Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (12 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
main motion
[at a party conference etc.]
U
دادخواست اصلی
[در همایش حزبی و غیره]
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
VL local bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
VL bus
U
مین کنترل مستقیم از طریق باس اصلی روی پردازنده اصلی و برقراری ارسال داده خیلی سریع بین حافظه اصلی و کارت جانبی بدون استفاده از پردازنده
bills
U
دادخواست
petition
U
دادخواست
bill
U
دادخواست
petitioned
U
دادخواست
suit
U
دادخواست
suited
U
دادخواست
claim
U
دادخواست
plea
U
دادخواست
pleas
U
دادخواست
petitioning
U
دادخواست
petitions
U
دادخواست
petitioner
U
دادخواست
claims
U
دادخواست
suits
U
دادخواست
petitioners
U
دادخواست
claiming
U
دادخواست
claimed
U
دادخواست
declaration
U
اعلامیه دادخواست
sue
U
دادخواست دادن
declarations
U
اعلامیه دادخواست
submission of a claim
U
تسلیم دادخواست
to go to law
U
دادخواست دادن
suing
U
دادخواست دادن
bars
U
رد کردن دادخواست
petitioners
U
دادخواست دهنده
legal suit
U
دادخواست قانونی
sues
U
دادخواست دادن
sued
U
دادخواست دادن
origin writ
U
دادخواست بدوی
suit
U
دادخواست عرضحال
petitioner
U
دادخواست دهنده
implead
U
دادخواست دادن
suited
U
دادخواست عرضحال
suits
U
دادخواست عرضحال
bar
U
رد کردن دادخواست
plaint
U
شکوائیه دادخواست عرضحال
plaints
U
شکوائیه دادخواست عرضحال
libelant
U
دادخواست دهنده خواهان
petitions
U
شکایت کردن دادخواست
suitors
U
دادخواست دهنده عارض
petitioning
U
شکایت کردن دادخواست
petition
U
شکایت کردن دادخواست
libellant
U
دادخواست دهنده خواهان
petitioned
U
شکایت کردن دادخواست
suitor
U
دادخواست دهنده عارض
claimed
U
دادخواست ادعانامه ادعا کردن
claiming
U
دادخواست ادعانامه ادعا کردن
claims
U
دادخواست ادعانامه ادعا کردن
claim
U
دادخواست ادعانامه ادعا کردن
masters
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
master data file
U
پرونده مشخصات اصلی امادنظامی پروند خصوصیات اصلی اماد
master
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
mastered
U
سیستم با کامپیوتر کنترل اصلی و یک فرعی که از اصلی دستور می گیرد
acciaccatura
U
نت سریعی که نیم پرده کوتاه تر ازنت اصلی است وقبل از نت اصلی نواخته میشود
particulars
U
دادخواست خواهان و لایحه جوابیه خوانده
replication
U
جواب خواهان به دادخواست مدعی در دعوی
on board
U
که در تخته اصلی یا PCB اصلی قرار دارد
generation
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
stapled
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
prototypal
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
generations
U
کپی اصلی تصویر اصلی یا متن
first generation computer
U
کپی اصلی تصویر یا متن اصلی
staple
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
main guard
U
نیروی جلودار اصلی حفاظ اصلی
prototypic
U
وابسته به طرح اصلی یا نمونه اصلی
stapling
U
جزء اصلی هر چیزی قلم اصلی
initial reserves
U
ذخایر اصلی احتیاط اولیه یا اصلی
mainstay
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
mainstays
U
مهار اصلی که از نوک شاه دگل تا پای دگل جلو امتداد دارد تکیه گاه اصلی
anastylosis
U
[واژه ای برای ساختار دوباره سازی ساختمان با مواد اصلی و بر طبق سیستم ساختار اصلی]
master file
U
فایل اصلی پرونده اصلی
base unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
fundamental unit
U
یکای اصلی واحد اصلی
base camp
U
پایگاه اصلی کمپ اصلی
expansion slots
U
شکاف ها یا فضاهای خالی درون کامپیوتر اصلی برای اتصال تخته مدارهای کوچک به تخته مدار اصلی بکار می روند
matters
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
matter
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattered
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
mattering
U
بخش اصلی متن روی صفحه که متن یا خط اصلی قرار می گیرد
DIMM
U
سیستم مرتب کردن قط عات حافظه RAM در دوطرف کارت کوچک که قابل درج روی تخته اصلی کامپیوتر است تا حافظه اصلی بروز شود
externals
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
external
U
که به کامپیوتر اصلی وصل است . 2-هر وسیلهای که ارتباطات بین کامپیوتر و خودش را ممکن می سازد ولی مستقیماگ توسط کامپیوتر اصلی پردازش نمیشود
elegant
U
یک برنامه با کمترین مقدارحافظه اصلی طراحی یک برنامه کارا که با کم کردن تعداد دستورالعملهای بکاربرده شده برای انجام کارهای گوناگون از حداقل ممکن حافظه اصلی استفاده کند
demurrer
U
ایراد میکند که ادله ابرازی برای اقامه دعوی کافی نیست و بالنتیجه خود را به پاسخگویی دادخواست ملزم نمیداند
FEP
U
پردازنده بین منبع ورودی و کامپیوتر اصلی که کار آن این است که داده دریافتی را پیش پردازش کند تا بار کاری کامپیوتر اصلی را کم کند
to sue for damages
U
عرضحال خسارت دادن دادخواست برای جبران زیان دادن
petitioned
U
عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitioning
U
عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petitions
U
عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
petition
U
عریضه عرضحال دادخواست دادن تقدیم عرضحال
pilot tunnel
U
تونل کوچکی که جلو تونل اصلی حفر میشود تا شیب وسمت واقعی تونل اصلی که بایستی حفر گردد تعیین شودو به تونل راهنما معروف است
body
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
bodies
U
1-بخش اصلی در یک متن 2-بخش اصلی یک برنامه
authentic document
U
اصل سند مدارک اصلی سند اصلی
source
U
1-لیست کردن متن به صورت اصلی . 2-لیست کردن برنامه اصلی
standby
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
standbys
U
سیستم ثانویی سیستم اصلی , که وقتی سیستم اصلی خراب شود استفادهمی شود
echo check
U
بررسی صحت عملیات ارسال اطلاعات که در ان اطلاعات دریافت شده به منبع اصلی برگشت داده شده و با اطلاعات اصلی مقایسه میشودمقابله به کمک طنین بررسی طنین
master compass
U
قطبنمای الکتریکی اصلی قطبنمای اصلی
input/output
U
فضای ذخیره سازی موقت برای داده دریافتی از حافظه اصلی پیش از ارسال به وسیله ورودی /خروجی یا دادهای که از وسیله ورودی /خروجی پردازش میشود یا در حافظه اصلی ذخیره میشود
initialed
U
اصلی
organic
U
اصلی
firsthand
U
اصلی
initialled
U
اصلی
arch
U
اصلی
arch-
U
اصلی
arches
U
اصلی
elementarily
U
اصلی
primarily
U
اصلی
inherent
U
اصلی
head
U
اصلی
fundametal
U
اصلی
initial
U
اصلی
main door
U
در اصلی
principal
U
اصلی
genuine
U
اصلی
cardinals
U
اصلی
cardinal
U
اصلی
main deck
U
پل اصلی
parent
U
اصلی
trunks
U
خط اصلی
immanent
U
اصلی
trunk
U
خط اصلی
main attack
U
تک اصلی
isogeny
U
هم اصلی
line link
U
خط اصلی
principals
U
اصلی
ingrown
U
اصلی
initialling
U
اصلی
elemental
U
اصلی
primal
U
اصلی
quintessential
U
اصلی
seminal
U
اصلی
masters
U
اصلی
functional
U
اصلی
elementary
U
اصلی
first-hand
U
اصلی
essential
U
اصلی
essentials
U
اصلی
texts
U
اصلی
text
U
اصلی
intrinsic
U
اصلی
fundamental
U
اصلی
normative
U
اصلی
primordial
U
اصلی
main line
U
خط اصلی
primary
U
اصلی
principle
U
اصلی
germinal
U
اصلی
aboriginals
U
اصلی
aboriginal
U
اصلی
mastered
U
اصلی
main lines
U
خط اصلی
initialing
U
اصلی
primitive
U
اصلی
master
U
اصلی
initials
U
اصلی
main
<adj.>
U
اصلی
main
U
خط اصلی
mainline
U
خط اصلی
mainline
U
اصلی
mainlined
U
خط اصلی
mainlined
U
اصلی
mainlining
U
خط اصلی
mainlining
U
اصلی
main stem
U
خط اصلی
prime
U
اصلی
primed
U
اصلی
mainlines
U
اصلی
major
U
اصلی
mainlines
U
خط اصلی
native code
U
کد اصلی
primes
U
اصلی
originals
U
اصلی
rudimental
U
اصلی
radicals
U
اصلی
radical
U
اصلی
basics
U
اصلی
proto
U
اصلی
majoring
U
اصلی
original
U
اصلی
essential
<adj.>
U
اصلی
major
<adj.>
U
اصلی
quintessential
<adj.>
U
اصلی
basic
U
اصلی
vital
<adj.>
U
اصلی
majored
U
اصلی
substantive
[essential]
<adj.>
U
اصلی
cardinal number
U
عدد اصلی
principle point
U
مبداء اصلی
cardinal numbers
U
عدد اصلی
inessential
U
غیر اصلی
master switch
U
کلید اصلی
proenomen
U
نام اصلی
main roads
U
راه اصلی
primary position
U
موضع اصلی
headquarters
U
شعبه اصلی
root segment
U
بخش اصلی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com