English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About |
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (11 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
take off U خیز . یکی از مراحل توسعه اقتصادی در نظریه روستو
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stages theory of economic growth U نظریه مراحل رشد اقتصادی نظریه روستو
innovation theory U ارائه شد . برطبق این نظریه نوسانات تجاری و توسعه اقتصادی نتیجه نواوریهایی است که کارفرمایان اینده نگربمنظور کاهش هزینه ها وافزایش سود بکار میگیرند
drive to maturity U جهش بسوی کمال چهارمین مرحله رشد در نظریه روستو
development U رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
developments U رشد و توسعه اقتصادی ارایش دادن زمین توسعه وضعیت
Economic expert [A person who is a member of the Advisory Council on the Assessment of Overall Economic Development in Germany] U حکیم اقتصادی [ کسی که عضو شورای کارشناسان برای سنجش توسعه کلی اقتصادی در آلمان است]
phasess of development U مراحل توسعه
stages of economic growth U مراحل رشد اقتصادی
economic theory U نظریه اقتصادی
economic development U توسعه اقتصادی
big push theory of development U نظریه فشار شدید توسعه
organization for economic co opration U سازمان توسعه و همکاری اقتصادی
developed market economy countries U کشورهای توسعه یافته ازنظر اقتصادی
e r p U جهت کمک به توسعه اقتصادی کشورهای اروپا
e c e U کمیسیون اقتصادی اروپا کمیسیونی که در بطن شورای اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل برای هماهنگ کردن روشهای اقتصادی دولتها درجهت افزایش فعالیتهای اقتصادی اروپا و نیز بسط وگسترش روابط اقتصادی کشورهای اروپایی با یکدیگرتشکیل شده است
inward looking development policies U سیاستهای توسعه "درون نگر " سیاست هائی است که بر خود اتکائی اقتصادی
economic nationalism U ناسیونالیسم اقتصادی خودکفایی اقتصادی سیستم فکری اقتصادی که هدف ان ایجاد سیستم اقتصادی مبنی بر خودبسی است به طوریکه اقتصاد کشور به تجارت خارجی برای کالاهای اصلی احتیاج نداشته باشد
protectionism U دراین مکتب دفاع وحمایت از تعرفههای گمرکی به منظور حمایت صنایع واقتصاد داخلی بعنوان یک وسیله جهت توسعه اقتصادی بشمار می اید
reciprocal agreement U قراردادی که دو کشور برای توسعه روابط اقتصادی با یکدیگرمنعقد می سازند و بر این مبنا به یکدیگر امتیازاتی ازنظر تعرفه گمرکی و عوارض و تسهیلات می دهند
marshall plan U طرح کمک امریکابرای توسعه اقتصادی کشورهای اروپای غربی که پس از جنگ جهانی دوم برای جلوگیری از نفوذ کمونیسم دراین کشورها اجراگردید
new deal U برنامه توسعه اقتصادی فرانکلین روزولت پس از سالهای بعداز بحران بزرگ درامریکا که دران کمک به کشاورزی بازنشستگی وبیمه بیکاری و غیره گنجانیده شده است
enhances U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhanced U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhancing U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
enhance U در یک IBM PC توسعه EMS روش استاندارد توسعه حافظه اصلی در PC
characteristics of underdeveloping U مشخصات کشورهای در حال توسعه ویژگیهای توسعه نیافتگی
enclave economices U اقتصادهائی که عمدتا درکشورهای در حال توسعه وجود دارد در این اقتصادهاتعداد کمی مناطق پیشرفته ازنظر اقتصادی وجود دارد وبقیه مناطق که وسیعترند ازرشد و پیشرفت بسیار کمی برخوردار میباشند
economic aggregates U مجموعههای اقتصادی ارقام کلی اقتصادی
economic liberalism U مکتب ازادی اقتصادی لیبرالیسم اقتصادی
international development association U مجمع بین المللی توسعه مجمعی است وابسته به بانک جهانی که به منظور کمک به کشورهای توسعه نیافته ایجاد شده است
economic imperialism U جهانخواری اقتصادی امپریالیسم اقتصادی
dynamic condition U شرایط و مقتضیات پویای اقتصادی تغییر شرایط اقتصادی ناشی از تحول سلیقه تقاضا کنندگان وهزینه و مخارج تولید ونسبت جمعیت
business cycle U دوران اقتصادی یا تجارتی دوران ترقی و تنزل فعالیت تجاری و اقتصادی
quarterly journal of economics U مجله اقتصادی سه ماهه مجله اقتصادی که هر سه ماه یک بار منتشر میشود
labor theory of value U براساس این نظریه قیمتهای نسبی کالاها به مقادیر نسبی کارکه در تولید ان کالاهابکاررفته بستگی دارد بخش عمدهای از اقتصاد مارکس برپایه نظریه ارزش کارقرار دارد
subsistence theory of wages U نظریه حداقل دستمزدها براساس این نظریه که دراواخر قرن 81 و اوایل قرن نوزدهم رایج بوده است دردراز مدت میزان دستمزد باحداقل نیاز برای زندگی برابرخواهد بود . این قانون
economic and social council U شورای اقتصادی و اجتماعی یکی از ارکان ششگانه سازمان ملل متحد که وفیفه اش انجام امور اقتصادی واجتماعی و فرهنگی و تربیتی مربوط به سازمان ملل
economic order quantity U کمیت سفارش اقتصادی اقتصادی ترین مقدار سفارش
classical theory of money U نظریه پول کلاسیک ها نظریه مقداری پول
outreach U توسعه یافتن توسعه
malthusian law of population U نظریه جمعیتی مالتوس براساس این نظریه جمعیت بصورت تصاعد هندسی افزایش میابد در حالیکه وسایل معیشت و مواد غذائی بصورت تصاعد عددی افزایش میابد
mixed capitalism U نظام اقتصادی که در ان بیشتروسایل و ابزار تولید درمالکیت خصوصی قرار داشته و بازار چگونگی تعیین قیمت و تولید را به عهده دارد ولی با وجود این دولت نیز ازطریق سیاستهای پولی مالی و قوانین مختلف درفعالیتهای اقتصادی تاثیرمیگذارد
second best theory U نظریه دومین ارجحیت . براساس این نظریه چنانچه یک یا چندشرط از شرایط لازم برای بهینه پارتو وجود نداشته باشد در این صورت رعایت شدن سایر شرایط لازم باقیمانده در ارجحیت ثانی قرار نخواهد گرفت
autarky U خود بسی اقتصادی خود کفایی اقتصادی
sequences U مراحل
sequence U مراحل
phasing U مراحل
market socialism U سوسیالیسم مبتنی بر بازار سیستم اقتصادی که در ان وسایل تولید در مالکیت عمومی بوده اما نیروهای بازار در این سیستم مکانیسم هماهنگ کننده را بوجود می اورند . سیستم اقتصادی یوگسلاوی مثال مشخصی ازاین نوع سیستم میباشد
marxist economics U نظام اقتصادی که در ان افکارکارل مارکس و طرفدارانش مد نظر است و بر اساس ان استثمار نظام سرمایه داری سرانجام کارگران را فقیرخواهد ساخت و عاقبت بحرانهای اقتصادی و سقوط نظام سرمایه داری را بوجودخواهد اورد
phasing U مراحل عملیات
budget cycle U مراحل بودجه
incunabula U مراحل اولیه
sequence U مراحل کار
the four last things U مراحل چهارگانه
budget process U مراحل بودجه
sequences U مراحل کار
logic U مراحل و تصمیمات و ارتباطات
stage U مراحل مختلف یک موشک
stages U مراحل مختلف یک موشک
phase difference U اختلاف مراحل عملیات
phases of life U مراحل یاشئون زندگی
process U مراحل مختلف چیزی
incipient stages U مراحل نخستین یا ابتدائی
processes U مراحل مختلف چیزی
military planning process U مراحل طرح ریزی نظامی
logical U مراحل و تصمیمات و ارتباطات آنها
metaphse U یکی از مراحل تقسیم پس گاه
macro U نمایش گرافیکی مراحل منط قی
phase of smoke U مراحل تولید پرده دود یاتشکیل ان
slow-wave sleep [SWS] U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
outlining U مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
deep sleep U مراحل سوم و چهارم خواب [روانشناسی]
outlines U مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outlined U مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
outline U مراحل و تصمیمات اصلی در برنامه یا سیستم
executes U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
geometry and rendering U مراحل اصلی برای ایجاد و نمایش شی سه بعدی
executing U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
execute U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
executed U سیگنالی که مراحل CPU را در حلقه اجرا طی میکند
wage fund theory of wages U نظریه مزد بر اساس وجوه دستمزد براساس این نظریه که توسط استوارت میل بیان شده مزد بر اساس رابطه میان کل وجوه مربوط به پرداخت دستمزد و تعدادکارگران تعیین میشودبنابراین برای افزایش دستمزد بایستی یا کل این وجوه را بالا برد و یا اینکه تعداد کارگران را کاهش داد
flowchart U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
flow diagram U نموداری که ترتیب مراحل در یک فرآیند یا برنامه را نشان دهد
exempt player U بازیگر معاف از انجام مراحل مقدماتی به علت سوابق او
fetched U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
blade tracking U مراحل تعیین موقعیت سر تیغههای ملخ نسبت به یکدیگر
fetches U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
instar U حشره پروانه یابندپایی در مراحل مختلف رشد خود
fetch U سیگنالی که مراحل CPU را تا حلقه بازیابی دنبال میکند
charting U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charts U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
chart U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
charted U نمایش گرافیکی عناصر منط قی مراحل تصمیمات و ارتباطات در سیستم
sort effort U تعداد مراحل لازم جهت مرتب نمودن یک رکورد نامرتب
refan U جایگزین کردن فن اصلی بافنی با قطر بزرگتر و مراحل کمتر
cycles U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
cycled U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
mesne process U مراحل مختلفه و احکام وقرارهای مختلف دادگاه تاپیش از دستور اجرا
cycle U تمام مراحل لازم برای اجرای یک فرآیند یا عملیات روی داده
approved data U سوابق و اطلاعاتی که میتوانندبرای تعیین مراحل تعمیرات یاتغییرات هواپیمای ویژهای بکارروند
pipelines U UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
instructional computing U فرایند اموزشی تدریس مراحل گوناگون علم کامپیوتر وپردازش داده به افراد
pipeline U UPC یا ALU که در بلاکهایی ساخته شده است و دستورات را در مراحل اجرا میکند
cleco fastener U وسیلهای مانند فنر برای محکم کردن صفحات فلزی به یکدیگر تا اتمام مراحل پرچکاری
emitter coupled logic U طرح مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از انتشار کنندههای ترانزیستور به عنوان خروجی به سایر مراحل
ecl U طراحی مدار منط قی با سرعت بالا با استفاده از منتشر کننده ترانزیستورها به عنوان اتصالات خروجی به مراحل دیگر
staple U [الیاف کوتاه مانند پنبه و پشم که طی مراحل نخ ریسی تبدیل به نخ مناسب جهت تار و پود فرش می گردند.]
theorem U نظریه
notion U نظریه
viewed U نظریه
two cents worth <idiom> U نظریه
theorems U نظریه
theory U نظریه
notions U نظریه
opinion U نظریه
opinions U نظریه
viewing U نظریه
position U نظریه
positioned U نظریه
lookout U نظریه
lookouts U نظریه
views U نظریه
outlook U نظریه
queing theory U نظریه صف
viewpoint U نظریه
queuing theory U نظریه صف
points of view U نظریه
point of view U نظریه
commented U نظریه
commenting U نظریه
theories U نظریه
in the light of U نظریه
suggestion U نظریه
view U نظریه
suggestions U نظریه
recommendations U نظریه
comment U نظریه
recommendation U نظریه
viewpoints U نظریه
thebe U نظریه
heam yoei vooly U نظریه نیرو
electomagnetic theory U نظریه الکترومغناطیسی
electron theory U نظریه الکترونی
trireceptor theory U نظریه سه گیرندهای
capital theory U نظریه سرمایه
group theory U نظریه گروهی
notional U فکر نظریه
electron theory U نظریه الکترونها
one factor theory U نظریه یک عاملی
perturbation theory U نظریه اختلال
information theory U نظریه اطلاعات
game theory U نظریه بازی
general theory U نظریه عمومی
refute U رد کردن نظریه
refuted U رد کردن نظریه
refutes U رد کردن نظریه
refuting U رد کردن نظریه
graph theory U نظریه گرافها
group theory U نظریه گروهها
hartree theory U نظریه هارتری
game theory U نظریه بازیها
readings U نظریه شور
dust cloud theory U نظریه غباری
duplicity theory U نظریه دو جزیی
logic theory U نظریه منطقی
automata theory U نظریه ماشینها
communication theory U نظریه ارتباط
local theory U نظریه اختصاصی
kinetic theory U نظریه جنبشی
consumption theory U نظریه مصرف
theoretician U نظریه پرداز
submission U افهار نظریه
continuity theory U نظریه پیوستگی
attensity U در نظریه تیچز
balance theory U نظریه توازن
maxwellian view U نظریه ماکسولی
field theory U نظریه میدانی
information theory U نظریه اگاهی
learning theory U نظریه یادگیری
information theory U نظریه خبر
equilibrium theory U نظریه تعادل
noncontinuity theory U نظریه ناپیوستگی
facet theory U نظریه رویه ها
communication theory U نظریه ارتباطات
network theory U نظریه شبکه
innovation theory U نظریه نواوری
reading U نظریه شور
classical theory U نظریه کلاسیک
theoreticians U نظریه پرداز
stagnation thesis U نظریه رکود
views U نظریه عقیده
viewing U نظریه عقیده
representation theory U نظریه نمایش
viewed U نظریه عقیده
view U نظریه عقیده
replacement theory U نظریه جایگزینی
recapitulation theory U نظریه بازپیدایی
transformational theory U نظریه تطور
transformism U نظریه تطور
molecular theory U نظریه مولکولی
Recent search history Forum search
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com