Perdic.com
English Persian Dictionary - Beta version
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
|
Help
|
About
|
Home
|
Forum / پرسش و پاسخ
|
+
Contribute
|
Users
Login | Sign up
Enter keyword here!
⌨
Tips
|
Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English
Persian
Menu
riverine
U
داخل رودخانهای یا ساحل رودخانهای
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
piloting
U
ناوبری در کنار ساحل ناوبری ساحلی و رودخانهای
fluviatile
U
رودخانهای
rever
U
شط رودخانهای
fluvial
U
رودخانهای
riverain
U
رودخانهای
subcritical flow
U
جریان رودخانهای
riverine
U
رودخانهای رودمانند
niagaranexus
U
رودخانهای درامریکای شمالی
niagara nexus
U
رودخانهای درامریکای شمالی
mine sweeper inshore
U
مین روب رودخانهای
fluviatic
U
پیداشده رودخانه رودخانهای
waterways
U
راه ابی مسیردریایی و رودخانهای
waterway
U
راه ابی مسیردریایی و رودخانهای
tidal river
U
رودخانهای که اب دریادرنزدیکی دهانه ان طغیان میکند
an open river
U
رودخانهای که یخ نبسته و برای گذرکردن ازاد است
forded
U
قسمت کم عمق رودخانهای که جهت عبورحیوانات وانسان مناسب باشد
ford
U
قسمت کم عمق رودخانهای که جهت عبورحیوانات وانسان مناسب باشد
fords
U
قسمت کم عمق رودخانهای که جهت عبورحیوانات وانسان مناسب باشد
beach marker
U
علامت یا وسیله مشخص کننده ساحل یا تاسیسات ساحلی شاخص خط ساحل
ship to shore
U
حرکت از دریا به ساحل عملیات پیاده کردن افراد ازدریا به ساحل
shore to shore movement
U
عملیات و حرکت مستقیم از یک ساحل به ساحل دیگر
onshore
U
روی ساحل متوجه بطرف ساحل
inshore
U
بطرف ساحل جلو ساحل
ratline
U
عملیات عبور دادن مواد وپرسنل بطور پنهانی از مرزیا داخل داخل منطقه دشمن
intercommand
U
داخل قسمت داخل یکان
nuclide
U
کلیه مواد داخل هسته اتم اجزای شیمیایی داخل هسته
island bases
U
پایگاههای داخل منطقه پدافندی هوایی پایگاهی داخل منطقه حیاتی پایگاههای جزیرهای دریایی
approach lane
U
مسیر نزدیک شدن به ساحل خطوط نزدیک شدن به ساحل
mortise dead lock
U
قفل داخل کار قفل داخل درب
beached
U
ساحل
shore
U
ساحل
ashore
U
به ساحل
beaches
U
ساحل
shores
U
ساحل
beach
U
ساحل
coasts
U
ساحل
banks
U
ساحل
brae
U
ساحل
sea shore
U
ساحل
causey
U
ساحل
bank
U
ساحل
littoral
U
ساحل
rivage
U
ساحل
landside
U
ساحل
coast
U
ساحل
offshore
U
دور از ساحل
offshore
U
از جانب ساحل
sandbank
U
ساحل شنی
riparian
U
ساحل رودخانه زی
beach
U
ساحل شنی
beach
U
زدن به ساحل
stethe
U
ساحل رودخانه
river banks
U
ساحل رودخانه
river bank
U
ساحل رودخانه
river line
U
خط ساحل رودخانه
sea coast
U
ساحل دریا
shoreline
U
خط ساحل یا خط ساحلی
shorelines
U
خط ساحل یا خط ساحلی
seacoast
U
ساحل دریا
shore duty
U
خدمت ساحل
sandbanks
U
ساحل شنی
onshore
U
واقع در ساحل
coral reef
U
ساحل مرجانی
bank protection
U
ساحل داری
bank revetment
U
پوشش ساحل
bankside
U
شیب ساحل
land combat
U
نبرد در ساحل
in-
U
نزدیک ساحل
in
U
نزدیک ساحل
basegram
U
پیام از ساحل
beach party
U
تیم ساحل
hard beach
U
ساحل مستحکم
coast guardsman
U
ساحل بان
coastward
U
بطرف ساحل
coastward
U
درامتداد ساحل
coastwards
U
درامتداد ساحل
seashores
U
ساحل دریا
seashore
U
ساحل دریا
coastwise
U
درطول ساحل
backshore beach
U
ساحل جزرو مد
shore
U
ساحل دریا
near shore
U
نزدیک به ساحل
on shore
U
روی ساحل
shores
U
ساحل دریا
beaches
U
ساحل شنی
beaches
U
زدن به ساحل
shore
U
کرانه ساحل
shores
U
کرانه ساحل
beached
U
ساحل شنی
coastwards
U
بطرف ساحل
low lander
U
ساحل نشین
beached
U
زدن به ساحل
inshore
U
به طرف ساحل
backshore
U
ساحل جزرو مد
attack group
U
گروه تک به ساحل
back beach
U
ساحل جزرو مد
the waves beats or the shore
U
امواج به ساحل می کوبد
the wares beat the shore
U
خوردن امواج به ساحل
near bank
U
ساحل نزدیک رودخانه
landing beach
U
ساحل پیاده شدن
coast in point
U
نقطه ورود به ساحل
shoring
U
پیاده شدن در ساحل
seebreeze
U
باد از دریا به ساحل
lee shore
U
ساحل در معرض باد
roadstead
U
لنگرگاه دور از ساحل
put out
U
از ساحل عازم شدن
riverain
U
ساکن ساحل رودخانه
bank angle
U
زاویه شیب ساحل
coast defence
U
سازمان پدافنداز ساحل
insides
U
موج نزدیک ساحل
inside
U
موج نزدیک ساحل
bar
U
خور پیشرفتگی اب به ساحل
bars
U
خور پیشرفتگی اب به ساحل
hinterlands
U
زمین پشت ساحل
hinterland
U
زمین پشت ساحل
retracts
U
دور شدن از ساحل
retracting
U
دور شدن از ساحل
retracted
U
دور شدن از ساحل
retract
U
دور شدن از ساحل
waterside
U
متعلق به کناردریا ساحل
ashore
U
بکنار بطرف ساحل
Ivory Coast
U
کشور ساحل عاج
shelf
U
سراشیب ساحل دریا
bank line
U
نخ ماهیگیری وصل به ساحل
skate boat
U
قایق بسته به ساحل در اغازمسابقه
foreshore
U
لبه جلوی ساحل دریا
shore break
U
موجهاییکه نزدیک ساحل می شکنند
foreshores
U
لبه جلوی ساحل دریا
offshore winds
U
بادخشکی بادهای دور از ساحل
to wash something ashore
U
بکنار ساحل شستن چیزی
to wash something up
U
بکنار ساحل شستن چیزی
cay
U
ساحل مرجانی یاشنی درجزیره
debarkation net
U
پل تخلیه پرسنل ازکشتی به ساحل
landing attack
U
تک همراه با پیاده شدن به ساحل
beaching gear
U
وسایل به ساحل کشیدن ناو
bank
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
landing forces
U
نیروها پیاده شونده به ساحل
banks
U
صخره زیرابی کم ارتفاع ساحل
surf cast
U
قلاب اندازی از ساحل در موج
coasting
U
کشتی رانی در طول ساحل
straight off
U
مستقیما درجلو موج روبه ساحل
mooring
U
نقطه مهار کردن قایق به ساحل
landings
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
beachheads
U
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
beachhead
U
پایگاه یا اراضی تسخیر شده در ساحل
council of entent
U
ساحل عاج نیجریه و ولتای علیا
liberty man
U
ملوانی که اجازه دارد به ساحل برود
point break
U
موجهاییکه با زاویه به ساحل نزدیک می شوند
shore duty
U
ماموریت کار در ساحل یاپایگاه خودی
coast in point
U
نقطه نزدیک شدن کشتی به ساحل
landing
U
پیاده شدن به ساحل فرود هواپیما
alighting area
U
نقطه پیاده شدن خودروها به ساحل
offshore
U
دور از ساحل قسمت ساحلی دریا
barrier reef
U
صخره مرجانی که تقریباموازی ساحل است
coastal refraction
U
تغییر جهت امواج رادیویی در برخورد به ساحل
jolly boat
U
قایق بار کشی از کشتی به ساحل و بعکس
landing attack
U
تک فرود یا پیاده شدن به ساحل با کشتی یاهواپیما
camp-shedding
U
[پایه ها و تخته های روی ساحل رودخانه]
landing party
U
گروه پیاده شونده به ساحل تیم فرود
soup
U
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
mooring line
U
طناب برای مهار کردن قایق به ساحل
approach line
U
خط نزدیک شدن به ساحل خط تقرب به دشمن خط مسیرفرود
soups
U
موج شکسته کف دار که بسرعت به ساحل می رسد
wharves
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
dune
U
خاکریز یاتپه شنی ساحل که بادانها را جابجامیکند
wharfs
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
wharf
U
لنگر گاه ساحل رودخانه با اسکله یادیوار
scylla
U
صخرهای در ساحل ایتالیاروبروی گرداب معروف به "شاریبدیس " در سیسیل
painter
U
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
bollard
U
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
bollards
U
تیر عمودی ساحل برای بستن قایق منقاری
painters
U
طناب کوتاه وصل به قایق برای بستن به ساحل
hard-up
U
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
barrier light
U
نورافکن ساحل دریا برای پیداکردن مسیر کشتی
bank protection
U
حفافت ساحل رودخانه درمقابل تخریبهای ناشی ازجریان
hard up
U
جاده شیب دارکه ازمیان پیش ساحل بگذرد
transfer area
U
در عملیات اب خاکی منطقه نقل و انتقال نیروها ازناوچه ها به ساحل
transfer berth
U
دوبه یا سکوی نقل و انتقال نیروها به ساحل از ناوچههای اب خاکی
tac log group
U
گروه رابط نیروهای پیاده شونده به ساحل در روی ناوهای اب خاکی
touchdown
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
mooring penant
U
طناب کوتاه وصل به گوی شناور برای بستن قایق به ساحل
touchdowns
U
درعملیات اب خاکی پیاده شدن اولین گروههای موج هجومی در ساحل
insides
U
داخل
inside
U
داخل
within
U
در داخل
aboard
U
داخل
inside
<adv.>
<prep.>
U
در داخل
within
<prep.>
U
در داخل
withindoors
U
در داخل
anie
U
داخل
interiorly
U
از داخل
intra
U
داخل
lineball
U
داخل
interiors
U
داخل
interior
U
داخل
he is not in it
U
داخل نیست
intrant
U
داخل شونده
interurban
U
داخل شهری
interservice
U
داخل قسمت
interneuron
U
داخل عصبی
Recent search history
Forum search
more
|
برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
✘ Close
Contact
|
Terms
|
Privacy
© 2009 Perdic.com