English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (3 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
not too expensive U خیلی گران نباشد.
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
It is too expensive. خیلی گران است.
It is too expensive for me to buy ( purchase ). U برای من خیلی قیمتش گران است ( پول خرید آنرا ندارم )
dear bought U جنس گران خریداری شده خریداری به قیمت گران
she has a well poised head U وضع سرش در روی بدنش خیلی خیلی خوش نما است
go great guns <idiom> U موفقیت آمیز،انجام کاری خیلی سریع یا خیلی سخت
paint oneself into a corner <idiom> U گرفتارشدن درشرایط خیلی بدو رهایی آن خیلی سخت است
i am very keen on going there U من خیلی مشتاقم انجا بروم خیلی دلم میخواهد به انجابروم
microfilm U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilmed U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilms U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
microfilming U فیلم خیلی کوچک برای عکسهای خیلی ریز
sottovoce U صدای خیلی یواش اهنگ خیلی اهسته
very low frequency U فرکانس خیلی کم در ارتفاع خیلی پایین
ponderous U خیلی سنگین خیلی کودن
rattling U خیلی تند خیلی خوب
at least U هیچ نباشد
unrepresentative U کسیکهداراینظراتعمومیوعام نباشد
to be on the safe side U باقی نباشد
inadmissibly U چنانکه روایاجایز نباشد
low priority work U کاری که مهم نباشد
For all we know he may be living . U از کجامعلوم که زند ؟ نباشد
impasse U حالتی که از ان رهایی نباشد
expensive U گران
dears U گران
dearest U گران
costlier U گران
overpriced U گران
heavier U گران
pricey U گران
heavies U گران
heaviest U گران
sumptuous U گران
dearer U گران
dear U گران
at a great penny worth U گران
costly U گران
costliest U گران
heavy U گران
dearly U گران
onerous U گران
indefensibly U چنانکه دفاع بردار نباشد
inexpressively U چنانکه زبان دار نباشد
extraneously U چنانکه وابسته بموضوع نباشد
unless otherwise agreed U اگر توافق دیگری نباشد
The shell does not always contain a pearl. <proverb> U همیشه در صدف گوهر نباشد .
simpler U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
simple U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
to not give a hoot in hell for something U برایشان اصلا مهم نباشد.
to not give a stuff about something [British E] U برایشان اصلا مهم نباشد.
to not give a toss about something [British E] U برایشان اصلا مهم نباشد.
simplest U آنچه پیچیده یا مشکل نباشد
square peg in a round hole <idiom> U شخصی که مناسب کاری نباشد
dearest U گران کردن
deluxe U مجلل گران
dears U گران کردن
high interest U بهره گران
high money U پول گران
high value U گران قیمت
massively U گران کوه
dearer U گران کردن
expensively U گران بها
endeared U گران کردن
endear U گران کردن
priceless U بسیار گران
dear U گران کردن
big ticket U گران قیمت
be too dear U گران بودن
massive U گران کوه
too expensive <adj.> U بسیار گران
endears U گران کردن
overpriced <adj.> U بسیار گران
dear bought U گران خرید
to sell dearly U گران فروختن
high U سخت گران
highest U سخت گران
valuable U گران بها
natatores U شنا گران
stingy U گران کیسه
highs U سخت گران
high priced U گران بها
sinecure U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
sinecures U هر شغلی که متضمن مسئولیت مهمی نباشد
null U لیستی که حاوی هیچ چیز نباشد
Just sign here and leave at that . U اینجا را امضاء کن ودیگر کارت نباشد
rigid U یک چیز محکم که قبل خم شدن نباشد
right out <idiom> U به شکلی که هیچ چیز پنهان نباشد
illegal U دستور برنامهای که در قواعد زیان نباشد
other things being equal U اگر برای چیزهای دیگر نباشد
worth a kings ransom U بسیار گران بها
prohibitive U گران جلوگیری کننده
exclusive U منحصر بفرد گران
highs U وافر گران گزاف
highest U وافر گران گزاف
high U وافر گران گزاف
You have paid too much for your car . U اتوموبیلت را گران خریدی
This is really expensive ! U این چه گران است !
white elephants U گران و پر خرج و کم فایده
white elephant U گران و پر خرج و کم فایده
dear bought U گران تمام شده
viscosity U قوام گران روی
overburden U گران بار شدن
The price of butter has gone up . butter has become expensive . U کره گران شده
prohibitory U گران جلوگیری کننده
i paid dear for it U برای من گران تمام شد
relevantly U بطور مناسب یامربوط چنانکه بیربط نباشد
factories U قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
factory U قیمتی که حاوی حمل و نقل ازکارخانه نباشد
capital expenditure U هزینهای که فایده اش محدود به یک دوره مالی نباشد
If anything ,it is more expensive. U اگر گرانتر نباشد مسلما" ارزانتر نیست
i speak under correction U انچه می گویم ممکن است درست نباشد
poll degree U درجهای که از دانشگاه بگیرندولی با امتیازویژهای توام نباشد
no man's land U سرزمین میان دو کشور که متعلق به هیچ یک از ان دو نباشد
high U وسیله گران یا با کارایی بالا
i paid dearly for it U بسیار گران برایم تمام شد
highest U وسیله گران یا با کارایی بالا
pyrrhic victory U پیروزی ای که بی اندازه گران تمام شد
assay U عیارگیری فلزات گران قیمت
He overcharged us. U پایمان گران حساب کرد
costs an arm and a leg <idiom> U [فوق العاده پرخرج یا گران]
highs U وسیله گران یا با کارایی بالا
beyoned price U بی قیمت بسیار گران بها
assays U عیارگیری فلزات گران قیمت
emergency U خیلی خیلی فوری
emergencies U خیلی خیلی فوری
machine address U مقدار یک عبارت که تحت تاثیر جابجایی در برنامه نباشد
an insolvent estate U دارایی یا ملکی که برای پرداخت بدهی بسنده نباشد
figures U آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
figure آنچه کاملا درست نباشد ولی نزدیک باشد
to not give a smeg about something [British E] U برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
She is forty if a day . U چهل سال راشیرین دارد ( اگر بیشتر نباشد )
gentelmen's agreement U کلیه توافقهایی که مستند به اسنادرسمی و امضا شده نباشد
figuring U آنچه کاملاگ درست نباشد ولی نزدیک به آن باشد
to not give a shit about something U برای چیزی اصلا مهم نباشد. [اصطلاح رکیک]
She took umbrage at your remark . U سخن شما برایش گران آمد
The hotel has overcharged me . U هتل گران پایم حساب کرده
I paid dearly for this mistake . U این اشتباه برایم گران تمام شد
to not give a damn about something [somebody] U برای چیزی [کسی] اصلا مهم نباشد. [اصطلاح روزمره]
thunderscan U یک پیمایش کننده گران و باوضوح و دقت بالا
manganic U دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
gem U سنگ گران بها جواهر نشان کردن
A thing you dont want is dear at any price. <proverb> U چیزى را که نخواهى ,با هر قسمتى برایت گران است.
glyptics U کنده کاری در روی سنگهای گران بها
gems U سنگ گران بها جواهر نشان کردن
pallet U ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
pallets U ماله مخصوص کوزه گران مالهء صافکاری
a white elephant U شیئی کم مصرف و جا تنگ کن اما گران قیمت
jim dandy U ادم خیلی شیک چیز خیلی شیک
What You See Is All You Get U برنامهای که خروجی صفحه نمایش آن به صورت دیگر قابل چاپ نباشد.
manganesian U مغنیسایی دارای مغنیساوابسته بسنگ سیاه شیشه گران
Hotel accommodation is rather expensive there. U قیمت [اتاق] هتل آنجا واقعا گران است.
We do not usually go places that cost a lot of money. U ما معمولا به جاهای گران قیمت گردش نمی کنیم.
purchases U هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
lap U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
purchase U هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
unformatted U 1-فایل متن که حاوی هیچ دستور فرمت , حاشیه یا نحوه نوشتن نباشد.2-
lapped U ترکیب رنگهای چاپ شده به طوری که هیچ فاصلهای بین آنها نباشد
purchased U هر نوع انتقال مال غیرمنقول که ناشی از ارث یاامر امر قانونی نباشد
unpriced U درباب چیزی گفته میشودکه بهای ان معلوم نشده یابصورت بهادران نباشد
white elephant U هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
white elephants U هر چیز گران که بیخ ریش صاحبش گیر کرده باشد
Smoking makes you ill and it is also expensive. U سیگار کشیدن شما را بیمار می کند و این همچنین گران است.
ideologies U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
ideology U بحث و گفتگو در موردافکار و عقاید فکری که ابتدا"ابراز شده و نتیجه مسائل قبلی نباشد
He bought them expensive presents, out of guilt. U او [مرد] بخاطر احساس گناهش برای آنها هدیه گران بها خرید.
stack U پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacked U پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
stacks U پیام خطا که وقتی نمایش داده میشود که حافظه خالی در کامپیوتر نباشد درصد نیاز برنامه
common nuisance U منظور عملی است که باعث اضرار جامعه به طور کلی شود و تاثیر ان متوجه فرد خاص نباشد
concertina fold U قسمت دیگر به جهت مخالف تاکاغذ به طور مناسب در چاپگر قرار بگیرد و به دخالت کاربر نیازی نباشد
nerds U شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
nerd U شخصی که صرفا کامپیوتری شده است و به سختی درباره چیزی که مربوط به فناوری نباشد حرف می زند یا فکر میکند
an impossible hat U کلاهی که به هیچ روی نتوان بر سرگذاشت یا هیچ زیبنده نباشد
bomb U یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombed U یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombed out U یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
bombs U یک برنامه زمانی دچار این حالت میشود که خروجیهای ان نادرست بوده و یا به علت اشتباهات منطقی وگرامری قابل اجرا شدن نباشد
biaxial deformation U خمشی که در یک قطعه مستقیم الخط ایجاد میشودموقعی که تحت تاثیر زوج نیرویی که صفحه ان باهیچیک از سطوح اصلی اینرسی منطبق نباشد
background processing U کار با حق تقدم پایین که وقتی اجرا میشود که دیگر کاری با حق تقدم از آن بیشتر موجود نباشد
presentment U اطلاع هیات منصفه دادگاه جنایی از وقوع جرم درصورتی که مبنی بر مشاهده یا اگاهی خود ایشان بوده بر مبنای کیفرخواست تنظیمی نباشد
machine U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machines U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
machined U غیراستاندارد یا آنچه روی سخت افزار یا نرم افزار تولیدکننده دیگر بدون تغییرات قابل استفاده نباشد
bulls U گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
bull U گران کردن قیمت سهام به وسیله پیش خرید کردن انها
Woman is a plague; yet may no house be without suc. <proverb> U زن بلا ست (و) هیچ خانه اى بى بلا نباشد.
res ipsa loquitur U این عبارت در دعاوی مربوط به جرم ناشی از بی احتیاطی و درحالاتی بکار می رود که برای اثبات بی احتیاطی هیچ دلیلی لازم نباشد
cleans U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
clean U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleanest U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
cleaned U فضایی که دیسکهای سخت و قط عات ساخته شده اند. هوای درون تصفیه میشود تا هیچ گونه آلودگی در آن نباشد تا به قط عات آسیب برساند
reputed owner U در CL تاجرورشکسته مالک اعتباری کلیه اموالی که در تصرف داردتلقی میشود ولو اینکه واقعا" مالک انها نباشد و این از نظر حفظ حقوق غرماء است
quasi contract U عقدی را گویند که التزام طرفین به مفاد ان ناشی از تصریح خودشان نباشد بلکه به صرف وقوع عمل خارجی به حکم قانون به عمل خود ملتزم شوند
dumpiness U خیلی
in large quantities U خیلی خیلی
far and away U خیلی
damn U خیلی
villainous U خیلی بد
very little U خیلی کم
very U خیلی
not a few U خیلی ها
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com