری
	circular letter U	نامه اداری
	red tape U	فرمالیته اداری
	prefectorial U	وابسته به اداری
	office chair U	مبل اداری
	bureaus U	هیئت اداری
	office chair U	صندلی اداری
	bureau U	هیئت اداری
	placeman U	صاحب منصب اداری
	key personnels U	کادر اداری اصلی
	general administration cost U	هزینه عمومی اداری
	Outside office hours. U	خارج از وقت اداری
	out of [outside] office hours U	خارج از ساعات اداری
	officers U	مامور کارمند اداری
	officer U	مامور کارمند اداری
	bureaucratic U	وابسته به امور اداری
	officialism U	رسمیت مقررات اداری
	office information system U	سیستم اطلاعات اداری
	service echelon U	رده اداری و خدماتی
	administrative escort U	ناو اسکورت اداری
	office swivel chair U	صندلی گردان اداری
	deck department U	قسمت اداری ناو
	administrative data processing U	پردازش دادههای اداری
	provisional order U	دستور موقت اداری
	administrative landing U	پیاده شدن اداری
	extra official U	بیرون ازوفایف اداری
	superstructures U	سازمانهای اداری ومدیریه کشور
	services U	قسمتهای اداری ادارات نظامی
	ministerial U	وابسته به وزیر یا کشیش اداری
	formal U	مقید به اداب ورسوم اداری
	bureaucracies U	رعایت تشریفات اداری بحدافراط
	administrative(financial,legal)process. U	جریان اداری (مالی .حقوقی )
	formally U	مقررات رسمی یا اداری فاهرا"
	administrative lead time U	زمان اداری دریافت اماد
	superstructure U	سازمانهای اداری ومدیریه کشور
	genitourinary U	وابسته به دستگاه اداری تناسلی
	bureaucracy U	رعایت تشریفات اداری بحدافراط
	administrative shippings U	ارسال اماد به طریق اداری
	red tapism U	رعایت تشریفات اداری به حدافراط
	administrative storage U	انبار کردن به طریق اداری
	bureaucrasy U	رعایت تشریفات اداری بحدافراط
	bureaucrat U	فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
	administrative acceptees U	پرسنل قبول شده از نظر اداری
	general U	شرکت مربوط به امور اداری اصلی
	generals U	شرکت مربوط به امور اداری اصلی
	bureaucrats U	فرد معتقد به رعایت تشریفات اداری
	administrative segregation U	زندانی کردن به طور انفرادی تفکیک اداری
	administrative landing U	پیاده کردن بار و مسافر به صورت اداری
	admin U	تشریفات اداری و وفایف دیگر مربوط به کارکرد یک موسسه
	fiscal station U	قسمت اداری یا مالی که در یک سلسله به ترتیب شماره قرارگرفته باشد
	capitulary U	عضو دستهای درکلیسا مجموعه دستورهاوایین نامههای اداری وشرعی سرلوحه
	nihilism U	اعتقاد به تباهی وفساد دستگاههای اداری ولزوم از بین رفتن انها
	court U	دادگاه
	courthouse U	دادگاه
	courthouses U	دادگاه
	court of law U	دادگاه
	courts U	دادگاه
	courtroom U	دادگاه
	courtrooms U	دادگاه
	court division U	دادگاه
	judgement hall U	دادگاه
	forums U	دادگاه
	court of justice U	دادگاه
	forum U	دادگاه
	tribunals U	دادگاه
	tribunal U	دادگاه
	judgement seat U	دادگاه
	workflow U	نرم افزار طراحی شده برای بهبود جریان متنهای الکترونیکی در یک شبکه اداری از یک کاربر به دیگری
	federal government U	دولتهای متشکله یک دولت اتحادی که از نظر دول خارجی فقط واحدهای اداری مستقل تلقی می شوند
	court material U	دادگاه نظامی
	court martiall U	دادگاه نظامی
	landesgericht U	دادگاه ایالتی
	court of appeals U	دادگاه استیناف
	quaestor U	افسررئیس دادگاه
	district court U	دادگاه بخش
	court division U	بخش دادگاه
	contempt og court U	اهانت به دادگاه
	military tribunal U	دادگاه نظامی
	court martial U	دادگاه نظامی
	country court U	دادگاه بخش
	law courts U	دادگاه قضایی
	prsbytery U	دادگاه شرعی
	petty session U	دادگاه سیار
	per curium U	به وسیله دادگاه
	peace court U	دادگاه بخش
	rehearing U	تجدیدجلسه دادگاه
	kangaroo court U	دادگاه غیرقانونی
	municipal court U	دادگاه داخلی
	military court U	دادگاه نظامی
	martial court U	دادگاه نظامی
	police court U	دادگاه خلاف
	police power U	دادگاه پلیس
	recourse action U	رجوع به دادگاه
	provost court U	دادگاه پادگانی
	quarter sessions U	دادگاه استینافی
	president of the court U	رئیس دادگاه
	queens bench division U	دادگاه ملکه
	diwan U	دادگاه اسلامی
	divan U	دادگاه اسلامی
	special tribunal U	دادگاه اختصاصی
	questor U	افسررئیس دادگاه
	summary court U	دادگاه بدوی
	magistrates court U	دادگاه جنحه
	kangaroo courts U	دادگاه غیرقانونی
	criminal court U	دادگاه جنایی
	court session U	جلسه دادگاه
	court of province U	دادگاه استان
	court of petty offences U	دادگاه لغزش
	court of iquiry U	دادگاه رسیدگی
	court of grievances U	دادگاه مظالم
	court of first instance U	دادگاه بدوی
	court of first instance U	دادگاه شهرستان
	kangaroo courts U	دادگاه مندرآوردی
	kangaroo courts U	دادگاه پوشالی
	kangaroo court U	دادگاه مندرآوردی
	disciplinary tribunal U	دادگاه انتظامی
	kangoroo court U	دادگاه محلی
	jurisdiction of the court U	صلاحیت دادگاه
	superior court U	دادگاه عالی
	superior court U	دادگاه تمیز
	judicial confession U	اقرار در دادگاه
	municipal court U	دادگاه شهرداری
	eyre U	دادگاه سیار
	forum U	دادگاه محکمه